English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kinematics U حرکت شناخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gnosis U شناخت
cognition U شناخت
incognito U نا شناخت
knowledge U شناخت
cognisance [British] U شناخت
realising [British] U شناخت
recognition U شناخت
realizing U شناخت
knowledge U شناخت
understanding U شناخت
cognition U شناخت
cognizance need U نیاز شناخت
psychognosis U شناخت روانی
speech recogintion U شناخت کلام
acoustics U صوت شناخت
enviromental biology U بوم شناخت
sentience U شناخت حسی
cosmology U کیهان شناخت
logical cognition U شناخت منطقی
epistemology U شناخت شناسی
ecology U بوم شناخت
recognizable U شناخت پذیر
telegnosis U شناخت غیبی
cosmologies U کیهان شناخت
recognizably U شناخت پذیر
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
electrotechnology U شناخت صنعت برق
security cognizance U شناخت ازنظر صلاحیت
prerecognition hypothesis U فرضیه پیش شناخت
ocr U شناخت کاراکتر نوری
technology U حرفه شناسی شناخت دانشی
metrological U شناخت علم اوزان و مقیاسات
technologies U حرفه شناسی شناخت دانشی
system dynamics U شناخت اثرعوامل تغییر دهنده نظام
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
rhythm method U روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
profession of arms U شناخت رسته ها اشنایی با رسته ها
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
spectrophotometry U اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
on the move U در حرکت
stationary U بی حرکت
motions U حرکت
traveled U حرکت
animations U حرکت
travel U حرکت
stock still U بی حرکت
animation U حرکت
stirabout U حرکت
demeanor U حرکت
behaviour U حرکت
travels U حرکت
locomotion U حرکت
moved U حرکت
motioning U حرکت
motioned U حرکت
oi U در حرکت
motion U حرکت
inert U بی حرکت
still U بی حرکت
gest U حرکت
departures U حرکت
departure U حرکت
geste U حرکت
frozen U بی حرکت
movement U حرکت
immobile U بی حرکت
stiller U بی حرکت
stillest U بی حرکت
stills U بی حرکت
progressing U حرکت
progresses U حرکت
progressed U حرکت
progress U حرکت
haviour U حرکت
scrolling U حرکت
running U در حرکت
agog U در حرکت
shifted U حرکت
maneuver U حرکت
otiose U بی حرکت
shift U حرکت
afloat U در حرکت
animals U حس و حرکت
vapid U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
moveless U بی حرکت
motionless U بی حرکت
animal U حس و حرکت
statist U بی حرکت
demeanour U حرکت
as you were U حرکت از نو
traversing U حرکت
traverses U حرکت
gesturing U حرکت
moves U حرکت
traversed U حرکت
circulation U حرکت
gestured U حرکت
square move U حرکت
vowel point U حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
circulations U حرکت
shifts U حرکت
agoing U در حرکت
ambulation U حرکت
stir U حرکت
gesture U حرکت
stirred U حرکت
patting U بی حرکت
behavior U حرکت
traverse U حرکت
patted U بی حرکت
behaviuor U حرکت
pat U بی حرکت
sedentary U بی حرکت
stirs U حرکت
pats U بی حرکت
stirrings U حرکت
move U حرکت
larghetto U حرکت ملایم
forced movement U حرکت اجباری
darted U حرکت تند
kinesiology U حرکت شناسی
wake U خط حرکت ناو
intentional movement U حرکت عمدی
inertly U بطوربی حرکت
inter play U حرکت محدود
wakes U خط حرکت ناو
zigzag U حرکت مارپیچی
zigzag U حرکت زیگزاگ
zigzagged U حرکت مارپیچی
kinephantom U حرکت خیالی
in gear U اماده حرکت
waked U خط حرکت ناو
kinematics U حرکت شناسی
skew U کج حرکت کردن
immobilization U بی حرکت شدن
innovation U حرکت جدید
gamma movement U حرکت گاما
headway U حرکت به جلو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com