Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
idle position
U
حالت سکون
stasis
U
حالت سکون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
antistatic mat
U
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
Other Matches
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
stayed
U
سکون
equilibrium
U
سکون
quietude
U
سکون
slacks
U
سکون
slackest
U
سکون
slack
U
سکون
inertia
U
سکون
inaction
U
سکون
quietness
U
سکون
quiescence
U
سکون
quiescsnce or cency
U
سکون
quies csnce or cency
U
سکون
stay
U
سکون
imperturbability
U
سکون
rests
U
سکون
rest
U
سکون
lulled
U
ارامش سکون
deadbeat
U
دارای سکون
stationary state
U
وضعیت سکون
statics
U
سکون شناسی
lulls
U
ارامش سکون
deadbeats
U
دارای سکون
immovableness
U
سکون ثبات
stationed
U
جا درحال سکون
quietest
U
ارامش سکون
rest mass
U
جرم سکون
slack time
U
زمان سکون
stationed
U
سکون پاتوق
rest position
U
موقعیت سکون
stations
U
سکون پاتوق
lulling
U
ارامش سکون
quiet
U
ارامش سکون
lull
U
ارامش سکون
rest energy
U
انرژی سکون
stations
U
جا درحال سکون
station
U
جا درحال سکون
station
U
سکون پاتوق
angle of repose
U
زاویه سکون
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
tranquil
U
بی جنبش درحال سکون
dead center
U
مرکز سکون و بی حرکتی
stationary state
U
تعادل درحالت سکون
stand
U
دوره سکون اب دریا
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
idles
U
بی بار شدن در حال سکون ساکن
idlest
U
بی بار شدن در حال سکون ساکن
idle
U
بی بار شدن در حال سکون ساکن
slack water
U
موقع سکون وارامش اب دریا اب ساکن
idled
U
بی بار شدن در حال سکون ساکن
Inquietude
U
حس آشوبی که از وجود آسایش و سکون به دست می آید.
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
neutrino
U
ذره کوچک فراری با جرم درحال سکون صفر واپسین 5/0
aerostatics
U
علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
real stagnation point
U
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat
U
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
unexpressive
U
بی حالت
cases
U
حالت
line condition
U
حالت خط
febricity
U
حالت تب
feverishness
U
حالت تب
posturing
U
حالت
ill conditioned
U
بد حالت
self
U
حالت
case
U
حالت
temper
U
حالت
tempered
U
حالت
glass eyed
U
بی حالت
tempers
U
حالت
idiocrasy
U
حالت
phases
U
حالت
phased
U
حالت
makes
U
حالت
queasiness
U
حالت قی
posture
U
حالت
postured
U
حالت
postures
U
حالت
fettle
U
حالت
phase
U
حالت
make
U
حالت
if
U
حالت
moods
U
حالت
mood
U
حالت
predicament
U
حالت
predicaments
U
حالت
estate
U
حالت
estates
U
حالت
stances
U
حالت
stance
U
حالت
pyreticosis
U
حالت تب
attitudes
U
حالت
grain
U
حالت
status
U
حالت
temperaments
U
حالت
stated
U
حالت
temperament
U
حالت
expressions
U
حالت
stating
U
حالت
states
U
حالت
manner
U
حالت
expression
U
حالت
disposition
U
حالت
situation
U
حالت
state
U
حالت
attitude
U
حالت
situations
U
حالت
condition
U
حالت
state-
U
حالت
thirstily
U
با حالت تشنگی
orthogonality
U
حالت عمودی
genitive
U
حالت اضافه
objective case
U
حالت مفعولی
sulkily
U
با حالت قهر
possessives
U
حالت اضافه
oxidation state
U
حالت اکسایش
accusative
U
حالت مفعولی
oxidation number
U
حالت اکسایش
output state
U
حالت خروجی
possessive
U
حالت اضافه
of a good d.
U
خوش حالت
defensive
U
حالت تدافع
domesticity
U
حالت اهلی
no load condition
U
حالت بی باری
nominative case
U
حالت فاعلیت
nominative case
U
حالت فاعلی
normal state
U
حالت نرمال
state-
U
دولتی حالت
nervousness
U
حالت عصبانی
nebulosity
U
حالت غباری
defensively
U
با حالت تدافع
crudely
U
در حالت خامی
state
U
دولتی حالت
states
U
دولتی حالت
defensively
U
حالت دفاعی
resilience
U
حالت ارتجاعی
fluidity
U
حالت مایعی
stated
U
دولتی حالت
resonances
U
حالت همگام
queasiness
U
حالت تهوع
queasily
U
با حالت تهوع
quantum state
U
ویژه حالت
worst case scenario
U
بدترین حالت
worst-case scenario
U
بدترین حالت
space condition
U
حالت فاصله
flexibility
U
حالت گیر
aglow
U
در حالت هیجان
rapturously
U
با حالت بیخودی
ragingly
U
با حالت خشم
resonance
U
حالت همگام
remainder
U
حالت تعلیق
standbys
U
حالت انتظار
standby
U
حالت انتظار
averaging
U
در حالت کلی
averages
U
در حالت کلی
averaged
U
در حالت کلی
average
U
در حالت کلی
pyreticosis
U
حالت حمائی
normality
U
حالت عادی
plumbness
U
حالت عمودی
faintly
U
در حالت ضعف
physical state
U
حالت فیزیکی
stating
U
دولتی حالت
problem state
U
حالت مسئلهای
perpendicularity
U
حالت عمودی
periodicity
U
حالت تناوبی
pastiness
U
حالت خمیری
paramnesia
U
حالت فراموشی
polyvalence
U
حالت چندفرفیتی
polyvalency
U
حالت چندفرفیتی
pulverulence
U
حالت خاکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com