English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
administrative movement U حرکت اداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bureaucreacy U رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
administrative wheeled vehicle fleet U کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
bureaucracy U تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracies U تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucrasy U حکومت اداری تاسیسات اداری
workday U ایام کار اداری ساعات کار اداری
workdays U ایام کار اداری ساعات کار اداری
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
administrative U اداری
bureaucrats U اداری
administerial U اداری
bureaucrat U اداری
departmental U اداری
official U اداری
formal U اداری
executory U اداری
administrative net U شبکه اداری
administrative services U قسمتهای اداری
service element U عنصر اداری
administrative services U خدمات اداری
administrative publications U نشریات اداری
administrative order U دستور اداری
business hours U ساعت اداری
administrative capacity U فرفیت اداری
administrative channels U مجاری اداری
administrative channels U طرق اداری
administrative command U یکان اداری
administrative command U فرماندهی اداری
administrative escort U ناو اداری
administrative flight U پرواز اداری
administrative flight U هواپیمای اداری
administrative law U قوانین اداری
administrative law U حقوق اداری
administrative march U راهپیمایی اداری
administrative budget U بودجه اداری
office chair U مبل اداری
office work U کار اداری
office hours U ساعات اداری
office computer U کامپیوتر اداری
office building U ساختمان اداری
bureaucreat U گماشته اداری
circular letter U بخشنامه اداری
circular letter U نامه اداری
departmental intelligence U اطلاعات اداری
management expenses U مخارج اداری
malfeasance U خطای اداری
bureaus U هیئت اداری
bureau U هیئت اداری
official communications U مکاتبات اداری
officialism U سیستم اداری
prefecture U حوزه اداری
office chair U صندلی اداری
prefectorial U وابسته به اداری
prefectoral U وابسته به اداری
administrative tribunal U دادگاه اداری
overhead gharges U هزینه اداری
administratively U بطور اداری
a white collar job U کار اداری
departmentally U ازلحاظ اداری
red tape U فرمالیته اداری
officially U از طریق اداری
officialdom U سیستم اداری
bureaucrats U مامور اداری
unofficial U غیر اداری
paperwork U تشریفات اداری
bureaucrat U مامور اداری
administration building U ساختمان اداری
administrative approval U موافقتنامه اداری
administration building U قسمت اداری
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
office information system U سیستم اطلاعات اداری
administrative escort U ناو اسکورت اداری
general administration cost U هزینه عمومی اداری
administrative data processing U پردازش دادههای اداری
out of [outside] office hours U خارج از ساعات اداری
extra official U بیرون ازوفایف اداری
placeman U صاحب منصب اداری
deck department U قسمت اداری ناو
office swivel chair U صندلی گردان اداری
provisional order U دستور موقت اداری
Outside office hours. U خارج از وقت اداری
service echelon U رده اداری و خدماتی
administrative landing U پیاده شدن اداری
bureaucratic U وابسته به امور اداری
officer U مامور کارمند اداری
officialism U رسمیت مقررات اداری
officers U مامور کارمند اداری
key personnels U کادر اداری اصلی
formal U مقید به اداب ورسوم اداری
superstructures U سازمانهای اداری ومدیریه کشور
superstructure U سازمانهای اداری ومدیریه کشور
genitourinary U وابسته به دستگاه اداری تناسلی
bureaucracy U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
administrative(financial,legal)process. U جریان اداری (مالی .حقوقی )
ministerial U وابسته به وزیر یا کشیش اداری
bureaucracies U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
red tapism U رعایت تشریفات اداری به حدافراط
disciplinary court U دادگاه انتظامی محکمه اداری
services U قسمتهای اداری ادارات نظامی
bureaucrasy U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
administrative shippings U ارسال اماد به طریق اداری
administrative storage U انبار کردن به طریق اداری
administrative lead time U زمان اداری دریافت اماد
formally U مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
generals U شرکت مربوط به امور اداری اصلی
bureaucrat U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrats U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
general U شرکت مربوط به امور اداری اصلی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
administrative segregation U زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
fiscal station U قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
nihilism U اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
capitulary U عضو دستهای درکلیسا مجموعه دستورهاوایین نامههای اداری وشرعی سرلوحه
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
workflow U نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
federal government U دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
nepotism U انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
brief case [briefcase] U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
attache case U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
office automation U خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
interdict U حکم نهی حکم اداری
apparatus [machinery] U سازمان [سازمان اداری ]
motioning U حرکت
motions U حرکت
motion U حرکت
inert U بی حرکت
statist U بی حرکت
oi U در حرکت
stock still U بی حرکت
stirabout U حرکت
running U در حرکت
motioned U حرکت
scrolling U حرکت
traverses U حرکت
movement U حرکت
as you were U حرکت از نو
stills U بی حرکت
animation U حرکت
animations U حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com