Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lower limit
U
حد تحتانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
undercurrent
U
جریان تحتانی
undercurrents
U
جریان تحتانی
hemline
U
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
hemlines
U
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
beneath
U
تحتانی تحت نفوذ
inferior
U
تحتانی
inferiors
U
تحتانی
underpass
U
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpasses
U
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
paraplegia
U
فلج اندامهای تحتانی
bottom
U
کف تحتانی
bottoms
U
کف تحتانی
base ignition
U
احتراق تحتانی
base plug
U
درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
biconvex
U
بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
bottom die
U
حدیده تحتانی
bow string truss
U
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
crankcase bottom o.lower half
U
قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
garboard strake
U
باریکه تحتانی ناو
kruger flap
U
فلپی در لبه حمله که بخشی از سطح تحتانی بال را تشکیل میدهد
lower floor
U
طبقه تحتانی
mammatus
U
ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
pile foot
U
قسمت تحتانی شمع
staddle
U
قسمت تحتانی
subjecent
U
تحتانی
underpart
U
بخش تحتانی
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com