English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tandem drive U حرکت قطاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
burst U قطاری
bursts U قطاری
burst U شیوع قطاری
bursts U شیوع قطاری
burst error U خطای قطاری
gang tuning condenser U خازن قطاری
Is there train running on time? U آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
bar automatic U میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
frozen U بی حرکت
behaviour U حرکت
travels U حرکت
move U حرکت
traveled U حرکت
ambulation U حرکت
stationary U بی حرکت
gest U حرکت
departures U حرکت
moves U حرکت
geste U حرکت
haviour U حرکت
progressing U حرکت
demeanour U حرکت
shift U حرکت
shifted U حرکت
afloat U در حرکت
agog U در حرکت
shifts U حرکت
motionless U بی حرکت
moveless U بی حرکت
demeanor U حرکت
progresses U حرکت
progressed U حرکت
progress U حرکت
departure U حرکت
vapid U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
moved U حرکت
scrolling U حرکت
animation U حرکت
movement U حرکت
stills U بی حرکت
stillest U بی حرکت
stiller U بی حرکت
still U بی حرکت
immobile U بی حرکت
animals U حس و حرکت
animations U حرکت
locomotion U حرکت
stir U حرکت
stirred U حرکت
stirrings U حرکت
stirs U حرکت
otiose U بی حرکت
on the move U در حرکت
oi U در حرکت
statist U بی حرکت
gesture U حرکت
gestured U حرکت
gesturing U حرکت
stirabout U حرکت
stock still U بی حرکت
animal U حس و حرکت
vowel point U حرکت
square move U حرکت
motioned U حرکت
motion U حرکت
traverse U حرکت
traversed U حرکت
traverses U حرکت
traversing U حرکت
inert U بی حرکت
running U در حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
motions U حرکت
motioning U حرکت
maneuver U حرکت
agoing U در حرکت
pats U بی حرکت
circulation U حرکت
patting U بی حرکت
behaviuor U حرکت
sedentary U بی حرکت
patted U بی حرکت
travel U حرکت
as you were U حرکت از نو
pat U بی حرکت
circulations U حرکت
behavior U حرکت
translational motion U حرکت انتقالی
to weigh anchor U حرکت کردن
transitional motion U حرکت انتقالی
trig U از حرکت بازداشتن
maneuver and fire U اتش و حرکت
skewing U کج حرکت کردن
skews U کج حرکت کردن
upward motion U حرکت رو به بالا
innovations U حرکت جدید
darting U حرکت تند
darted U حرکت تند
underway U درمسیر حرکت
dart U حرکت تند
innovation U حرکت جدید
two time U دو حرکت ساده
turning movement U حرکت دورانی
skew U کج حرکت کردن
moore U حرکت مور
motion analysis U تجزیه حرکت
thematic move U حرکت تماتیک
text move U حرکت اصلی
continental drift U حرکت قارهای
movement U حرکت دادن
continuous scrolling U حرکت پیوسته
downswing U حرکت چوب
dog leg movement U حرکت زیگزاگی
swirl U حرکت چرخشی
swirled U حرکت چرخشی
swirling U حرکت چرخشی
move mode U باب حرکت
to bear oneself U حرکت کردن
motion study U حرکت پژوهی
motion study U مطالعه ی حرکت
shuttles U حرکت شاتل
motor ability U قابلیت حرکت
text move U حرکت متن
constant of motion U ثابت حرکت
bearing U سمت حرکت
shuttled U حرکت شاتل
motor oriented U حرکت گرا
shuttle U حرکت شاتل
swirls U حرکت چرخشی
vibrational motion U حرکت راتعاشی
circular motion U حرکت دایرهای
concentric running U حرکت چرخشی
sorties U شروع حرکت
sortie U شروع حرکت
kinematics U حرکت شناخت
kinematics U حرکت شناسی
kinephantom U حرکت خیالی
kinesiology U حرکت شناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com