English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pillow talk U حرفهای خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
lifetime U حرفهای
lifetimes U حرفهای
professionals U حرفهای
pro U حرفهای
professional U حرفهای
pro- U حرفهای
occupational U حرفهای
vocational education U اموزش حرفهای
hit men U آدم کش حرفهای
hit man U آدم کش حرفهای
vocational school U اموزشگاه حرفهای
bailsman U ضامن حرفهای
training school U اموزشگاه حرفهای
semipro U نیمه حرفهای
gladiator U بوکسور حرفهای
technological U حرفهای صنعتی
technologically U حرفهای صنعتی
extra professional U خارج حرفهای
big words U حرفهای گنده
jargon U زبان حرفهای
hoofer U رقاص حرفهای
prizefighter U بوکسور حرفهای
professional code U ضوابط حرفهای
professional misconduct U اشتباه حرفهای
professional status U پایگاه حرفهای
malpractices U کژکاری حرفهای
malpractice U کژکاری حرفهای
trade school U مدرسه حرفهای
gladiators U بوکسور حرفهای
professionalism U ورزش حرفهای
trade schools U مدرسه حرفهای
occupation disease U امراض حرفهای
vocations U پیشهای حرفهای
sweet nothings U حرفهای عاشقانه
vocation U پیشهای حرفهای
lays U غیر حرفهای عامی
divisions U اتحادیه باشگاههای حرفهای
division U اتحادیه باشگاههای حرفهای
pro shop U فروشگاه باشگاه حرفهای
jockeys U اسب سوار حرفهای
jockey U اسب سوار حرفهای
laymen U شخص غیر حرفهای
layman U شخص غیر حرفهای
lay U غیر حرفهای عامی
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) . U حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
all pro U تیم ستارههای حرفهای
old wives' tale U حرفهای خاله زنکی
jar ram molding machine U دستگاه قالبریزی حرفهای
old wives' tales U حرفهای خاله زنکی
association for women in computing U سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
miliaman U سرباز حرفهای یاپیمانی
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to i. from somebodies words U از حرفهای کسی استنباط کردن
peizefight U مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
That is unmitigated nonsense. U این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
ranker U افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
pro am U مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
taxi squad U گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
touring U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tour U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanished U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
dilettantism U اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
vanish U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
toured U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
Eavesdrop U فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
jackes U خصوصی
private line U خط خصوصی
subrosa U خصوصی
necessary house U خصوصی
informal U خصوصی
personal U خصوصی
off the record <idiom> U خصوصی
privates U خصوصی
private U خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
private deed U سند خصوصی
private company U شرکت خصوصی
privatising U خصوصی کردن
private enterprises U موسسات خصوصی
privatises U خصوصی کردن
private talk U صحبت خصوصی
private employees U کارکنان خصوصی
private consumption U مصرف خصوصی
passkey U کلید خصوصی
paticular U خصوصی بابت
Citizens' Band U باند خصوصی
private eyes U کارآگاه خصوصی
praivate ownership U مالکیت خصوصی
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
privatised U خصوصی کردن
private benefits U منافع خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private eye U کارآگاه خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
special relativity U نسبیت خصوصی
private lessons U تدریس خصوصی
privatized U خصوصی کردن
camarin U نیایشگاه خصوصی
privatizes U خصوصی کردن
apsidiole U نیایشگاه خصوصی
proprietary company U شرکت خصوصی
quasi private U شبه خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
relator U شاکی خصوصی
privatizing U خصوصی کردن
relator U مدعی خصوصی
privatize U خصوصی کردن
extra tuition U تدریس خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
private law U حقوق خصوصی
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
private ownership U مالکیت خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
private saving U پس انداز خصوصی
private treaty U معامله خصوصی
privately leased line U خط اجارهای خصوصی
privatization U خصوصی کردن
semiprivate U نیمه خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
privately U بطور خصوصی
private investigator U کاراگاه خصوصی
privy U خصوصی محرمانه
private sector U بخش خصوصی
subjective U فاعلی خصوصی
party line U خط خصوصی تلفن
party lines U خط خصوصی تلفن
closets U گنجه خصوصی
closeting U گنجه خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
private enterprise U شرکت خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
private school U اموزشگاه خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
closeted U گنجه خصوصی
closet U گنجه خصوصی
backstage U محرمانه خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
personal U منقول خصوصی
private U اختصاصی خصوصی
in petto U بطور خصوصی
privates U اختصاصی خصوصی
off-the-record U محرمانه و خصوصی
caskets U نامه خصوصی
casket U نامه خصوصی
tutor U معلم خصوصی
off the record U محرمانه و خصوصی
tutors U معلم خصوصی
tutored U معلم خصوصی
jurists U متخصص حقوق خصوصی
tutors U درس خصوصی دادن به
to give private lessons U درس خصوصی دادن
tutorial U درس خصوصی دادن به
tutorials U درس خصوصی دادن به
backside U عقب هر چیزی خصوصی
backsides U عقب هر چیزی خصوصی
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
jurist U متخصص حقوق خصوصی
tutor U درس خصوصی دادن به
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
personal staff U ستاد خصوصی فرمانده
pbx U تبادل انشعاب خصوصی
tutored U درس خصوصی دادن به
curtain lecture U صحبتهای خصوصی زن وشوهر
behind the stage <adj.> <adv.> U خصوصی [اصطلاح مجازی]
private broadcasting U پخش برنامه خصوصی
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
private enterprise U اقتصاد بخش خصوصی
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
palor U اطاق برای گفتگو خصوصی
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
with average U شامل خسارات خصوصی وجزئی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind. U غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
committees U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
offstage U خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
privilege cab U درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
table talk U صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
to tutor somebody in English U به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
behind the scenes U در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com