Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
blimey
U
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gollies
U
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
golly
U
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
you don't say
<idiom>
U
نشان دادن تعجب ازشنیدهها
Good grief!
<idiom>
U
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
wondering
U
تعجب
surprize
U
تعجب
admiration
U
تعجب
surprise
U
تعجب
wonders
U
تعجب
wondered
U
تعجب
wonder
U
تعجب
surprises
U
تعجب
wonderment
U
تعجب
marveling
U
تعجب اعجاز
marveled
U
تعجب اعجاز
marvel
U
تعجب اعجاز
marvelled
U
تعجب اعجاز
rake in the money
<idiom>
U
ایجاد تعجب
exclamation mark
علامت تعجب
exclamation points
U
علامت تعجب
exclamation point
U
علامت تعجب
muses
U
تعجب کردن
muse
U
تعجب کردن
admire
U
تعجب کردن
mused
U
تعجب کردن
marvelling
U
تعجب اعجاز
surprisedly
U
تعجب کنان
faugh
U
علامت تعجب
ferlie
U
حیرت تعجب
i wonder he did not catch cold
U
تعجب میکنم
wonderer
U
تعجب کننده
wonderingly
U
تعجب کنان
ha
U
علامت تعجب
note of a
U
علامت تعجب
zooks
U
علامت تعجب
marvels
U
تعجب اعجاز
i wonder at him
U
از دست او تعجب میکنم
You could have knocked me knocked me down with a feather. I hit the roof .
U
از تعجب شاخ درآوردم
bombshell
U
امر تعجب اور
bombshells
U
امر تعجب اور
unwary
U
بدون تعجب و تشویش
How very odd. Well I never.
U
چه چیزها ( بعلامت تعجب )
exclaiming
U
ازروی تعجب فریاد زدن
do a double take
<idiom>
U
با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
he wondered at the sight
U
ازدیدن ان منظره تعجب کرد
exclaim
U
ازروی تعجب فریاد زدن
exclaimed
U
ازروی تعجب فریاد زدن
exclamations
U
علامت تعجب حرف ندا
exclamation
U
علامت تعجب حرف ندا
exclaims
U
ازروی تعجب فریاد زدن
admires
U
درشگفت شدن تعجب کردن
admired
U
درشگفت شدن تعجب کردن
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
Holy moly!
<idiom>
U
اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
bah
U
علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر
holy cow !
[holy smoke !]
<idiom>
U
اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
stares
U
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stared
U
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stare
U
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star
U
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry
U
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
wisha
U
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
My jaw dropped to the floor!
<idiom>
U
از تعجب داشتم شاخ در می آوردم!
[اصطلاح روزمره]
wowed
U
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wow
U
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wows
U
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowing
U
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
poniter
U
نشان دهنده نشان گیرنده
marking
U
نشان دار سازی نشان
markings
U
نشان دار سازی نشان
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
yoicks
U
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
exoskeleton
U
مو و غیره
whatnot
U
غیره
etcetera
U
و غیره
grainer
U
و غیره
collective goods
U
پارک و غیره
track and field
U
دیسک و غیره
queue
U
صف اتوبوس و غیره
queued
U
صف اتوبوس و غیره
queueing
U
صف اتوبوس و غیره
queues
U
صف اتوبوس و غیره
fallow
U
غیره مزروع
etc
U
مخفف و غیره
kymograph
U
انقباض عضلات و غیره
pitter-patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
to make out
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
niece
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
pitter patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
nieces
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
odometer
U
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
webby
U
پر ازتار عنکبوت و غیره
infrastucture
U
راه اهن و غیره
to draw up
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
unexpected
U
غیره مترقبه غیرمنتظره
supervisory
U
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something
U
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
ushering
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushered
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
usher
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
Do not admit any outsiders.
U
افراد غیره را راه ندهید
inner tubes
U
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
bake
U
پختن
[نان و کیک غیره]
clogging
U
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
ushers
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
take-home pay
U
مزد پس از کسر مالیات و غیره
inner tube
U
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
dTbGcles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dialed
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dial
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
eviscerate
U
روده یا چشم و غیره رادراوردن
exofficio
U
از لحاظ تصدی مقام و غیره
needling
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needle
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
dialled
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dials
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
upholsterer
U
خیاط رومبلی و پرده و غیره
debacle
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
venom
U
زهر مار و عقرب و غیره
whippletree
U
تیر مال بنددرشکه و غیره
wheal
U
ورم جای شلاق و غیره
keratosis
U
شاخی شدن پوست و غیره
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
wheeler-dealers
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
gigot
U
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
reest
U
دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
subsidized accommodation
U
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
emergence
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
veneer
U
چوب مخصوص روکش مبل و غیره
goodies
U
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
wheeler-dealer
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
vol-au-vents
U
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
ghosts
U
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
grillage
U
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
malfunction
U
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
depigmentation
U
کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
deferred maintenance
U
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
canvasser
U
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
vol-au-vent
U
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
ghost
U
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
goody
U
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
battering rams
U
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
racked
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergency
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
wreckage piece
U
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
nutshell
U
پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
plays
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
playing
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
play
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
cellulose
U
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
wracks
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
rack
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racks
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
battering ram
U
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
emergencies
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
plating
U
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
main motion
[at a party conference etc.]
U
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
marks
U
نشان کردن نشان
mark
U
نشان کردن نشان
to go clubbing
U
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
pocket money .
U
پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
masonary
U
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
unlace
U
بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
base complex
U
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
to fall over
[computer, programme, ...]
U
[موقتا]
کار نکردن
[دستگاهی یا برنامه ای و غیره]
gauges
U
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
coupe
U
کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
breadstuff
U
مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
gauge
U
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
wreck
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
panel truck
U
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
references
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
wrecking
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
acrasy
U
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
precipitation
U
نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
beat around the bush
<idiom>
U
غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
gauged
U
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
reference
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
gangplanks
U
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
wrecks
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
gangplank
U
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
dilly
U
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
to have a binge
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
reservations
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com