Perdic | حاوی پند یا گفتههای اخلاقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	axiomatic U	حاوی پند یا گفتههای اخلاقی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	micro U	تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
	micros U	تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
	moralising U	نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
	moralises U	نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
	moralized U	نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
	moralizes U	نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
	moralised U	نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
	moralizing U	نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
	moralize U	نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
	his opening remarks U	نخستین گفتههای وی
	inconsistent statements U	گفتههای ناجوریا متناقص
	intuitivism U	اصولی که بموجب ان مبادی اخلاقی را حسی میدانند اصول اخلاقی حسی
	antinomian U	مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
	envelopes U	نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
	envelope U	نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
	connection U	پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
	connexions U	پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
	master U	1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
	mastered U	1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
	masters U	1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
	operation U	ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
	gnomic U	اخلاقی
	petulancy U	بد اخلاقی
	ethical U	اخلاقی
	immorality U	بد اخلاقی
	moral U	اخلاقی
	petulance U	بد اخلاقی
	code of ethics U	ضوابط اخلاقی
	ethicize U	اخلاقی کردن
	conducts U	رفتار اخلاقی
	ethical relativism U	نسبیت اخلاقی
	immoral U	غیر اخلاقی
	dual morality U	دوگانگی اخلاقی
	principle U	اصل اخلاقی
	principle U	اخلاقی کردن
	moral perception U	حس تشخیص اخلاقی
	moral education U	اموزش اخلاقی
	immorally U	از ازروی بد اخلاقی
	ethical code U	ضوابط اخلاقی
	imputability U	مسئولیت اخلاقی
	good naturedly U	به خوش اخلاقی
	maxim U	گفته اخلاقی
	apologue U	حکایت اخلاقی
	obliquity U	انحراف اخلاقی
	conducting U	رفتار اخلاقی
	low [morally bad] <adj.> U	بد [از نظر اخلاقی]
	conducted U	رفتار اخلاقی
	conduct U	رفتار اخلاقی
	parables U	داستان اخلاقی
	parable U	داستان اخلاقی
	moralistic U	تحمیلگر اخلاقی
	maxims U	گفته اخلاقی
	precept U	قاعده اخلاقی
	bywords U	گفته اخلاقی
	fables U	حکایت اخلاقی
	sinuosity U	انحراف اخلاقی
	precepts U	قاعده اخلاقی
	fable U	حکایت اخلاقی
	byword U	گفته اخلاقی
	superego U	شخصیت اخلاقی
	foible U	صعف اخلاقی ضعف
	perversion U	انحراف جنسی یا اخلاقی
	perversions U	انحراف جنسی یا اخلاقی
	cloaca U	مرکز مفاسد اخلاقی
	reform school U	مدرسه تهذیب اخلاقی
	foibles U	صعف اخلاقی ضعف
	psychodrama U	نمایش اخلاقی وانتقادی
	fortitude U	شهامت اخلاقی شکیبایی
	frailly U	بطورشکننده باضعف اخلاقی
	axiological U	مبحث نوامیس اخلاقی
	ethics U	اصول اخلاقی اخلاقیات
	tropologic U	دارای تفسیر اخلاقی
	on principle U	از لحاظ قیود اخلاقی
	moral realism U	واقع نگری اخلاقی
	chung shin sooyak U	فرهنگ اخلاقی تکواندو
	generosity <adj.> U	گذشت [صفت اخلاقی]
	unmorality U	عدم مراعات اصول اخلاقی
	moralists U	فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
	To be short tempered with someone. U	با کسی تندی کردن ( بد اخلاقی )
	amoral U	بدون احساس مسئولیت اخلاقی
	principle U	مرام اخلاقی قاعده کلی
	scruple U	نهی اخلاقی وسواس باک
	moralist U	فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
	inofficious U	خارج ازوفیفه اخلاقی یاطبیعی
	circulars U	لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
	circular U	لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
	I feel morally bound to … U	از نظر اخلاقی خود را مقید می دانم که ...
