English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
swoop U حرکت سریع نزولی
swooped U حرکت سریع نزولی
swooping U حرکت سریع نزولی
swoops U حرکت سریع نزولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
braided U حرکت سریع
skitter U حرکت سریع
braids U حرکت سریع
braid U حرکت سریع
sallies U حرکت سریع شلیک
yerk U حرکت سریع و شدید
scuds U حرکت سریع ابر
whisks U حرکت سریع و جزیی
sally U حرکت سریع شلیک
whisk U حرکت سریع و جزیی
whisked U حرکت سریع و جزیی
whisking U حرکت سریع و جزیی
scudded U حرکت سریع ابر
scud U حرکت سریع ابر
fast cruise U ازمایش حرکت سریع ناو
jete U حرکت سریع پابطرف خارج
slew U حرکت سریع لوله توپ
cannonball U سریع السیر حرکت کردن
papers U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papered U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
roll on roll off U سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
rollover U استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
marine express U کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
diminishing marginal productivity U بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
dma U اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma U CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
diminishing U نزولی
descending U نزولی
decreasing U نزولی
snap pass U پاس سریع با پیچش سریع مچ
descending order U ترتیب نزولی
regressive tax U مالیات نزولی
decreasing function U تابع نزولی
decreasing return U بازده نزولی
downward mobility U تحرک نزولی
descending chromatography U کروماتوگرافی نزولی
diminishing return U بازده نزولی
diminishing returns U بازده نزولی
descending sort U ترتیب نزولی
decreasing cost U هزینه نزولی
regressive taxation U مالیات نزولی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
regressive tax system U نظام مالیاتی نزولی
stern attack U تک نزولی ازسمت عقب
decreasing cost industry U هزینه نزولی صنعتی
decreasing marginal cost U هزینه نهائی نزولی
descending sort U مرتب سازی نزولی
law of downward sloping demand U قانون تقاضای نزولی
law of diminishing return U قانون بازده نزولی
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
decreasing marginal cost U هزینه نهایی نزولی
law of diminishing atility U قانون مصرف نزولی
downward sloping demand curve U منحنی تقاضای نزولی
earned rate U نرخ تصاعدی نزولی
falling rate of profit U نرخ نزولی سود
diminishing utility U اصل فایده نزولی
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهایی
diminishing marginal product U منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal product U نزولی بودن محصول نهائی
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهائی
decreasing marginal efficiency of capita U کارائی نهائی نزولی سرمایه
descending branch U شاخه نزولی مسیر گلوله
decreasing marginal productivity U بهره وری نهائی نزولی
diminishing marginal rate of U نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
law of diminishing marginal utility U قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
speediness U سریع السیر سریع
speedy U سریع السیر سریع
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
regressive taxes U مالیاتهای کاهنده مالیاتهای نزولی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
wing footed U سریع
accelerator U سریع
accelerators U سریع
sudden U سریع
gleg U سریع
rapid U سریع
spankings U سریع
swifts U سریع
spanking U سریع
swift U سریع
swiftest U سریع
snell U سریع
prompted U سریع
swifter U سریع
prompt U سریع
rather U سریع تر
sweepy U سریع
prompts U سریع
galloping U سریع
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
repost U ضربت سریع
rapid access U با دستیابی سریع
slap U ضربت سریع
bullet توپ سریع
dispatch U انجام سریع
despatched U انجام سریع
posthaste U سریع السیر
accelerated depreciation U استهلاک سریع
accelofilter U صافی سریع
dispatches U انجام سریع
bullets U توپ سریع
dispatched U انجام سریع
polypnea U تنفس سریع
pirouettes U چرخ سریع
despatching U انجام سریع
despatches U انجام سریع
precipitates U خیلی سریع
highflier U دلیجان سریع
riposted U ضربت سریع
windstorm U باد سریع
winder U دویدن سریع
precipitated U خیلی سریع
high speed U سریع السیر
slaps U ضربت سریع
operation immediate U اقدام سریع
slapping U ضربت سریع
riposte U ضربت سریع
fast access U با دستیابی سریع
ripostes U ضربت سریع
precipitate U خیلی سریع
couriers U پیک سریع
precipitating U خیلی سریع
riposting U ضربت سریع
wind sprint U تمرین دو سریع
slapped U ضربت سریع
pirouette U چرخ سریع
courier U پیک سریع
prompts U سریع عاجل
slash U ضربه سریع
slashed U ضربه سریع
fleets U عبور سریع
slashes U ضربه سریع
converts U پاسکاری سریع
converting U پاسکاری سریع
sneak raid U دستبرد سریع
speed U سریع کارکردن
fleet U عبور سریع
hypernoea U تنفس سریع
fleetingly U سریع الزوال
prompts U سریع کردن
prompted U سریع عاجل
prompted U سریع کردن
prompt U سریع عاجل
prompt U سریع کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com