English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
apparent motion U حرکت فاهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
coriolis force U نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
mechanical move U حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
Other Matches
volt ampere meter U دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
nominal U فاهری
formfitting U فاهری
outwards U فاهری
self styled U فاهری
self-styled U فاهری
seeming U فاهری
outward U فاهری
superficially U فاهری
skin deep U فاهری
surface U فاهری
surfaced U فاهری
surfaces U فاهری
apparent U فاهری
prime facie evidence U قرائن فاهری
externals U فاهری پدیدار
externalised U فاهری ساختن
pepper corn rent U اجاره فاهری
engineering stress U تنش فاهری
exteriorize U فاهری دانستن
impedance U مقاومت فاهری
glitz U گیرایی فاهری
externality U احوال فاهری
false horizon U افق فاهری
superficial U سرسری فاهری
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
apparent wind U باد فاهری
admittance U هدایت فاهری
artificial daylight U فلق فاهری
assentation U رضایت فاهری
bulk gravity U چگالی فاهری
externalises U فاهری ساختن
externalize U فاهری ساختن
externalized U فاهری ساختن
externalizes U فاهری ساختن
apparent velocity U سرعت فاهری
apparent resistivity U مقاومت فاهری
false parallax U پارالاکس فاهری
externalising U فاهری ساختن
apparent density U تکاتف فاهری
apparent diameter U قطر فاهری
apparent error U خطای فاهری
apparent horizon U افق فاهری
apparent magnitude U قدر فاهری
apparent power U توان فاهری
externalizing U فاهری ساختن
external U فاهری پدیدار
indicated horsepower U توان فاهری
masquerade U قیافه فاهری بخوددادن
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
redesign U سر وصورت فاهری دادن به
masquerading U قیافه فاهری بخوددادن
reactance U مقاومت فاهری خازنها
impedance ratio U نسبت مقاومت فاهری
simulative U دارای شباهت فاهری
capacitive resistance U مقاومت فاهری خازن
volt ampere hour meter U کنتور مصرف فاهری
terrain relief U شکل فاهری زمین
apparent solar year U سال فاهری شمسی
masquerades U قیافه فاهری بخوددادن
extern U فاهری واقع در خارج
on the surface U فاهری نمادادن رودادن
soil morphology U شکل فاهری خاک
of the surface U فاهری نمادادن رودادن
masqueraded U قیافه فاهری بخوددادن
inductive resistance U مقاومت فاهری القایی
coupling impedance U مقاومت فاهری پیوست
inductive impedance U مقاومت فاهری القائی
impedance matrix U ماتریس مقاومت فاهری
pro forma U منباب فاهر فاهری
indicated airspeed U سرعت فاهری نسبت به هوا
apparent precession U انحراف فاهری محور ژایرو
apparent solar U روز شمسی فاهری روزشمسی
impedance compensator U متعادل کننده مقاومت فاهری
exterior U فاهری واقع در سطح خارجی
exteriors U فاهری واقع در سطح خارجی
inductive impedance U مقاومت فاهری با جزء القائی
relief U شکل فاهری و پست و بلندی
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
feints U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feint U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
feinted U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
parallax U اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
radio bearing U زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zinky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
pseudo random U قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
smiley U فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
virtual mass U مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
pin money U وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
ostensible U شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
demeanour U حرکت
traveled U حرکت
shift U حرکت
stationary U بی حرکت
departure U حرکت
shifted U حرکت
agog U در حرکت
motionless U بی حرکت
vapid U بی حرکت
afloat U در حرکت
maneuver U حرکت
travel U حرکت
moveless U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
demeanor U حرکت
travels U حرکت
shifts U حرکت
animal U حس و حرکت
on the move U در حرکت
motioned U حرکت
running U در حرکت
still U بی حرکت
stiller U بی حرکت
stillest U بی حرکت
stills U بی حرکت
motioning U حرکت
immobile U بی حرکت
oi U در حرکت
stirrings U حرکت
haviour U حرکت
motion U حرکت
inert U بی حرکت
geste U حرکت
gest U حرکت
movement U حرکت
motions U حرکت
animals U حس و حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com