Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
whip stall
U
حرکت عمودی
Y direction
U
حرکت عمودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
paper
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papered
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
scroll
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scrolls
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
mechanical mouse
U
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
square wave
U
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
Other Matches
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
vertical redundancy check
U
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
lineal
U
عمودی
perpendicular
U
عمودی
vertical
U
عمودی
straight
U
عمودی
straighter
U
عمودی
straightest
U
عمودی
erect
U
عمودی
erected
U
عمودی
erecting
U
عمودی
erects
U
عمودی
plumb line
U
خط عمودی
plumb lines
U
خط عمودی
on end
U
عمودی
othogonal
U
عمودی
upright
U
عمودی
right
U
حق عمودی
righted
U
حق عمودی
perpendecular
U
عمودی
righting
U
حق عمودی
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
vertical antenna
U
انتن عمودی
vertical adjustment
U
تنظیم عمودی
joint drain
U
زهکش عمودی
normal force
U
تلاش عمودی
normal acceleration
U
شتاب عمودی
profiles
U
برش عمودی
normal axis
U
محور عمودی
profiling
U
برش عمودی
erectness
U
حالت عمودی
apeak
U
بحالت عمودی
plumbness
U
حالت عمودی
normal force
U
نیروی عمودی
perpendicularity
U
حالت عمودی
perpendecular
U
خط عمودی یا قائم
out of plumb
U
غیر عمودی
plumb
U
شاقول عمودی
out of the perpendicular
U
غیر عمودی
linal descent
U
وارث خط عمودی
lineal
U
عمودی اجدادی
orthotropism
U
رویش عمودی
orthogonality
U
حالت عمودی
orthogonal rotation
U
چرخش عمودی
angle socket
سرپیچ عمودی
riser
U
سیم عمودی
off plmb
U
غیر عمودی
tap root
U
ریشه عمودی
apeak
U
عمودی قائم
portraint orientation
U
تمایل عمودی
cliff
U
صخره عمودی
y axis
U
محور عمودی
booms
U
ستون عمودی
stringers
U
تراورس عمودی
nosedives
U
فرود عمودی
stringer
U
تراورس عمودی
hammer-post
U
تیر عمودی
verticality
U
حالت عمودی
aplomb
U
حالت عمودی
vertical synchronizing
U
همزمانساز عمودی
door-post
U
[تیر عمودی در]
nosedive
U
فرود عمودی
nosedived
U
فرود عمودی
cliffs
U
صخره عمودی
boom
U
ستون عمودی
brise-soleil
U
پرده عمودی
boomed
U
ستون عمودی
brise-soleil
U
کرکره عمودی
booming
U
ستون عمودی
crown-post
U
تیرک عمودی
nosediving
U
فرود عمودی
vertical scrolling
U
چرخش عمودی
near vertical
U
تقریبا عمودی
profiled
U
برش عمودی
vertical expansion
U
گسترش عمودی
vertical recording
U
ضبق عمودی
vertical equity
U
برابرسازی عمودی
vertical equity
U
عدالت عمودی
vertical combines
U
ترکیب عمودی
vertical axis
U
محور عمودی
vertical
U
عمودی
[ریاضی]
profile
U
برش عمودی
vertical force
U
نیروی عمودی
vertical justification
U
تنظیم عمودی
vertical growth
U
رشد عمودی
vertical mobility
U
تحرک عمودی
vertical integration
U
ادغام عمودی
vertical interval
U
فاصله عمودی
vertical justification
U
تطابق عمودی
vertical merger
U
ادغام عمودی
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
anchor at short stay
U
لنگر طولی عمودی
goalpost
U
تیرک عمودی دروازه
erectly
U
بطور ایستاده یا عمودی
jamb
U
تیر عمودی چارچوپ
gules
U
خطوط موازی عمودی
lucarne
U
پنجره عمودی خوابگاه
crown-strut
U
[شمع پشتبند عمودی]
door-jamb
U
[تیر عمودی چارچوب در]
vertical cliffs
U
صخره های عمودی
goalposts
U
تیرک عمودی دروازه
jambs
U
تیر عمودی چارچوپ
upright
U
تیرک عمودی دروازه
munting
U
الت عمودی پنجره
rudder
U
مکان عمودی متحرک
hoops
U
میله عمودی کروکه
hoop
U
میله عمودی کروکه
vrc
U
بررسی افزایش عمودی
vertically adjustable
قابلیت تنظیم عمودی
stairwells
U
پله کان عمودی
stairwell
U
پله کان عمودی
stanchion
U
میلههای عمودی ناو
vertical stabilizer
U
تیغه یا باله عمودی
vertical application
U
برنامه کاربردی عمودی
taproot
U
ریشه عمودی اصلی
vertical tab
U
جدول بندی عمودی
profiling
U
نیمرخ برش عمودی
profile
U
نیمرخ برش عمودی
profiles
U
نیمرخ برش عمودی
profiled
U
نیمرخ برش عمودی
serrated vertical pulse
U
ضربه عمودی دندانهای
rudders
U
مکان عمودی متحرک
Y coordinate
U
مختصات بردار عمودی
y axis
U
بردار عمودی گراف
plumb
U
: راست بطور عمودی
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
bulkhead
U
دیواره عمودی روی قایق
stumps
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
bulkheads
U
دیواره عمودی روی قایق
stumped
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stump
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
axis
U
برای مختصات عمودی در گراف
profiles
U
برش عمودی تصویر جانبی
profiled
U
برش عمودی تصویر جانبی
orthotropic
U
دارای محور اصلی عمودی
chimney-jamb
U
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
profiling
U
برش عمودی تصویر جانبی
pitch
U
چرخش عمودی وعرضی ناو
pitches
U
چرخش عمودی وعرضی ناو
vertical events numbering
U
شماره گذاری عمودی وقایع
profile
U
برش عمودی تصویر جانبی
king-pendant
U
[تیر عمودی در خرپای میانی]
slash pocket
U
جیب عمودی درجهت درزلباس
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
flute
U
[شیار عمودی روی ستون]
sternpost
U
تیر عمودی عقب کشتی
escoinson
U
[گوشه تیر عمودی چارچوب]
vertical speed
U
سرعت صعود عمودی هواپیما
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
lubber line
U
خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
hanging-post
U
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
simple shear
U
دراین برش تنش عمودی وجودندارد
plumb
U
عمق پیمودن عمودی قرار دادن
uprights
U
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
stiles
U
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stile
U
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
masse
U
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
y axis
U
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com