English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
relief U حجاری برجسته
anaglyph U حجاری برجسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bas relif U حجاری ونقوش برجسته برجسته
Other Matches
alto-rilievo U [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing U طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
incises U حجاری کردن
incised U حجاری کردن
incise U حجاری کردن
sculpt U حجاری کردن
sculpted U حجاری کردن
sculpts U حجاری کردن
sculpting U حجاری کردن
saliency U نکته برجسته موضوع برجسته
salience U نکته برجسته موضوع برجسته
supereminent U برجسته فوق العاده برجسته
embossment U نقوش برجسته برجسته کاری
glyph U علامت یا نشان حجاری شده
lithographs U حکاکی روی سنگ حجاری
lithograph U حکاکی روی سنگ حجاری
stereoscope U جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
damascene-work U [طراحی حجاری شده بر روی فلز]
femur U [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
stereograph U نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
repousse U برجسته نمایاحکاکی برجسته
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
inscribing U حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribes U حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribe U حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribed U حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
illustrous U برجسته
starring U برجسته
staring U برجسته
ridged U برجسته
illustrated U برجسته
crowned U برجسته
stereometric U خط برجسته
par excellence U برجسته
prosilient U برجسته
torose U برجسته
cordon bleu U برجسته
mainline U برجسته
mainlined U برجسته
mainlines U برجسته
mainlining U برجسته
stereometric U برجسته
rilievo U برجسته
outstanding U برجسته
in relief U برجسته
kenspeckle U برجسته
of d. U برجسته
laureate U برجسته
masterwork U برجسته
pre eminent U برجسته
dominant U برجسته
raised U برجسته
relief emboss U برجسته
relievo U برجسته
noted U برجسته
outstandingly U برجسته
eminent U برجسته
pre-eminent U برجسته
prime U برجسته
primed U برجسته
primes U برجسته
distinguished U برجسته
convex U برجسته
strikingly U برجسته
salient U برجسته
illustrious U برجسته
conspicuous U برجسته
prominent U برجسته
predominant U برجسته
overriding U برجسته
striking U برجسته
personage U شخص برجسته
embossed U برجسته شده
milestones U مرحله برجسته
milestone U مرحله برجسته
eminently U بطور برجسته
acrography U گچ کاری برجسته
saleint U برجسته چشمگیر
alto relievo U برجسته بلند
saleintiant U برجسته چشمگیر
bosses U ارباب برجسته
topography U برجسته نگاری
smatt U برجسته زیرکانه
stand out U برجسته بودن
stand out U برجسته عالی
signally U بطور برجسته
bossing U ارباب برجسته
bossed U ارباب برجسته
personages U شخص برجسته
boss U ارباب برجسته
salient pole U قطب برجسته
signalize U برجسته کردن
anaglyph U تزئینات برجسته
relievo U برجسته کاری
palmy U برجسته کامیاب
exaggerated stereoscopy U برجسته بین
fash butt welding U جوش برجسته
notbility U شخص برجسته
front face U سطح برجسته
mezzo rillievo U نیم برجسته
magnific U معروف برجسته
half relief U نیم برجسته
mezzo relief U نیم برجسته
high relief U نقوش برجسته
illustriously U برجسته وار
laureatel U شاعر برجسته
embossed alphabet U الفبای برجسته
relief map U نقشه برجسته
bas relif U نقش کم برجسته
basso relief U برجسته کوتاه
relief emboss U نقشه برجسته
in relief U بطور برجسته
raised shoulder U شانه برجسته
projection welding U جوش برجسته
piece de resistance U فقره برجسته
contour map U نقشه برجسته
drop shadow U سایه برجسته
egregious U برجسته نمایان
emboss U برجسته کردن
contour U نقشه برجسته
swell U برجسته شیک
project U برجسته بودن
feats U کار برجسته
feat U کار برجسته
predominantly U بطور برجسته
poet laureate U شاعر برجسته
projected U برجسته بودن
cordon bleu U آدم برجسته
tyupical U نوبهای برجسته
bas relief U برجسته کوتاه
bas relief U نقش کم برجسته
bas-relief U برجسته کوتاه
distinguished U برجسته مهم
raised figure طرح برجسته
swelled U برجسته شیک
swells U برجسته شیک
leading U عمده برجسته
relief U برجسته کاری
bas-relief U برجسته کاری
bas relif U نقوش برجسته
aegicranium U آذین برجسته سر
aegicrane U آذین برجسته سر
to create an image for oneself as somebody U برجسته شدن
bas-relief U نقش کم برجسته
bas-reliefs U برجسته کوتاه
effigies U تصویر برجسته
to stand out U برجسته بودن
to put forward U برجسته نمودارکردن
to make one's mark U برجسته شدن
premiers U هنرپیشه برجسته
premier U هنرپیشه برجسته
affigy U تصویر برجسته
effigy U تصویر برجسته
stereoscopics U برجسته نمایی
stereoscopic U برجسته بین
stereoscopic U برجسته بینی
stucco relief U گچبریهای برجسته
premiered U هنرپیشه برجسته
premieres U هنرپیشه برجسته
topographic map U نقشه برجسته
premiering U هنرپیشه برجسته
humdinger U تفوق برجسته
humdingers U تفوق برجسته
projects U برجسته بودن
premiere U هنرپیشه برجسته
bas-reliefs U نقش کم برجسته
bell-cast U [لبه ی برجسته بام]
stereoscope U دستگاه برجسته بین
low relief U نقش نیم برجسته
stereoscopic pair U زوج برجسته بینی
living picture U نمایش یاتصویر برجسته
relief map U نقشه برجسته نما
stereometric U وابسته بترسیمات برجسته
narrative relief U نقش برجسته توصیفی
stereoscopy U سیستم برجسته بینی
narrative relief U نقش برجسته روایتی
to stand out in relief U برجسته یا روشن بودن
person of f. U شخص برجسته یا با نفوذ
markedly U بطور برجسته یا محسوس
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
to bring out in relief U برجسته یا روشن کردن
distinguished rug U قالی با ارزش و برجسته
oner U شخص یا چیز برجسته
distinguished unit citation U نشان یکان برجسته
vectograph U عکس برجسته بینی
papillary lines U خطهای برجسته انگشتها
perspective spatial model U مدل برجسته بینی
raised type U حروف برجسته برای
landmark U واقعه برجسته راهنما
embossing die U حدیده برجسته کاری
convex fillet weld U جوش نواری برجسته
snarl U بغرنجی برجسته کردن
bosomy U دارای پستان برجسته
blebby U برجسته یاحباب دار
bosomed U دارای سینه برجسته
bank U قسمت برجسته سر پیچ
banks U قسمت برجسته سر پیچ
brocade U پارچه ابریشمی گل برجسته
bigwig U شخص مهم و برجسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com