Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fill
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
null
U
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
thready
U
رشته رشته باصدای باریک
string
U
عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
threads
U
رشته رشته شدن
fiberize
U
رشته رشته کردن
fibrillation
U
رشته رشته سازی
thread
U
رشته رشته شدن
control line aircraft
U
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
sierra
U
رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
series
U
رشته
yarns
U
رشته
filaments
U
رشته
trained
U
رشته
yarn
U
رشته
lines
U
رشته
fiber
U
رشته
train
U
رشته
trains
U
رشته
unifilar
U
یک رشته
coneatenation
U
رشته
fibre
U
رشته
reeve
U
رشته
tatter
U
رشته رشته
suite
U
رشته
seriated
U
رشته رشته
fibres
U
رشته
filament
U
رشته
sequences
U
رشته
branches
U
رشته
branch
U
رشته
suites
U
رشته
sequence
U
رشته
catena
U
رشته
ghaut
U
رشته
arteries
U
رشته
range
U
رشته
field
U
رشته
fielded
U
رشته
fields
U
رشته
threads
U
رشته
ranged
U
رشته
funicle
U
رشته
string
U
رشته
strand
U
رشته
strands
U
رشته
filaria
U
رشته
thread
U
رشته
artery
U
رشته
ranges
U
رشته
line
U
رشته
chain
U
رشته
chains
U
رشته
string
U
رشته کردن
tracts
U
رد بپا رشته
symbol stringe
U
رشته نمادی
string length
U
طول رشته
string
U
رشته خالی
string manipulation
U
دستکاری رشته
string variable
U
متغیر رشته
strobilation
U
تشکیل رشته
train of thought
U
رشته افکار
stup string
U
رشته تنظیم
tract
U
رد بپا رشته
lines
U
رشته بند
symbolic string
U
رشته علائم
yarn
U
رشته طناب
specialities
U
رشته اختصاصی
sequences
U
رشته ترتیب
yarns
U
رشته طناب
hot-wires
U
رشته حرارتی
quartermaster
U
سر رشته دار
hot-wired
U
رشته حرارتی
hot-wire
U
رشته حرارتی
hot wire
U
رشته حرارتی
speciality
U
رشته اختصاصی
hot-wiring
U
رشته حرارتی
commentary
U
رشته یادداشت
commentaries
U
رشته یادداشت
line
U
رشته بند
macaroni
U
رشته فرنگی
pasta
U
رشته فرنگی
nerve
U
رشته عصبی
the province of science
U
رشته علوم
nerves
U
رشته عصبی
the province of science
U
رشته علمی
quartermasters
U
سر رشته دار
sequence
U
رشته ترتیب
spaghetti
U
رشته فرنگی
string handling
U
بکارگیری رشته
craftsman trade
U
رشته فنی
division
U
رشته
[دانشی]
area
U
رشته
[دانشی]
trained
U
رشته سلسله
field
U
رشته
[دانشی]
trained
U
یک رشته موج
branch
U
رشته
[دانشی]
trains
U
رشته سلسله
heaters
U
رشته گرمساز
train
U
یک رشته موج
train
U
رشته سلسله
specialty
U
رشته اختصاصی
optical fiber
U
رشته اپتیکی
null string
U
رشته تهی
null string
U
رشته پوچ
noodle
U
رشته فرنگی
trains
U
یک رشته موج
empty string
U
رشته خالی
heater
U
رشته گرمساز
main sequence
U
رشته اصلی
lighting filament
U
رشته ملتهب
filum
U
رشته لیفی
filament resistor
U
مقاومت رشته
filiform
U
رشته مانند
finespun
U
نازک رشته
finite series
U
رشته کراندار
incandescent filament
U
رشته ملتهب
ghat
U
رشته سلسله
guinea worm
U
کرم رشته
vermicelli
U
رشته فرنگی
ranges
U
رشته کوه
ranged
U
رشته کوه
disciplining
U
رشته علمی
disciplines
U
رشته علمی
discipline
U
رشته علمی
system
U
سلسله رشته
system
U
رشته دستگاه
systems
U
سلسله رشته
systems
U
رشته دستگاه
range
رشته کوه
hair worm
U
کرم رشته
copper strand
U
رشته مسی
branches
U
رشته ساقه
bit string
U
رشته ذرهای
computing
U
رشته کامپیوتر
bit stream
U
رشته ذره یی
ridges
U
رشته تپه
spinneret
U
رشته ساز
sequence of events
U
رشته حوادث
major
U
رشته اصلی
barbicel
U
رشته باریک پر
majored
U
رشته اصلی
majoring
U
رشته اصلی
solid wire
U
سیم تک رشته
branch
U
شعبه رشته
search string
U
رشته جستجو
ridge
U
رشته تپه
spinnerete
U
رشته ساز
branches
U
شعبه رشته
branch
U
رشته ساقه
character string
U
رشته کاراکتری
character string
U
رشته دخشهای
rank
U
قطار رشته
fibre
U
رشته علفی
ranked
U
قطار رشته
alphabetic string
U
رشته الفبائی
fibres
U
رشته علفی
bit string
U
رشته بیتی
ranks
U
قطار رشته
continuum
U
رشته مسلسل تسلسل
campaigned
U
یک رشته عملیات جنگی
heater voltage
U
ولتاژ رشته گرمساز
aline
U
دریک رشته قراردادن
laid up in bed
U
پیشه ویژه رشته
string processing languages
U
زبانهای پردازش رشته
campaign
U
یک رشته عملیات جنگی
fibril
U
رشته کوچک تارچه
string
U
برچسب مشخصات یک رشته
heater cathode
U
کاتد با رشته گرمساز
fiberglass
U
شیشه رشته مانند
campaigning
U
یک رشته عملیات جنگی
spaghetti
U
خوراک رشته فرنگی
main sequence stars
U
ستارگان رشته اصلی
tissue
U
رشته پارچهء بافته
heater current
U
جریان رشته گرمساز
tissues
U
رشته پارچهء بافته
mycelium
U
رشته رشدکننده قارچ
terrachord
U
یک رشته چهار پردهای
bonds of relationship
U
رشته قوم وخویشی
ribbon vermicelli
U
رشته فرنگی باریک
The bonds of friendship (affection).
U
رشته دوستی والفت
minor
U
رشته فرعی کهاد
campaigns
U
یک رشته عملیات جنگی
suites
U
رشته مسلسل اپارتمان
ligation
U
رشته یاوسیله بستن
suite
U
رشته مسلسل اپارتمان
areodesy
U
رشته مریخ شناسی
ligature
U
شریان بندی رشته
What is your branch of study?
U
رشته تحصیلیتان چیست ؟
to go in for
U
رشته یاپیشه خودقراردادن
string
U
تعداد حروف یک رشته
metal filament
[رشته مارپیچ فلزی]
competent
U
شایسته دارای سر رشته
flight
U
یک رشته پلکان سلسله
arcade
U
رشته طاق یاطاقها
string
U
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com