Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rock
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocks
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
concentric running
U
حرکت دورانی
turning movement
U
حرکت دورانی
concentricity
U
حرکت دورانی
vertical envelopement
U
حرکت دورانی قائم
concentricity test
U
ازمایش حرکت دورانی
evolution
U
چرخش حرکت دورانی
vortex flow
U
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
circulations
U
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulation
U
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
coffee grinder
U
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
expansion bearing
U
تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
coffee grinders
U
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
kelly
U
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
break
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
breaks
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
mine casemate
U
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case
U
بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
out flanking
U
دورانی
vertiginous
U
دورانی
dollyo
U
دورانی
rotary
U
دورانی
mawashi
U
دورانی
turning movement
U
احاطه دورانی
turbo compressor
U
کمپرسور دورانی
dollyo chagi
U
ضربه دورانی پا
rotary drilling
U
حفاری دورانی
eyre
U
گردش دورانی
encirclement
U
احاطه دورانی
diode lamp
U
دیود دورانی
cyclical unemployment
U
بیکاری دورانی
cyclical budget
U
بودجه دورانی
rotary pump
U
پمپ دورانی
rotation flow
U
شارش دورانی
rotation inertia
U
لختی دورانی
rotational
U
چرخشی دورانی
rotational inertia
U
لختی دورانی
revolving
U
گردنده دورانی
circular frequency
U
تکرار دورانی
centrifugal pump
U
پمپ دورانی
rotary switch
U
کلید دورانی
mawashi geri
U
ضربه دورانی پا
revolution
U
سرعت دورانی
cyclic pitch
U
گام دورانی
revolutions
U
سرعت دورانی
gyratory crusher
U
سنگ شکن دورانی
cyclic pitch control
U
کنترل گام دورانی
circular flow of income
U
گردش دورانی درامد
circular dischroism
U
دو رنگ نمایی دورانی
kwon toul chigi
U
ضربه مشت دورانی
moom dollyo bandea dollyo chagi
U
ضربه پا برعکس دورانی
gyratory breaker
U
سنگ شکن دورانی
moom dolly chagi
U
ضربه پا به عکس دورانی
semi roller
U
پرتاب دورانی گوی بولینگ
cycled
U
:بصورت دورانی فاهر شدن
cycles
U
:بصورت دورانی فاهر شدن
screwing
U
حرکات دورانی یخهای دریایی
cycle
U
:بصورت دورانی فاهر شدن
semi spinner
U
پرتاب دورانی گوی بولینگ
rotaglider
U
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
gear ratio
U
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
blast hole drill
U
مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
fuselage
U
بدنه
bridge deck
U
بدنه پل
casing
U
بدنه
framework
U
بدنه
bodies
U
بدنه
frameworks
U
بدنه
body
U
بدنه
shaft
U
بدنه
shafts
U
بدنه
housing
U
بدنه
hull
U
بدنه
fuselages
U
بدنه
hulls
U
بدنه
compartment
U
بدنه
contour
U
بدنه
compartments
U
بدنه
trunks
U
بدنه
trunk
U
بدنه
casings
U
بدنه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
revetment
U
پوشش بدنه
elevator casing
U
بدنه بالابر
shafts
U
بدنه چوبه
fuselage refrence line
U
خط مبنای بدنه
costa
U
تیغه در بدنه
ground
U
اتصال بدنه
buffer body
U
بدنه دافع
die stock
U
بدنه رنده
box type van body
U
بدنه صندوق
hull insurance
U
بیمه بدنه
pump casting
U
بدنه پمپ
stocked
U
بدنه رنده
stock
U
بدنه رنده
hull
U
بدنه قایق
to connect to frame
U
اتصال به بدنه
hulls
U
بدنه کشتی
cartridge shell
U
بدنه پوکه
hull
U
بدنه کشتی
shaft
U
بدنه چوبه
side wall of a lock
U
بدنه سد دریچهای
hulks
U
بدنه کشتی
hulk
U
بدنه کشتی
hulls
U
بدنه قایق
furnace body
U
بدنه کوره
white body
U
بدنه سفید
motor casing
U
بدنه موتور
fuselage
U
بدنه هواپیما
westwork
U
بدنه غربی
shell
U
بدنه ساختمان
head
U
شبکه یا بدنه
hull column
پایه بدنه
shelling
U
بدنه ساختمان
monohull
U
قایق با یک بدنه
magnet housing
U
بدنه اهنربا
shells
U
بدنه ساختمان
loop body
U
بدنه حلقه
magnet case
U
بدنه اهنربا
trunks
U
بدنه ستون
fuselages
U
بدنه هواپیما
pressure hull
U
بدنه ضد فشار
tige
U
بدنه ساقه
auto body sheet
U
بدنه اتومبیل
turbin casing
U
بدنه توربین
the body of a carriage
U
بدنه یک کالسکه
gate leaf
U
بدنه دریچه سد
automobile body sheet
U
بدنه اتومبیل
airframe
U
بدنه هواپیما
trunk
U
بدنه ستون
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
hull
U
بدنه یک هواپیمای دریایی
trimaran
U
قایق با 3 بدنه موازی
trimarans
U
قایق با 3 بدنه موازی
aviation structural mechanic
U
مکانیک بدنه هواپیما
multihull
U
قایق با بیش از یک بدنه
hull
U
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
bottom line
U
طناب زیر بدنه
hulls
U
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull down
U
بدنه پشت حفاظ
trunks
U
تلگراف یا تلفن بدنه
steering gear housing
U
بدنه جعبه فرمان
cartridge shell
U
بدنه پوکه فشنگ
seacock
U
شیرهای بدنه ناو
engine block
U
قالب یا بدنه موتور
thallus
U
ساقه بدنه گیاه
saddletree
U
بدنه چوبی زین
trunk
U
تلگراف یا تلفن بدنه
freeboard
U
بدنه فوقانی ناو
hulls
U
بدنه یک هواپیمای دریایی
selected material
U
لایه بدنه راه
ideal energy radiator
U
رادیاتور بدنه سیاه
bonding
U
گیره اتصالی اتصال بدنه
modified stock car
U
اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
displacement hull
U
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
belt frame
U
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
head
U
بعد بالایی کتاب یا بدنه
heel
U
قسمت عقبی بدنه قایق
catamarans
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamaran
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
cocooning
U
روکش دادن بدنه هواپیما
airframe mechanic
U
تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
forebody
U
بدنه قسمت جلوی ناو
underbody
U
قسمت بدنه قایق در زیر اب
heels
U
قسمت عقبی بدنه قایق
empty weight
U
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
wing position
U
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
crotch
U
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
waterline
U
خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
hull
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
crotches
U
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
gaps
U
فاصله بین نوک قلاب و بدنه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com