Perdic | حباب شیشهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 142 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	glass bulb U	حباب شیشهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	lampshade U	حباب
	pocket U	حباب
	pockets U	حباب
	bubble	حباب
	bubbled U	حباب
	bubbles U	حباب
	bubbling U	حباب
	blubber U	حباب
	blubbered U	حباب
	blubbering U	حباب
	blubbers U	حباب
	boll U	حباب
	lampshades U	حباب
	balloon U	حباب
	globes U	حباب
	bulb U	حباب
	bulbs U	حباب
	globe U	حباب
	soap bubble U	حباب کف صابون
	shade U	حباب اباژور
	shades U	حباب اباژور
	opal globe U	حباب شیری
	shadings U	حباب اباژور
	pimpling U	حباب سازی
	cross level buble U	حباب تراز
	bubble tray U	بشقابک حباب
	bubble tower U	برج حباب
	bubble chamber U	اتاقک حباب
	bubble cap U	فنجانک حباب
	blubbery U	حباب وار
	absorption bulb U	حباب جذب
	lamp shade	حباب آباژور
	level buble U	حباب تراز
	gas bubble U	حباب گاز
	bubbling U	حباب براوردن
	bubble U	حباب براوردن
	vial U	حباب دوربین
	shaded U	حباب دار
	bulb U	حباب لامپ
	blobs U	گلوله حباب
	blob U	گلوله حباب
	airlocks U	حباب هوا
	bubbled U	حباب براوردن
	bulbs U	حباب لامپ
	bubbles U	حباب براوردن
	glass rule U	خط کش شیشهای
	hyaloid U	شیشهای
	galssy U	شیشهای
	vitric U	شیشهای
	vitriform U	شیشهای
	vitreous U	شیشهای
	glassy U	شیشهای
	amorphous U	شیشهای
	glazing U	شیشهای
	cross level buble U	حباب تراز عرضی
	bubbled U	بیان کردن حباب
	bubble U	بیان کردن حباب
	cross level buble U	شیشه حباب تراز
	tilting level U	تراز حباب دار
	bubbles U	بیان کردن حباب
	globe lamp U	چراغ حباب دار
	cross level U	حباب تراز افقی
	vial U	حباب تراززاویه یاب
	bubbling U	بیان کردن حباب
	spirit levels U	تراز حباب دار
	spirit level U	تراز حباب دار
	vitreosity U	خاصیت شیشهای
	shellac U	لاک شیشهای
	glass jaw U	ارواره شیشهای
	glass eye U	چشم شیشهای
	glass electrode U	الکترود شیشهای
	louvred U	دریاپنجرهچوبی-شیشهای
	semivitrified U	نیم شیشهای
	semivitrified U	نیمه شیشهای
	glass tube U	لوله شیشهای
	the vitreoud humour U	ابگونه شیشهای
	solar house U	گلخانه شیشهای
	glass vessels U	فروف شیشهای
	glassiness U	خاصیت شیشهای
	hyaloid membrane U	شامهء شیشهای
	glassy state U	حالت شیشهای
	glazing coat U	روکش شیشهای
	glass rod U	میله شیشهای
	galss transition U	تبدیل شیشهای
	blindworm U	مار شیشهای
	slow worm U	مار شیشهای
	vitreus state U	حالت شیشهای
	glass U	الت شیشهای
	gamma transition U	تبدیل شیشهای
	marbles U	گلوله شیشهای
	marble U	گلوله شیشهای
	glassy transition U	تبدیل شیشهای
	shades U	حباب چراغ یا فانوس اباژور
	bleb U	حباب هوا دراب یاشیشه
	shadings U	حباب چراغ یا فانوس اباژور
	shade U	حباب چراغ یا فانوس اباژور
	gamma transition temperature U	دمای تبدیل شیشهای
	hyalitis U	اماس رطوبت شیشهای
	glass transition temperature U	دمای تبدیل شیشهای
	glasy trainsition temperature U	دمای تبدیل شیشهای
	t.g U	دمای تبدیل شیشهای
	vitreous enamel coating U	روکش لعاب شیشهای
	glass type tube U	لامپ الکترونی شیشهای
	pseudoscope U	شیشهای که کاو را کوژکوژراکاو نماید
	salver U	سینی پایه دار شیشهای
	salvers U	سینی پایه دار شیشهای
	intravitreous U	واقع در درون رطوبت شیشهای
	vitrify U	شیشهای کردن یا شدن زینترن
	glass separator U	میان گیر شیشهای باتری
	fogging U	مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
	eye glass U	شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
	belljar U	نوعی فرف شیشهای مثل کاسه زنگ
	vitrescence U	امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
	liquid crystal displays U	صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
	vitrescent U	اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
	liquid crystal display U	صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
	cullet U	خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
	meniscus U	شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
	astrodome U	گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
	halving U	نیم حباب منطبق شونده درانواع دوربینها و مسافت یابها برای تراز کردن
	LCD U	Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
	glass wool U	تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
	fibre U	رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
	fibres U	رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
	fiber U	رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
	fibre optics U	لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
	bubble turn and slip U	الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
	vitrifying U	تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
	glares U	صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
	glare U	صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
	glared U	صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
	helical wave guide U	لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
	devitrify U	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
	glass U	عینک دار کردن شیشهای کردن
	fibre optics U	لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
	scanners U	وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
	scanner U	وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
	bubble cap plate column U	ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
	bubble tray column U	ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
	gas discharge display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
	gas plasma display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است