Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
seismicity
U
حالت ارتعاش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tirl
U
ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
vibrational
U
ارتعاش
shivering
U
ارتعاش
shivered
U
ارتعاش
shiver
U
ارتعاش
plangency
U
ارتعاش
planegency
U
ارتعاش
vibratility
U
ارتعاش
trembles
U
ارتعاش
trembled
U
ارتعاش
vibrancy
U
ارتعاش
vibration
U
ارتعاش
quivers
U
ارتعاش
shake
U
ارتعاش
shakes
U
ارتعاش
shaking
U
ارتعاش
tremolo
U
ارتعاش
quivered
U
ارتعاش
quivering
U
ارتعاش
tremble
U
ارتعاش
vibration sense
U
حس ارتعاش
libration
U
ارتعاش
quiver
U
ارتعاش
pallesthesia
U
حس ارتعاش
reverberation
U
ارتعاش
reverberations
U
ارتعاش
symmetry vibration
U
ارتعاش متقارن
stretching vibration
U
ارتعاش کششی
vibrators
U
دستگاه ارتعاش
vibrator
U
وسیله ارتعاش
vibrator
U
دستگاه ارتعاش
vibrator
U
ارتعاش کننده
torsional vibration
U
ارتعاش پیچشی
vibrators
U
ارتعاش کننده
sound vibration
U
ارتعاش صوتی
resonator
U
اسباب ارتعاش
vibrated
U
ارتعاش داشتن
vibrates
U
ارتعاش داشتن
vibrating
U
ارتعاش داشتن
harmonic vibration
U
ارتعاش هماهنگ
fundamental vibration
U
ارتعاش اصلی
frequency of vibration
U
تکرار ارتعاش
energy of vibration
U
انرژی ارتعاش
electron vibrations
U
ارتعاش الکترونها
dingle
U
لرزیدن ارتعاش
damping
U
استهلاک ارتعاش
breathing vibration
U
ارتعاش تنفسی
bending vibration
U
ارتعاش خمشی
vibrate
U
ارتعاش داشتن
quavers
U
ارتعاش داشتن
resonantly
U
با پیچش و ارتعاش
mode of vibration
U
شیوه ارتعاش
damped vibration
U
ارتعاش میرا
phonoscope
U
ارتعاش نما
period of vibratio
U
دوره ارتعاش
oscillator
U
ارتعاش سنج
neural reverbration
U
ارتعاش عصبی
molecular vibration
U
ارتعاش مولکولی
vibrational mode
U
شیوه ارتعاش
lattice vibration
U
ارتعاش شبکه
quaver
U
ارتعاش داشتن
quavered
U
ارتعاش داشتن
quavering
U
ارتعاش داشتن
amplitude of vibration
U
دامنه ارتعاش
twisting vibration
U
ارتعاش رقاصکی
wagging vibration
U
ارتعاش جنبانهای
vibratility
U
: قابلیت ارتعاش
vibroscope
U
ارتعاش بین
vibration amplitude
U
دامنه ارتعاش
vibratory
U
باعث ارتعاش
vibrative
U
باعث ارتعاش
vibrational frequency
U
بسامد ارتعاش
vibrators
U
وسیله ارتعاش
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
fundamental period vibration
U
دوره اصلی ارتعاش
insulation against vibration
U
حفافت در برابر ارتعاش
free harmonic vibration
U
ارتعاش هارمونیک ازاد
vibration absorption
U
میرایی نوسان یا ارتعاش
scissoring vibration
U
ارتعاش قیچی وار
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
damping charactristics
U
مشخصات خفه شدن ارتعاش
vibratile
U
قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
shuddering
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shudder
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shudders
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddered
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
quavering
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
bumblebees
U
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee
U
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
forward seat
U
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
tempers
U
حالت
stated
U
حالت
stating
U
حالت
makes
U
حالت
state-
U
حالت
make
U
حالت
fettle
U
حالت
states
U
حالت
phases
U
حالت
posturing
U
حالت
phased
U
حالت
phase
U
حالت
line condition
U
حالت خط
postured
U
حالت
posture
U
حالت
queasiness
U
حالت قی
case
U
حالت
predicaments
U
حالت
condition
U
حالت
idiocrasy
U
حالت
glass eyed
U
بی حالت
estate
U
حالت
estates
U
حالت
state
U
حالت
predicament
U
حالت
ill conditioned
U
بد حالت
cases
U
حالت
pyreticosis
U
حالت تب
self
U
حالت
febricity
U
حالت تب
feverishness
U
حالت تب
if
U
حالت
temperaments
U
حالت
tempered
U
حالت
grain
U
حالت
attitude
U
حالت
temper
U
حالت
moods
U
حالت
stances
U
حالت
expression
U
حالت
unexpressive
U
بی حالت
expressions
U
حالت
manner
U
حالت
situation
U
حالت
postures
U
حالت
temperament
U
حالت
disposition
U
حالت
stance
U
حالت
status
U
حالت
attitudes
U
حالت
mood
U
حالت
situations
U
حالت
idle position
U
حالت سکون
i.c.
U
حالت اولیه
iciness
U
حالت یخی
answer mode
U
حالت جواب
sulkily
U
با حالت قهر
idiocrasy
U
حالت مخصوص
answer mode
U
حالت پاسخ
humanness
U
حالت انسانیت
goutiness
U
حالت نقرسی
grittiness
U
حالت شنی
ground state
U
حالت پایه
atilt
U
با حالت حمله
arborescence
U
حالت شاخهای
automatism
U
حالت خودکاری
antisepsis
U
حالت ضد عفونی
heat proof quality
U
حالت نسوزی
balanced state
U
حالت تعادل
ignition condition
U
حالت احتراق
defensive
U
حالت تدافع
incipience
U
حالت نخستین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com