English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alphabet U حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
alphabets U حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assembly U تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
circuits U و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuit U و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
Web server U کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
stationery U صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
products U مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product U مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
integrated U ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
record U لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
concatenate U بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
WWW U مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند
fix U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
fixes U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
alphabetic character set U حروفی که
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
letter lock U قفل حروفی
mongram U رمز حروفی
ringlock U قفل حروفی
combination lock U قفل حروفی
combination locks U قفل حروفی
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
literal key [کلید رمز حروفی]
monogrammatic U دارای رمز حروفی
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
collates U حروفی که طبق کد مرتب شده اند
collating U حروفی که طبق کد مرتب شده اند
collate U حروفی که طبق کد مرتب شده اند
collated U حروفی که طبق کد مرتب شده اند
buffer U کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
setting up U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
repertoire U لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند
contiguous U خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
sets U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
set U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
cps U تعداد حروفی که هر لحظه چاپ یا پردازش می شوند
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
labialism U حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
phonotypy U چاپ با حروفی که هرکدام نماینده یک صدای معینی است
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
paragram U جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
uncial letters U حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
blast through alphanumerics U حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
palatal letters U حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
bar printer U چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
palatals U حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
reverses U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverse U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversed U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversing U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
uniquely U مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
unique U مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
null U رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
unilateralism U اعتقادبهاینکهیککشورخودبایدازسلاحهایهستهایعاریشودنهاینکهمنتظرشودسایرکشورهااینکارراانجام دهند
actions U کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
action U کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
interlace U که هر یک خط وط مختلفی را نشان می دهند
the oil tins leak U حلبهای نفتی نفت پس می دهند
chip U قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
chips U قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
hosted U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
rule U موقعیتهایی که یک تابع را شرح می دهند
host U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosting U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosts U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
button U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
psalmodic U مانندمزامیری که برای خواندن ترتیب دهند
buttoned U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
buttoning U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
this ticket admits one U با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
format U داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
formats U داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
direction U دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
pantograph U دستگاهی که باان مقیاس یک نقشه را تغییرمی دهند
guide bars U خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
slapdash U کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند
tables U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
circuits U ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
tabled U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tabling U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
teleconference U کنفرانسی که چند نفر ازمناطق دور با هم انجام می دهند
circuit U ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
i am afriad U برای کاستن ازاثرخبری که به کسی می دهند به کار می برند
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
triptych U عکسی که در سه قاب تهیه کرده پهلوی یکدیگر قرار دهند
cold U اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
free docks U نوعی قرارداد که در ان کالا را دربندر مبدا به بندرگاه تحویل می دهند
colder U اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
manual U متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
colds U اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
coldest U اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
interpleader U محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
gold contacts U که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
advancement U سهم الارثی که در زمان حیات پدر به فرزندان می دهند پیش قسط
Most home helps prefer to live out. U بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
patterns U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
impromptu U کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
inputted U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
movable dam U سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
key ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند
previewer U خصوصیاتی که به کاربر امکان می دهند تا فاهر کاغذ را پیش از چاپ ببیند
input U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
banns U اعلان پیشنهاد ازدواج درکلیساتا کسانی که اعتراضی به صلاحیت زوجین دارنداطلاع دهند
machine U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
machines U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machined U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
microsoft U مجموعه برنامه ها در ویندوز که به کاربر امکان می دهند فکس را از PC ارسال یا دریافت کنند
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
end system U پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند.
maintenance U ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
secure electronic transactions U استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
script U مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
academe U فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
JPEG++ U حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
endomorphism U تشکیل
endomorphy U تشکیل
entelechy U تشکیل
establishment U تشکیل
incorporation U تشکیل
establishments U تشکیل
media U دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. U برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
Huffman code U کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
opened U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
opens U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
constitute U تشکیل دادن
bonding U تشکیل پیوند
ossification U تشکیل استخوان
organises U تشکیل دادن
organising U تشکیل دادن
formation U صف ارایی تشکیل
constituting U تشکیل دادن
organize U تشکیل دادن
organizing U تشکیل دادن
organisers U تشکیل دهنده
organizer U تشکیل دهنده
former U تشکیل دهنده
organizers U تشکیل دهنده
organizes U تشکیل دادن
constituted U تشکیل دادن
constitutes U تشکیل دادن
embryogen U تشکیل جنین
fibrillation U تشکیل الیاف
osteogenesis U تشکیل استخوان
stratification U تشکیل چینه
stratification U تشکیل طبقات
antitrust U مخالف تشکیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com