Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heat resisting quality
U
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heat proof quality
U
ثبات حرارتی
heating resistor
U
مقاومت حرارتی
high temperature steel
U
فولاد با ثبات حرارتی
internal thermal resistance
U
مقاومت حرارتی داخلی
maximum junction to case thermal impedan
U
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
program state register
U
ثبات حالت برنامه
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
spark printer
U
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
U
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
heating effect
U
اثر گرمایشی
impedance heating
U
گرمایشی امپدانسی
series resistance
U
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
thermal insulation
U
عایق کاری گرمایشی
The heating doesn't work.
این سیستم گرمایشی کار نمیکند.
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
paired registers
U
دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
varistor
U
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance
U
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
arithmetic register
U
ثبات حسابی ثبات محاسباتی
insulation resistance
U
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
U
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
air stability
U
وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
condition
U
چگونگی
state-
U
چگونگی
qualities
U
چگونگی
modality
U
چگونگی
how
U
چگونگی
states
U
چگونگی
stating
U
چگونگی
circumstance
U
چگونگی
quality
U
چگونگی
state
U
چگونگی
modalities
U
چگونگی
stated
U
چگونگی
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
positioned
U
وضع چگونگی
quality
U
صفت چگونگی
modally
U
از لحاظ چگونگی
quality
U
نهاد چگونگی
manner
U
چگونگی طرز
qualities
U
نهاد چگونگی
quality of waters
U
چگونگی ابها
lied
U
موقعیت چگونگی
qualities
U
صفت چگونگی
position
U
وضع چگونگی
outwardness
U
چگونگی بیرون
lie
U
موقعیت چگونگی
circumstances
U
چگونگی کیفیت
lies
U
موقعیت چگونگی
tonality
U
چگونگی صدا
the lie of the land
U
چگونگی اوضاع مهثب
network topology
U
چگونگی استقرار شبکه
i stated the facts
U
چگونگی را بدانسان که بودبیان کردم
to evolve a fact
U
چگونگی امری را فاهر کردن
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
paradoxicality
U
چگونگی سخنی که درفاهرمهمل ودرمعنی درست باشد
perfunctoriness
U
چگونگی کاری که سرسری انجام داده باشند
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid bias resistance
U
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
grid suppressor
U
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
incommunicability
U
چگونگی چیزی که نتوان بکسی گفت یا با اودرمیان گذارد
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
power function
U
این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
thermal
U
حرارتی
heating blower
U
دمنده ی حرارتی
heat supply
U
منبع حرارتی
calorific power
U
مقدار حرارتی
heating jacket
U
ژاکت حرارتی
heating installation
U
تاسیسات حرارتی
heat treatment
U
عملیات حرارتی
temperature coefficient
U
ضریب حرارتی
heat pulse
U
پالس حرارتی
heating power
U
توان حرارتی
thermal battery
U
باطری حرارتی
thermal power
U
مقدار حرارتی
thermocouple
U
زوج حرارتی
heat shield
U
حفاظ حرارتی
heat sink
U
انباره حرارتی
heating furnace
U
کوره حرارتی
heating mantle
U
ژاکت حرارتی
thermocouple
U
عنصر حرارتی
thermal ammeter
U
امپرسنج حرارتی
heating
U
سیستم حرارتی
ablating material
U
سپر حرارتی
thermal shadow
U
سایههای حرارتی
thermal radiation
U
تابش حرارتی
hot shortness
U
شکنندگی حرارتی
high temperature strength
U
استحکام حرارتی
thermal radiation
U
تشعشع حرارتی
thermal protection
U
محافظت حرارتی
thermal printer
U
چاپگر حرارتی
thermal power
U
توان حرارتی
thermal stress
U
تنش حرارتی
dilatation
U
انبساط حرارتی
evolution of heat
U
انبساط حرارتی
hot-wiring
U
رشته حرارتی
thermoswitch
U
کلید حرارتی
thermoswitch
U
سویچ حرارتی
thermopile
U
پیل حرارتی
hot-wires
U
رشته حرارتی
hot-wired
U
رشته حرارتی
hot-wire
U
رشته حرارتی
thermal switch
U
سویچ حرارتی
thermal instability
U
ناپایداری حرارتی
thermal fatigue
U
خستگی حرارتی
heat loss
U
گمگشتگی حرارتی
heat conductivity
U
هدایت حرارتی
heat engine
U
موتور حرارتی
heat exchanger
U
مبدل حرارتی
thermal effects
U
اثرات حرارتی
thermal devices
U
ابزارهای حرارتی
heating wire
U
سیم حرارتی
heating tape
U
نور حرارتی
thermal efficiency
U
راندمان حرارتی
thermal emission
U
تابش حرارتی
thermal expansion
U
انبساط حرارتی
heat capacity
U
فرفیت حرارتی
hot wire
U
رشته حرارتی
heat conduction
U
هدایت حرارتی
heat energy
U
انرژی حرارتی
heat balance
U
تعادل حرارتی
hot working steel
U
فولاد عملیات حرارتی
heat treatment crack
U
ترک عملیات حرارتی
convection
U
ارزش حرارتی همبرداری
hot working die
U
ابزار عملیات حرارتی
thermonuclear
U
بمب هستهای حرارتی
heating coil
U
سیم پیچ حرارتی
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
hot wire meter
U
امپر سنج حرارتی
induction heat treatment
U
عملیات حرارتی القائی
austemper
U
سخت گردانی حرارتی
precipitation heat treatment
U
عملیات حرارتی رسوبی
low heat value
U
مقدار حرارتی پایین
radiant
U
تشعشع کننده حرارتی
heating zone
U
منطقه یا ناحیه حرارتی
continous heating furnace
U
کوره حرارتی دائمی
heat treatable
U
قابل عملیات حرارتی
heat resisting steels
U
فولادهای مقاوم حرارتی
thermo plasticity
U
شکل پذیری حرارتی
thermal critical point
U
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal conductivity
U
رسانائی گرمایی یا حرارتی
heat insulation
U
عایق کاری حرارتی
thermal critical point
U
نقطه تبدیل حرارتی
thermit fusion welding
U
جوشکاری ذوبی حرارتی
thermic
U
وابسته بگرما حرارتی
coefficient of thermal expansion
U
ضریب انبساط حرارتی
temperature stress
U
تنش حرارتی یا دمایی
heat treating
U
تشویه حرارتی فولاد
bogie hearth furnce
U
کوره حرارتی گردان
thermal coefficient of expansion
U
ضریب انبساط حرارتی
thermal shadow
U
سایه روشن حرارتی
solution heat treatment
U
عملیات حرارتی محلول
heat treating property
U
خاصیت عملیات حرارتی
heat treating furnace
U
کوره عملیات حرارتی
heat treating equipment
U
تاسیسات عملیات حرارتی
heat treating department
U
دپارتمان عملیات حرارتی
radiant exposure
U
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
dewar
U
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
high frequency heating equipment
U
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
heat treatable steel
U
فولاد قابل عملیات حرارتی
critical heat flux ratio
U
نسبت شار حرارتی بحرانی
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری حرارتی
heat treat
U
انجام دادن عملیات حرارتی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
posture
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
diathermic
U
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermanous
U
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
hot wire instrument
U
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com