Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
linkman
U
حامل مشعل
linkmen
U
حامل مشعل
linkboy
U
حامل مشعل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weapon carrier
U
کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
torch
مشعل
musrol
U
مشعل
lunt
U
مشعل
torched
U
مشعل
torching
U
مشعل
torches
U
مشعل
burners
U
مشعل
cresset
U
مشعل
facula
U
مشعل
flares
U
مشعل
flare
U
مشعل
flambeau
U
مشعل
burner
U
مشعل
single jet blowing
U
مشعل یک شعلهای
annular burner
U
مشعل حلقوی
torch
U
مشعل دارکردن
torched
U
مشعل دارکردن
torches
U
مشعل دارکردن
torching
U
مشعل دارکردن
twin jet blowpipe
U
مشعل دو شعله
uranium pile
U
مشعل اورانیومی
torchlight
U
نور مشعل
torchbearer
U
مشعل دار
gas burner
U
مشعل گازی
link boy
U
مشعل دار
acetylene burner
U
مشعل استیلنی
burner plier
U
انبر مشعل
hand torch
U
مشعل دستی
ohm burner
U
مشعل روغنی
comb type burner
U
مشعل نوع شانهای
high pressure burner
U
مشعل فشار قوی
total consumption burner
U
مشعل تمام مصرف کن
torch bearer
مشعل دار
[ابزار]
pulverized coal burner
U
مشعل خاک ذغالی
uranium pile
U
مشعل هسته اتمی
premix burner
U
مشعل پیش گرمکن
oxyacetylene blowpipe
U
مشعل اکسی استیلن
balanced pressure torch
[مشعل با فشار متعادل]
torchlight
U
وابسته به نور مشعل
acetylene torch
مشعل استیلن
[ابزار]
cutting torch
مشعل قطع کننده
[ابزار]
cutting torch
مشعل برش دهنده
[ابزار]
brazing torch
مشعل زرد جوش
[ابزار]
day distress signal
U
مشعل اعلام خطر در روز
flambeau
U
مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
stave
U
حامل
conveyer
U
حامل
vector
U
حامل
conveyor
U
حامل
gerent
U
حامل
bearer cheque
U
چک حامل
carriers
U
حامل
bearer
U
حامل
bearers
U
حامل
porters
U
حامل
vehicles
U
حامل
vehicle
U
حامل
carrier
U
حامل
porter
U
حامل
vectors
U
حامل
carrier frequency
U
فرکانس حامل
carrier frequency
U
بسامد حامل
carrier detect
U
تشخیص حامل
vehicles
U
حامل رسانه
carrier detect
U
کشف حامل
messenger
U
طناب حامل
messengers
U
طناب حامل
vehicle
U
حامل رسانه
image carrier
U
حامل تصویر
data carrier
U
حامل داده ها
bearing
U
زاویه حامل
carrier system
U
سیستم حامل
carrier wave
U
موج حامل
gestatorial
U
حامل پاپ
color carrier
U
حامل رنگ
carrier gas
U
گاز حامل
data carrier
U
حامل داده
breech block carrier
U
حامل کولاس
radius vector
U
شعاع حامل
transporting
U
ترابری حامل
video carrier
U
حامل ویدئو
vectors
U
حامل بردار
vectorial
U
حامل بردار
vector
U
حامل بردار
transport
U
ترابری حامل
tape transport
U
حامل نوار
thurifer
U
حامل مجمر
thurifer
U
حامل بخوردان
transported
U
ترابری حامل
bearers
U
در وجه حامل
transports
U
ترابری حامل
bearer cheque
U
چک در وجه حامل
bearer
U
در وجه حامل
bearing angle
U
زاویه حامل
bearer bond
U
سند حامل
sound carrier
U
حامل صوت
payable to the bearer
U
در وجه حامل
messenger wire
U
سیم حامل
osborne shackle
U
قلاب حامل
telephone carrier current
U
جریان حامل تلفنی
caddying
U
حامل وسایل بازیگر
warrant to bearer
U
به حواله کرد حامل
weapon carrier
U
حامل جنگ افزار
slaver
U
کشتی حامل بردگان
victualler
U
کشتی حامل خواربار
gestatoraial chair
U
کرسی حامل پاپ
pay to the bearer
U
دروجه حامل بپردازید
persi
U
حامل راس الغول
perseus
U
حامل راس الغول
carrier
U
برنامه حامل میکرب
comport
U
دربرداشتن حامل بودن
comported
U
دربرداشتن حامل بودن
comporting
U
دربرداشتن حامل بودن
comports
U
دربرداشتن حامل بودن
carrier color signal
U
پیام رنگی حامل
stretcher bearer
U
حامل تخت روان
stretcher-bearers
U
حامل تخت روان
stave
U
روی خط حامل نوشتن
caddy
U
حامل وسایل بازیگر
stretcher-bearer
U
حامل تخت روان
armor bearer
U
حامل اسلحه زرهدار
bearer stock
U
اسناد در وجه حامل
platforms
U
رسانگر حامل گیرنده
carrier frequency
U
فرکانس موج حامل
current carrying conductor
U
رسانای حامل بار
carrier
U
حامل غلطک حمال
carriers
U
برنامه حامل میکرب
carriers
U
حامل غلطک حمال
bearer bond
U
سند در وجه حامل
caddie
U
حامل وسایل بازیگر
platform
U
رسانگر حامل گیرنده
caddied
U
حامل وسایل بازیگر
caddies
U
حامل وسایل بازیگر
party boat
U
قایق بزرگ حامل مشتریان
payable to bearer
U
قابل پرداخت در وجه حامل
signalled
U
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
flagships
U
کشتی حامل پرچم امیرالبحری
Please pay the bearer .
U
دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
signal
U
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signaled
U
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
flagship
U
کشتی حامل پرچم امیرالبحری
conversion angle
U
زاویه حامل مسیر ناو
ignitor
U
محفظه حامل باروت اشتعال
color carrier reference
U
فاز مبنای حامل رنگ
flag ship
U
ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
vectors
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
common carrier
U
متصدی حمل ونقل حامل مشترک
charge carrier
U
حامل بار
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
signpost
U
تیر حامل اعلان تابلو راهنما
vectorial
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
frequency medulation
U
تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
bank note
U
چک تضمین شده سند در وجه حامل
signposts
U
تیر حامل اعلان تابلو راهنما
carriage paid to
U
هزینه حمل به حامل پرداخت شده
airdrop container
U
جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
carabineer
U
سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
carabinier
U
سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
guided missile cruiser
U
زره شکن حامل موشک هدایت شونده
destination carrier
U
کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
black endorsement
U
براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
light quantum
U
کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
outriggers
U
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
blank endorsement
U
فهر نویسی بدون ذکر نام حامل
carriage and insurance paid to
U
هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
taperer
U
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
nose piece
U
قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
scabbing
U
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
led line
U
خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
ensign
U
سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
ensigns
U
سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
information box
U
قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
strop
U
ریل بندیهای داخل هواپیمابرای اتصال کابل چتر حامل بار
re issuable notes
U
اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
common carrier
U
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
ignites
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
igniting
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignite
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignited
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
offensive weapon
U
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com