Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
binary arithmetic
U
حساب دودویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
adder
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
Other Matches
mask
U
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks
U
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
two's complement
U
افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
inverting
U
تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverts
U
تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
invert
U
تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
dyadic operation
U
عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
bipolar
U
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
cost plus contracts
U
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckons
U
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckoned
U
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckon
U
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
equity accounts
حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
capitalized expense
U
هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
overdrawn account
U
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
clearance
U
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
To bring someone to account.
کسی را پای حساب کشیدن
[حساب پس گرفتن]
To cook the books.
U
حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
privilege
U
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
reckonings
U
تصفیه حساب صورت حساب
reckoning
U
تصفیه حساب صورت حساب
charge and discharge statements
U
حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
check register
U
بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
account
U
حساب صورت حساب
no year oppropriation
U
حساب تامین اعتبار باز حساب باز
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
he calcn lates with a
U
اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
two scale
U
دودویی
binary
U
دودویی
column binary
U
دودویی ستونی
binary card
U
کارت دودویی
row binary
U
دودویی سطری
binary code
U
رمز دودویی
binary counter
U
شمارنده دودویی
heaping
U
درخت دودویی
binary coded
U
به رمز دودویی
heap
U
درخت دودویی
binary chop
U
جستجوی دودویی
binary cell
U
سلول دودویی
binary cell
U
یاخته دودویی
chinese binary
U
دودویی چینی
binary variable
U
متغیر دودویی
heaps
U
درخت دودویی
bit
U
رقم دودویی
binary deck
U
دستینه دودویی
binary tree
U
درخت دودویی
binary tape
U
نوار دودویی
bits
U
رقم دودویی
binary point
U
ممیز دودویی
binary operation
U
عمل دودویی
pure binary
U
دودویی محض
binary numeral
U
رقم دودویی
binary number
U
عدد دودویی
binary loader
U
انباشتگر دودویی
binary digit
U
رقم دودویی
one's complement
U
معکوس یک عدد دودویی
row binary card
U
کارت دودویی سطری
complement
U
تبدیل یک عدد دودویی
equivalent binary digits
U
ارقام دودویی معادل
complements
U
تبدیل یک عدد دودویی
complementing
U
معکوس یک عدد دودویی
complementing
U
تبدیل یک عدد دودویی
complemented
U
معکوس یک عدد دودویی
equivalent binary digits
U
ارقام دودویی هم ارز
sequences
U
مجموعهای از ارقام دودویی
complements
U
معکوس یک عدد دودویی
sequence
U
مجموعهای از ارقام دودویی
complement
U
معکوس یک عدد دودویی
binary arithmetic operation
U
عملکرد ریاضی دودویی
binary coded decimal
U
دهدهی به رمز دودویی
complemented
U
تبدیل یک عدد دودویی
binary number system
U
سیستم عددنویسی دودویی
binary notation
U
نشان گذاری دودویی
binary synchronous communication
U
ارتباطات همزمان دودویی
bisync
U
synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی
inverts
U
تغییر اعداد در محیط دودویی
bsc
U
SynchronousCommunication Binaryارتباطات هماهنگ دودویی
reflected binary code
U
رمز دودویی منعکس شده
invert
U
تغییر اعداد در محیط دودویی
inverting
U
تغییر اعداد در محیط دودویی
complemented
U
رقم دودویی که مکمل شده است
complementing
U
رقم دودویی که مکمل شده است
complement
U
رقم دودویی که مکمل شده است
complements
U
رقم دودویی که مکمل شده است
packs
U
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
pack
U
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
logic
U
سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
dibit
U
عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است
double dabble
U
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
ebcdic
U
سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی
one to zero ratio
U
نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
symbolically
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
bit
U
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
decoder
U
نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
bits
U
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
symbolic
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
object
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
direct objects
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
eight bit system
U
بایتی که از هشت عدد دودویی تشکیل شده است
objected
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
boolean operation
U
جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
objecting
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objects
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
indirect objects
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
checks
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
odd
U
روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
checked
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
encoding
U
ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
oddest
U
روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
odder
U
روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
American Standard Code for Information Interchange
U
کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
bipolar
U
استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
bcd
U
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
filters
U
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter
U
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
parity
U
برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
constants
U
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant
U
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
mos
U
حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند
boolean operation
U
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
even
U
روش بررسی خطا که فقط اعداد دودویی زوج را در هر کلمه ارسال میکند
basics
U
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
complemented
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complements
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complement
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
logic
U
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
complementing
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
basic
U
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
telephones
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
odder
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
one level address
U
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
oddest
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
loader
U
بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
telephoning
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephone
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephoned
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
odd
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
decisions
U
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decision
U
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
specific code
U
کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
excesses
U
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess
U
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
parity
U
سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
parity
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
absolute address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
actual address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
coincidence element
U
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence circuit
U
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
circuit
U
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuits
U
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
least significant bit
U
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
unipolar
U
که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
M out of N code
U
هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
dump
U
بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
left shift
U
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
to my a
U
به حساب من
reckonings
U
حساب
account
U
حساب
reckoning
U
حساب
arithmetic
U
حساب
algorism
U
حساب
tallying
U
حساب
tallies
U
حساب
tallied
U
حساب
scores
U
حساب
incalculable
U
بی حساب
scored
U
حساب
dam design
U
حساب سد
tally
U
حساب
incomputable
U
بی حساب
science of numbers
U
حساب
score
U
حساب
accountants
U
ذی حساب
in favour of
U
به حساب
accountant
U
ذی حساب
tab
U
حساب
to keep score
U
حساب
tabs
U
حساب
scoreless
U
بی حساب
blob
U
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
blobs
U
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
gray code
U
سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
left justification
U
تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
point
U
نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
balance sheet account
U
حساب ترازنامه
bank overdraft
U
حساب جاری
bank pass book
U
دفترچه حساب
saving account
U
حساب پس انداز
notcher
U
حساب نگهدار
account with
[at]
a bank
U
حساب بانکی
binary arithmetic
U
حساب دودوئی
pridicate calculus
U
حساب مسندات
production account
U
حساب تولید
profit and loss a
U
حساب سودوزیان
propositional calculus
U
حساب گزارهای
comptometer
U
ماشین حساب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com