	deontology U	وفیفه شناسی علم وفایف اخلاقی
	utilitarian U	معتقدباصل اخلاقی سودمند گرایی سودمندگرا
	puritanic U	سخت گیریا متظاهردر اموردینی یا اخلاقی
	to preach moral principles U	اصول اخلاقی را وعظ و تلقین کردن
	The moral of the story is that … U	نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
	de rigueur U	از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور
	to draw a moral U	معنی یا نتیجه اخلاقی داستانی را فهماندن
	frailties U	نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
	frailty U	نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
	preachify U	بطور کسالت اوروعظ یا بحث اخلاقی کردن
	an unprincipled conduct U	رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
	shyster U	کسیکه در قانون وسیاست فاقداصول اخلاقی است
	to point a moral U	اصل اخلاقی را نشان دادن یابکار بردن
	ethic U	روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
	conscientious objector U	کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
	conscientious objectors U	کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
	This is contray to all moral principles ( codes ) . U	این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
	institutionalism U	سیاست ترویج امور خیریه واصلاح بزهکاران از طرق اخلاقی و تادیبی
	intuitivist U	کسیکه مبادی اخلاقی را حسی میداندو عقیده داردکه درک ....استدلال نیست
	black concept U	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
	normative economics U	اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
	ethic U	غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
	expurgating U	حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
	expurgate U	حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
	expurgated U	حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
	expurgates U	حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
	idiosyncrasies U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
	idiosyncrasy U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
	encyclopaedical U	حاوی
	encyclopaedic U	حاوی
	receptacle U	حاوی
	Inc U	حاوی
	receptacles U	حاوی
	against nature U	غیر اخلاقی غیر طبیعی
	emblematic U	مشعر حاوی
	bear U	حاوی بودن
	bears U	حاوی بودن
	copper bearing U	محتوی مس حاوی مس
	manganiferous U	حاوی منگنز
	titanous U	حاوی تیتانیوم
	mission type U	حاوی ماموریت
	titaniferous U	حاوی تیتانیوم
	emblematical U	حاوی نشانه
	nickeliferous U	حاوی نیکل
	encyclopaedia U	کتاب حاوی
	aurous U	حاوی طلا
	hot-wiring U	سیم حاوی الکتریسیته
	up to date U	حاوی اخرین اطلاعات
	up-to-date U	حاوی اخرین اطلاعات
	hot-wires U	سیم حاوی الکتریسیته
	board U	تخته حاوی نقشه
	coverings U	حاوی بودن درپوش
	cover U	حاوی بودن درپوش
	null U	مجموعه حاوی صفرها
	hot-wire U	سیم حاوی الکتریسیته
	shells U	جعبه حاوی باروت
	hot-wired U	سیم حاوی الکتریسیته
	shelling U	جعبه حاوی باروت
	shell U	جعبه حاوی باروت
	covers U	حاوی بودن درپوش
	burster tube U	لوله حاوی منفجرکننده
	boarded U	تخته حاوی نقشه
	millesimal U	حاوی هزارمین قسمت
	Dingbat U	نوشتاری که حاوی ستاره
	antiserum U	سرم حاوی پادتن
	ammonial canister U	فرف حاوی امونیاک
	informative U	حاوی اطلاعات مفید
	hot wire U	سیم حاوی الکتریسیته
	numeric U	آرایه حاوی اعداد
	charge sheet U	ورقه حاوی مشخصات متهم
	foul ground U	قسمت حاوی ته نشینهای ته دریا
	parent object U	صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
	numeric U	که فقط حاوی اعداد هستند
	hyperacid U	حاوی مقدار زیادی اسید
	smoke candle U	جعبه حاوی عامل دودانگیز
	charge sheets U	ورقه حاوی مشخصات متهم
	microcontroller U	مدار مجتمع که حاوی CPU
	capsules U	لوله حاوی مواد منفجره
	capsule U	لوله حاوی مواد منفجره
	phone book U	دفتر حاوی شمارههای تلفن
	playbook U	دفترچه حاوی کروکی مانورها
	leaders U	رکورد اولیه حاوی اطلاعات
	phone books U	دفتر حاوی شمارههای تلفن
	leader U	رکورد اولیه حاوی اطلاعات
	extends U	مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
	string U	رشتهای که فقط حاوی اعداد است
	jobs U	فایلی که حاوی دستورات در gcl است
	leaflet bomb U	بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
	usenet U	بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
	M out of N code U	سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
	job U	فایلی که حاوی دستورات در gcl است
	operand U	عملوندی که فقط حاوی اعداد باشد
	parent folder U	پروندهای که حاوی پروندههای دیگر است
	emptied U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	emptier U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	empties U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	empty U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	emptiest U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	false U	کدی که حاوی مقادیری بدوی حد است
	direct objects U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	object U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	objected U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	objecting U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	indirect objects U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	objects U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	channelling U	لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
	pl/ U	حاوی خصوصیات FORTRAN, COBOL, ALGOL
	mordant dyes U	[رنگ های حاوی مواد دندانه ای]
	condition book U	کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
	datagram U	که حاوی آدرس مقصد و مسیر آن است
	register U	که حاوی آدرس شروع برنامه است
	mode U	که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
	B box U	که حاوی آدرس آغاز برنامه است