Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
polt
U
جوجه ماکیان وامثال ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
broods
U
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brood
U
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded
U
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
cygnus
U
ماکیان
deneb
U
دم ماکیان
fowl
U
ماکیان
fowls
U
ماکیان
hens
U
ماکیان
hen
U
ماکیان
cygni
U
ماکیان
gallinacean
U
ازخانواده ماکیان
poultry
U
مرغ خانگی ماکیان
jersey giant
U
نژاد ماکیان خانگی بزرگ
dominique
U
ماکیان پازرد وقرمز بال امریکایی
guan
U
جنسی از پرندگان بزرگ ازراسته ماکیان
such like
U
وامثال ان
stamper
U
چکش وامثال ان
station
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
flinders
U
خرده شیشه وامثال ان
stationed
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
stations
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
lifesaver
U
عضودسته نجات غریق وامثال ان
smokers
U
دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
smoker
U
دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
ribbon
U
نوار ضبط صوت وامثال ان
stringing
U
نخ کشیدن برگهای توتون وامثال ان
ribbons
U
نوار ضبط صوت وامثال ان
solid angle
U
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
staplers
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
stapler
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
pilot burner
U
چراغ کوچک اجاق گاز وامثال ان
coat of arms
U
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
scarf
U
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
coats of arms
U
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
scarfs
U
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
posted
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
oxygen tents
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
posts
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
smoking room
U
اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
oxygen tent
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
proliferous
U
بارور شونده بوسیله پیازیا جوانه زنی وامثال ان
brooded
U
جوجه
cygnets
U
جوجه قو
brood
U
جوجه
broods
U
جوجه
chick
U
جوجه
birds
U
جوجه
bird
U
جوجه
squealer
U
جوجه
squab
U
جوجه
cygnet
U
جوجه قو
slopping
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
shook
U
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
slopping
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slop
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
macedoine
U
مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
slopped
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
budding poet
U
جوجه شاعر
nestlings
U
جوجه اشیانه
hatcher
U
جوجه گیر
peachick
U
جوجه طاووس
owlet
U
جوجه جغد
flapper
U
جوجه اردک
falconet
U
جوجه باز
hedgehogs
U
جوجه تیغی
dovelet
U
جوجه کبوتر
hedgehog
جوجه تیغی
goslings
U
جوجه غاز
gosling
U
جوجه غاز
eaglet
U
جوجه عقاب
duckling
U
جوجه مرغابی
nestling
U
جوجه اشیانه
chicken
U
جوجه مرغ
ducklings
U
جوجه اردک
cockerels
U
جوجه خروس
cockerel
U
جوجه خروس
roosters
U
جوجه خروس
hatches
U
جوجه گیر ی
hatched
U
جوجه گیر ی
chickens
U
جوجه مرغ
duckling
U
جوجه اردک
rooster
U
جوجه خروس
turkey poult
U
جوجه بوقلمون
hatch
U
جوجه گیر ی
chicken feed
U
غذای جوجه
incubation
U
جوجه کشی
porcupinish
U
مانند جوجه تیغی
porcupiny
U
مانند جوجه تیغی
hatcher
U
اسباب جوجه گیری
hedge hog
U
ارمجی جوجه تیغی
ugly duckling
<idiom>
U
جوجه اردک زشت
keet
U
جوجه مرغ شاخدار
pipers
U
جوجه کبوتر لوله کش
porcupine ant eater
U
جوجه تیغی استرالیا
piper
U
جوجه کبوتر لوله کش
poult
U
جوجه مرغ و بوقلمون
incubate
U
جوجه کشی کردن
incubator
U
ماشین جوجه کشی
incubated
U
جوجه کشی کردن
incubators
U
ماشین جوجه کشی
incubates
U
جوجه کشی کردن
incubating
U
جوجه کشی کردن
guard
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guarding
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
scopolamine
U
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
esquire
U
عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
porcupine
U
جوجه تیغی خارپشت کوهی
Dont count your chickens before they are hatched.
U
جوجه ها راآخر پائیز می شمارند
Don't count your chickens before they're hatched.
<proverb>
U
جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
hatchling
U
جوجه سراز تخم دراورده
urchins
U
بچه شیطان جوجه تیغی
porcupines
U
جوجه تیغی خارپشت کوهی
Don't count your chickens before they are hatched.
<proverb>
U
جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
to hatch out
[egg]
U
بیرون آمدن جوجه
[از تخم]
quill
U
تیغ جوجه تیغی قلم پر
quills
U
تیغ جوجه تیغی قلم پر
urchin
U
بچه شیطان جوجه تیغی
scrim
U
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
slotting
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slots
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
shell-shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
slot
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
shell shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
Black sheep
U
جوجه اردک زشت
[اصطلاح روزمره]
hatch
U
تخم دادن جوجه بیرون امدن
fledgeling
U
مرغ تازه پروبال دراورده جوجه
broiler
U
بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
fledglings
U
جوجه تازه پر وبال دراورده نوچه
echidna
U
جوجه تیغی استرالیا خارپشت بیدندان
hatches
U
تخم دادن جوجه بیرون امدن
hatched
U
تخم دادن جوجه بیرون امدن
fledgling
U
جوجه تازه پر وبال دراورده نوچه
to d. a chinken
U
شکم جوجه راپیش از پختن پاک کردن
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
spines
U
تیغ یابرامدگیهای بدن موجوداتی مثل جوجه تیغی
spine
U
تیغ یابرامدگیهای بدن موجوداتی مثل جوجه تیغی
down
U
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
avianize
U
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
chucked
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
egg tooth
U
نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
chuck
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
millboard
U
مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
hedgehog
U
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs
U
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
pullet
U
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
pullets
U
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
socle
U
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com