Perdic | حراج گذار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 199 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	auctioneer U	حراج گذار
	auctioneers U	حراج گذار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	puffer U	کسی که در حراج از طرف صاحب مال مورد حراج شرکت میکند
	auctions U	حراج
	auctioning U	حراج
	bazaar U	حراج
	outlet U	حراج
	licit U	حراج
	public sale U	حراج
	sales U	حراج
	outlets U	حراج
	sale U	حراج
	sale by auction U	حراج
	auction U	حراج
	auctioned U	حراج
	auctioneer U	دلال حراج
	to put up to a U	حراج کردن
	auctioneer U	متصدی حراج
	auctioneer U	حراج کننده
	to sell by a U	حراج کردن
	to sell or pat up at a U	حراج کردن
	auctioneers U	دلال حراج
	auctioneers U	حراج کننده
	auctioneers U	متصدی حراج
	resale U	حراج مجدد
	bids U	پیشنهاد حراج
	bid U	پیشنهاد حراج
	sale price U	قیمت حراج
	sell by auction U	حراج کردن
	confiscating U	حراج کردن
	confiscating U	مصادره حراج
	confiscates U	حراج کردن
	confiscates U	مصادره حراج
	confiscate U	مصادره حراج
	dutch auction U	حراج هلندی
	outcry U	حراج مزایده
	confiscate U	حراج کردن
	outcries U	حراج مزایده
	hammer U	چوب حراج خوردن
	hammered U	چوب حراج خوردن
	salvaging U	حراج کردن حراجی
	hammers U	چوب حراج خوردن
	salvage U	حراج کردن حراجی
	salvaged U	حراج کردن حراجی
	salvages U	حراج کردن حراجی
	auction of rug U	حراج و مزایده فرش
	bidder U	پیشنهاد دهنده در حراج
	sale by auction U	فروش به وسیله حراج
	auction sale U	فروش به وسیله حراج
	reserve price U	قیمت پایه در حراج
	bidders U	پیشنهاد دهنده در حراج
	pileferable U	اقلام قابل حراج
	pilefered shipment U	کالای حراج شده
	article of roup U	اموال مورد حراج
	pilefered shipment U	کالای فرسوده حراج شده
	auctioning U	حراج کردن بمزایده گذاشتن
	clearance sales U	فروش به منظور تصفیه حراج
	auctions U	حراج کردن بمزایده گذاشتن
	auctioned U	حراج کردن بمزایده گذاشتن
	auction U	حراج کردن بمزایده گذاشتن
	clearance sale U	فروش به منظور تصفیه حراج
	white sale <idiom> U	حراج حوله ،پارچه کتان
	rummage sale U	حراج هدایای تقدیمی بکلیسابرای امور خیریه
	auction house U	شرکی کهکارش برگزار کردن حراج باشد
	transitions U	گذار
	over U	گذار
	over- U	گذار
	transition U	گذار
	auction sale without reserve U	فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
	mortgagor U	رهن گذار
	legislatrix U	قانون گذار زن
	nomographer U	قانون گذار
	encoder U	رمز گذار
	outdoor recreation U	گشت و گذار
	punctuator U	نقطه گذار
	dotter U	نقطه گذار
	graduator U	درجه گذار
	grounder U	کار گذار
	legislatress U	قانون گذار زن
	lienee U	وثیقه گذار
	legator U	میراث گذار
	insurant U	بیمه گذار
	lowpass U	پایین گذار
	legiskative U	قانون گذار
	grader U	نمره گذار
	mark sense U	نشان گذار
	instaurator U	بنیاد گذار
	grounder U	پایه گذار
	oviparous U	تخم گذار
	pawnor U	رهن گذار
	trend-setter U	بدعت گذار
	tracked layer U	ریل گذار
	tracklayer U	ریل گذار
	transit time U	زمان گذار
	marker pen	علامت گذار
	transition period U	دوره گذار
	transition state U	حالت گذار
	zoogenic U	بچه گذار
	tapper U	توپی گذار
	spotter U	خال گذار
	space bar U	فاصله گذار
	pledgor U	رهن گذار
	pledgor U	وثیقه گذار
	pracitcable U	گذار کردنی
	pricer U	قیمت گذار
	prizer U	قیمت گذار
	trend-setters U	بدعت گذار
