English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
terminal sensitivity U حد بیشینه حساسیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maximum U بیشینه
maximize U بیشینه ساختن
maximizing U بیشینه ساختن
crest value U جریان بیشینه
maximum water level U بیشینه تراز
maximized U بیشینه ساختن
submaximal U زیر بیشینه
maximizes U بیشینه ساختن
maximised U بیشینه ساختن
maximises U بیشینه ساختن
maximising U بیشینه ساختن
maximum value U جریان بیشینه
maximum price U بیشینه بها
peak value U جریان بیشینه
maximum efficiency U راندمان بیشینه
maximum energy U انرژی بیشینه
maximum demand U تقاضای بیشینه
maximization U بیشینه کردن
maximization U بیشینه سازی
maximum flood U طغیان بیشینه
maximum flood U سیل بیشینه
maximum moment U لنگر بیشینه
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
maximum natality U بیشینه زادو ولد
daily flood peak U بیشینه روزانه سیل
maximum liklihood U درست نمایی بیشینه
maximum flood discharge U بده بیشینه طغیان
peak power U بار خارجی بیشینه
peak load U بار خارجی بیشینه
maxvo U بیشینه اکسیژن مصرفی
maximum undistorted output U بیشینه صدای غیر مغشوش
maximum water level U تراز بیشینه طرح شده مخزن
weakest maintained U ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
susceptivity U حساسیت
sinsitivity U حساسیت
sensitiveness U حساسیت
impressibility U حساسیت
sensitometer U حساسیت
allergies U حساسیت
sensitivity U حساسیت
sensitivities U حساسیت
sensibility U حساسیت
allergy U حساسیت
frictions U حساسیت
friction U حساسیت
liking U حساسیت
elasticity U حساسیت
sensibilities U حساسیت
allergy U حساسیت [پزشکی]
photosensitivity U حساسیت به نور
measuring sensitivity U حساسیت سنجش
static sensitivity U حساسیت استاتیک
light sensitive U با حساسیت نوری
keenness U ذکاوت حساسیت
inelasticity U عدم حساسیت
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
price elasticity U حساسیت قیمت
stress testing U تست حساسیت
sensitivity ratio U نسبت حساسیت
sensitivity training U حساسیت اموزی
responsively U با تاثر یا حساسیت
sentience U حساسیت جسمانی
allergic U دارای حساسیت به
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
allergic U وابسته به حساسیت
luminous sensitivity U حساسیت نوری
impassibility U عدم حساسیت
hyposensitize U عدم حساسیت
dynamic sensitivity U حساسیت دینامیک
hyperaesthesia U ازدیاد حساسیت
hyperesthesia U ازدیاد حساسیت
desensitization U حساسیت زدایی
differential sensitivity U حساسیت افتراقی
coloring sensitive U حساسیت رنگ
coefficient of elasticity U ضریب حساسیت
hyperesthesia U فزونی حساسیت
sensitivity U میزان حساسیت
sensitivities U میزان حساسیت
hypersensitivity U حساسیت شدید
sensitive U دارای حساسیت
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
sensibility to praise U حساسیت نسبت به ستایش
pollinosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
hay fever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
allergic rhinitis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
pollenosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
somesthesis U حساسیت به حسهای بدنی
hayfever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
mouse U مقابل حساسیت Mouse
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
thermotropism U حساسیت نسبت به گرما
mouses U مقابل حساسیت Mouse
t group U گروه حساسیت اموزی
systematic desensitization U حساسیت زدایی منظم
antihistamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
static luminous sensitivity U حساسیت نوری استاتیک
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
allergy U حساسیت نسبت بچیزی
dynamic luminous sensitivity U حساسیت نوری دینامیک
intermediate frequency sensitivity U حساسیت فرکانس میانی
exquisiteness U حساسیت نازکی طبع
gravimeter U حساسیت سنج وزن
allergies U حساسیت نسبت بچیزی
hyperirritable U دارای حساسیت شدید
k tungsten sensitivity U حساسیت تنگستن در 4582کلوین
jumpiness U حالت بیقراری حساسیت
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
neurasthenia U سر درد و حساسیت بی مورد
color blind U فاقد حساسیت نسبت برنگ
hyperesthesia U حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
atmosphere related syndrome [ARS] U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
allergy U حساسیت نسبت به چیزی [پزشکی]
photosensitive U دارای حساسیت نسبت به نور
notche sensitivity index U ضریب حساسیت در مقابل شیار
photosensitize U نسبت بنور حساسیت پیداکردن
look U زمان حساسیت مدار مین
meteoropathy U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
looked U زمان حساسیت مدار مین
coarse mine U نوعی مین دریایی با حساسیت کم
diathesis U تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
esthesia U فرفیت احساس و ادراک حساسیت
actinautographic U دارای حساسیت در مقابل نور
allergen U مادهای که باعث حساسیت میشود
looks U زمان حساسیت مدار مین
sensitivity analysis U تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
tinged with cnvy U حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
tone deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
tone-deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
photosensitize U بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
stenotopic U دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
mantoux test U ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
hyposensitize U کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
class-conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-consciousness U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
looks U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
antihistamine U موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
hyperalgesis U حساسیت زیاد نسبت به درد درد بسیار سخت
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com