Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
creeping move
U
حرکت خزنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
sea skimmer
U
موشکی که در روی سطح اب سینه مال حرکت میکند موشک خزنده
Other Matches
groveller
U
خزنده
creeping
U
خزنده
reptant
U
خزنده
creepers
U
خزنده
creeper
U
خزنده
reptilian
U
خزنده
crawly
U
خزنده
groveler
U
خزنده
reptile
U
حیوان خزنده
hidden inflation
U
تورم خزنده
herpetology
U
خزنده شناسی
reptiles
U
حیوان خزنده
decumbent
U
گیاه خزنده
creeping schizophrenia
U
اسکیزوفرنی خزنده
creeping inflation
U
تورم خزنده
crawlingly
U
خزنده وار
kingcup
U
الاله خزنده
worms
U
خزنده خزیدن
wormed
U
خزنده خزیدن
worm
U
خزنده خزیدن
crawler type tractor
U
تراکتور نوع خزنده
herpetologist
U
متخصص خزنده شناسی
creeping mine
U
مین خزنده دریایی
crawl type vehicle
U
وسیله نقلیه نوع خزنده
crawl drive
U
محرک وسیله نقلیه خزنده
pyxie
U
بوته خزنده وهمیشه بهار
zoysia
U
چمن خزنده پایای نواحی گرمسیر
awn
U
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
shifted
U
حرکت
behavior
U
حرکت
as you were
U
حرکت از نو
gestured
U
حرکت
stock-still
U
بی حرکت
gesturing
U
حرکت
shifts
U
حرکت
demeanor
U
حرکت
shift
U
حرکت
vapid
U
بی حرکت
maneuver
U
حرکت
gesture
U
حرکت
motion
U
حرکت
otiose
U
بی حرکت
on the move
U
در حرکت
oi
U
در حرکت
afloat
U
در حرکت
agoing
U
در حرکت
progress
U
حرکت
motionless
U
بی حرکت
moveless
U
بی حرکت
agog
U
در حرکت
move
U
حرکت
departures
U
حرکت
travel
U
حرکت
ambulation
U
حرکت
departure
U
حرکت
gest
U
حرکت
stationary
U
بی حرکت
traverse
U
حرکت
running
U
در حرکت
traversed
U
حرکت
traversing
U
حرکت
geste
U
حرکت
traveled
U
حرکت
progressed
U
حرکت
behaviuor
U
حرکت
inert
U
بی حرکت
moved
U
حرکت
frozen
U
بی حرکت
behaviour
U
حرکت
progressing
U
حرکت
progresses
U
حرکت
travels
U
حرکت
haviour
U
حرکت
moves
U
حرکت
traverses
U
حرکت
scrolling
U
حرکت
animations
U
حرکت
animation
U
حرکت
demeanour
U
حرکت
statist
U
بی حرکت
stirabout
U
حرکت
stock still
U
بی حرکت
stiller
U
بی حرکت
vowel point
U
حرکت
square move
U
حرکت
hold still
<idiom>
U
بی حرکت
locomotion
U
حرکت
circulations
U
حرکت
immobile
U
بی حرکت
patting
U
بی حرکت
patted
U
بی حرکت
pats
U
بی حرکت
pat
U
بی حرکت
animal
U
حس و حرکت
animals
U
حس و حرکت
still
U
بی حرکت
stillest
U
بی حرکت
stills
U
بی حرکت
circulation
U
حرکت
movement
U
حرکت
sedentary
U
بی حرکت
motioned
U
حرکت
motioning
U
حرکت
stir
U
حرکت
stirred
U
حرکت
motions
U
حرکت
stirrings
U
حرکت
stirs
U
حرکت
whirls
U
حرکت گردابی
shuttle
U
حرکت شاتل
trends
U
مسیر حرکت
swirled
U
حرکت چرخشی
mobile
U
قابل حرکت
translation
U
حرکت انتقالی
mobiles
U
قابل حرکت
sneaked
U
حرکت پنهانی
sneak
U
حرکت پنهانی
shuttled
U
حرکت شاتل
shuttles
U
حرکت شاتل
trend
U
مسیر حرکت
dynamics
U
مکانیک حرکت
swirling
U
حرکت چرخشی
darting
U
حرکت تند
swirls
U
حرکت چرخشی
darted
U
حرکت تند
dart
U
حرکت تند
swirl
U
حرکت چرخشی
seat
U
حرکت تعادلی
bobbing
U
حرکت تندوسریع
bobs
U
حرکت تندوسریع
whirled
U
حرکت گردابی
whirl
U
حرکت گردابی
absolute movement
U
حرکت مطلق
sneaks
U
حرکت پنهانی
acinetic
U
مانع حرکت
actual movement
U
حرکت حقیقی
administrative movement
U
حرکت اداری
skews
U
کج حرکت کردن
skewing
U
کج حرکت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com