	shelver U	در قفسه گذار
	shelver U	در تاقچه گذار
	impressionistic U	برداشت گذار
	discriminator U	فرق گذار
	innovators U	بدعت گذار
	founder U	بنیان گذار
	contributory U	خراج گذار
	blazers U	علامت گذار
	legislative U	قانون گذار
	salver U	مرهم گذار
	blazer U	علامت گذار
	salvers U	مرهم گذار
	accomodating U	منت گذار
	assessor U	خراج گذار
	bailer U	امانت گذار
	valuer U	قیمت گذار
	foundered U	بنیان گذار
	foundering U	بنیان گذار
	heretic U	بدعت گذار
	heretics U	بدعت گذار
	legislator U	قانون گذار
	legislators U	قانون گذار
	innovator U	بدعت گذار
	bypassed U	کنار گذار
	bypasses U	کنار گذار
	bypassing U	کنار گذار
	swindlers U	کلاه گذار
	swindler U	کلاه گذار
	founders U	بنیان گذار
	bypass U	کنار گذار
	racers U	مسابقه گذار
	deepositor U	ودیعه گذار
	demographic transition U	گذار جمعیت
	depositor U	امانت گذار
	racer U	مسابقه گذار
	handlers U	دسته گذار
	handler U	دسته گذار
	markers U	نشان گذار
	marker U	نشان گذار
	differentiator U	فرق گذار
	crossing site U	محل گذار
	insured U	بیمه گذار
	investors U	سرمایه گذار
	bailor U	امانت گذار
	valuers U	قیمت گذار
	coder U	رمز گذار
	investor U	سرمایه گذار
	spacebar U	کلید فاصله گذار
	uniparous U	هر باریک تخم گذار
	truster U	ودیعه گذار اعتباردهنده
	testator U	شاهد میراث گذار
	subcaliber U	تفنگ اثر گذار
	dot generator U	مولد خال گذار
	money lender U	پول به بهره گذار
	miscreant U	بدعت گذار خبیث
	minelayer U	ناو مین گذار
	minelayer U	کشتی مین گذار
	position control U	پیچ مرکز گذار
	mine layer U	کشتی مین گذار
	net laying ship U	کشتی تور گذار
	buoy tender U	کشتی بویه گذار
	buoy tender U	ناو بویه گذار
	burst gate U	لامپ پیام گذار
	dan runner U	کشتی بویه گذار
	dan layers U	شناوه بویه گذار
	free capital U	سرمایه گذار پولی
	depositor U	ودیعه گذار مودع
	You are not pulling my leg , are you ? U	نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
	truster U	باور کننده امانت گذار
	pathfinder U	هواپیمای علامت گذار مسیر
	parentheses free nataton U	نشان گذار بدون پرانتز
	pathfinders U	هواپیمای علامت گذار مسیر
	spademan U	نفر خرج گذار توپ
	to mince matters U	از گفتن راستی فرو گذار کردن
	godmother U	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
	godmothers U	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
	range ladder U	تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
	encipher U	تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
	nomothetes U	کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
	encrypt U	تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
	loader U	خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
	gavels U	چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
	sentinel U	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
	sentinels U	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
	winters U	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
	winter U	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
	gavel	[چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
	financiers U	سرمایه دار سرمایه گذار
	depositor U	صاحب سپرده سپرده گذار
	crossing area U	منطقه گذار منطقه پایاب
	financier U	سرمایه دار سرمایه گذار
	zoogenous U	بچه زا بچه گذار