English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tridimensionality U حالت سه بعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
next state function U تابع حالت بعدی
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Other Matches
projecting U تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
three dimentional U سه بعدی
furthers U بعدی
furthering U بعدی
cubical U سه بعدی
further U بعدی
one dimentional U یک بعدی
one dimentional U تک بعدی
puisne U بعدی
three dimensional U سه بعدی
second thoughts U بعدی
succeeding U بعدی
two-dimensional U دو بعدی
ulterior U بعدی
furthered U بعدی
solid U سه بعدی
spatial U سه بعدی
serotine U بعدی
unidimensional U یک بعدی
two dimensional U دو بعدی
future U بعدی
tridimensional U سه بعدی
three-dimensional U سه بعدی
unidimensional U تک بعدی
solids U سه بعدی
subsequent U بعدی
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
two dimensional array U ارایه دو بعدی
n cube U مکعب N بعدی
tother U نفر بعدی
multidimentional U چند بعدی
holographic image U نمایی از شی سه بعدی
multidimensional U چند بعدی
feeder report U گزارشات بعدی
two demensional chromatography U کروماتوگرافی دو بعدی
tother U بعدی دیگر
t' other U نفر بعدی
deep space U فضای سه بعدی
one dimensional array U ارایه یک بعدی
after-effects U تاثیر بعدی
after-effect U تاثیر بعدی
3D analysis U بررسی سه بعدی
t' other U بعدی دیگر
succeeding generation U نسل بعدی
space frame U قاب سه بعدی
two dimensional lattice U شبکه دو بعدی
solid geometry U هندسه سه بعدی
stereognosis U ادراک سه بعدی
follow up U اقدامات بعدی
versatile U چند بعدی
immediate destination U مقصد بعدی
follow up supply U اماد بعدی
hologram U تصویر سه بعدی
three dimensional polymer U بسپار سه بعدی
holograms U تصویر سه بعدی
latter day U روز بعدی
stereoscopic vision U دید سه بعدی
unidimensionality U یک بعدی بودن
stereoscope U سه بعدی نما
aftertaste U لذت بعدی
aftertastes U لذت بعدی
follow up U اماد بعدی
three dimensional lattice U شبکه سه بعدی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
subsere U توالی بعدی
triaxial test U ازمایش سه بعدی
aftereffect U اثر بعدی
three dimentional array U ارایه سه بعدی
four dimensional U چهار بعدی
aftermath U عواقب بعدی
3D analysis U آنالیز سه بعدی
dosseret U بلوک سه بعدی
flattest U فایل دو بعدی از داده ها
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
isometric Projection U [نقشه هم اندازه سه بعدی]
second-best U نفر بعدی درجه دو
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
flat U فایل دو بعدی از داده ها
second best U نفر بعدی درجه دو
depth quening U سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
aftereffect U اثر بعدی داور
increments U حرکت به محل بعدی
space time U دستگاه چهار بعدی
ulterior plans U تدابیر اجل بعدی
three dimentional spreadsheet U صفحه گسترده سه بعدی
color solid U سه بعدی رنگ نما
afterimage U تصویر بعدی چیزی
increment U حرکت به محل بعدی
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
post indexing U شاخص گذاری بعدی
post indexing U فهرست سازی بعدی
perspectives U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
perspective U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
her next was a merchant U شوهر بعدی وی بازرگان بود
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
four address instruction U نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
multidimensional U دارای خصوصیت چند بعدی
generic U نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
z axis U بردار عمق در گراف سه بعدی
solid angle U زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
stereophotography U عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
on U گویی که هدف ضربه بعدی است
soft return U فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
posthypnotic U ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
solids U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
photogene U انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] U رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
solid U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
afterborn U زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
damping factor U نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
operation U دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
arrays U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
avalanches U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
array U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
fetch U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
marker U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
fetched U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
geometry and rendering U مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
fetches U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
avalanche U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
I'm looking forward to your next email. U من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
chaining U ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
link U لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
counter U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
countered U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
line flyback U اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
ball is in your court <idiom> U [نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
newer U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
model geometric U نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
hidden U فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
countering U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
new- U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
When is the next train to Oxford? U چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
multiple U نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
new U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
paraboloid U شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
newest U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
vertex U نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
field U کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
peremptory undertaking U تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
fetches U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
propagate U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com