Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the youth of the country
U
جوانان کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
youth hostels
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
youth hostel
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
republics
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi
U
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
U
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
young people
U
جوانان
masters and misses
U
جوانان
youth
U
جوانان
youths
U
جوانان
yoth
U
جوانان
youth
U
جوانمرد جوانان
juveniles
U
ویژه نو جوانان
juvenile
U
ویژه نو جوانان
youth sports
U
بازیهای جوانان
youth hostel
U
خوابگاه جوانان
youths
U
جوانمرد جوانان
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
the rising generation
U
دوره جوانان اینده
youths of puissance
U
جوانان توانا یا نیرومند
hell fire club
U
باشگاه جوانان بی پروا
YMCAs
U
مخفف باشگاه جوانان مسیحی
There is no fault in young men having desires.
<proverb>
U
آرزو به جوانان عیب نیست .
YMCA
U
مخفف باشگاه جوانان مسیحی
jaycee
U
عضو اطاق بازرگانی جوانان
small fry
<idiom>
U
شخص غیر مهم ،جوانان
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
gilded youth
U
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
borstals
U
دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
borstal
U
دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
Gangs of youths went on the rampage through the inner city.
U
دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
In the nature of things, young people often rebel against their parents.
U
طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
nonaligned
U
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
grand tour
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tours
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
young saints Šold devils
U
جوانان دین دار گاهی چون پابسن گذارند بی دین می شوند
farms
U
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farmed
U
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farm
U
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
territory
U
کشور
fatherlands
U
کشور
soiling
U
کشور
soils
U
کشور
fatherland
U
کشور
common wealth
U
کشور
territories
U
کشور
realm
U
کشور
land n
U
کشور
nation
U
کشور
nations
U
کشور
soil
U
کشور
stating
U
کشور
country
U
کشور
realms
U
کشور
state
U
کشور
state-
U
کشور
states
U
کشور
countries
U
کشور
stated
U
کشور
Luxembourg
U
کشور لوکزامبورگ
Costa Rica
U
کشور کاستاریکا
Hungary
U
کشور مجارستان
Ecuador
U
کشور اکوادر
Laos
U
کشور لائوس
Colombia
U
کشور کلمبیا
cloud-cuckoo-land
U
کشور پریون
Malawi
U
کشور مالاوی
Lesotho
U
کشور لسوتو
Malaysia
U
کشور مالزی
Libya
U
کشور لیبی
Jamaica
U
کشور جامائیکا
Fiji
U
کشور فیجی
Finland
U
کشور فنلاند
Djibouti
U
کشور جی بوتی
Ghana
U
کشور غنا
Ghana
U
کشور گانا
Great Britain
U
کشور انگلیس
Guatemala
U
کشور گواتمالا
Guyana
U
کشور گیانا
Honduras
U
کشور هندوراس
Indonesia
U
کشور اندونزی
Kenya
U
کشور کنیا
Kiribati
U
کشور کیریباتی
Cuba
U
کشور کوبا
Kuwait
U
کشور کویت
Eire
U
کشور ایرلند
Cameroon
U
کشور کامرون
sending state
U
کشور فرستنده
secretary of state for home affairs
U
وزیر کشور
sea power
U
کشور دریایی
respublica
U
کشور جمهوری
respublica
U
جمهوری کشور
per pais
U
بوسیله کشور
oversea
U
خارج از کشور
ottoman
U
کشور عثمانی
Morocco
U
کشور مغرب
midland
U
داخله کشور
Liberia
U
کشور لیبریا
land of the rising sun
U
کشور ژاپن
Korea
U
کشور کره
independency
U
کشور مستقل
host nation
U
کشور میزبان
southland
U
کشور نیمروز
Spain
U
کشور اسپانیا
the play of europe
U
کشور سویس
Cambodia
U
کشور کامبوج
Burma
U
کشور برمه
Botswana
U
کشور بوتسوانا
Bhutan
U
کشور بوتان
Belize
U
کشور بلیز
Bangladesh
U
کشور بنگلادش
Bahrain
U
کشور بحرین
Bahamas
U
کشور باهاما
Argentina
U
کشور آرژانتین
Angola
U
کشور انگولا
Andorra
U
کشور آندورا
kingdom
U
کشور قلمروپادشاهی
Albania
U
کشور آلبانی
traitor to the countruy
U
خائن کشور
traitor to one's country
U
خائن به کشور
theocrat
U
خداوند کشور
the superme court
U
دیوانعالی کشور
host country
U
کشور میزبان
neighbouring country
[British E]
U
کشور همسایه
neighboring state
[American E]
U
کشور همسایه
bordering country
U
کشور همسایه
interior ministry
U
وزارت کشور
in these parts
<adv.>
U
در این کشور
in this country
<adv.>
U
در این کشور
Hungary
U
مجارستان
[کشور]
Maldives
U
کشور مالدیو
Oman
U
کشور عمان
Pakistan
U
کشور پاکستان
Paraguay
U
کشور پاراگوئه
Peru
U
کشور پرو
Philippines
U
کشور فیلیپین
Portugal
U
کشور پرتغال
Qatar
U
کشور قطر
Rwanda
U
کشور رواندا
Nigeria
U
کشور نیجریه
Niger
U
کشور نیجر
Nicaragua
U
کشور نیکاراگوا
Mali
U
کشور مالی
Mexico
U
کشور مکزیک
Mozambique
U
کشور موزامبیک
Myanmar
U
کشور میانمار
Namibia
U
کشور نامیبی
Namibia
U
کشور نامیبیا
Nepal
U
کشور نپال
New Zealand
U
کشور زلاندنو
Senegal
U
کشور سنگال
Sierra Leone
U
کشور سیرالئون
Singapore
U
کشور سنگاپور
Uganda
U
کشور اوگاندا
Ukraine
U
کشور اوکرانی
Uruguay
U
کشور اوروگوئه
Venezuela
U
کشور ونزوئلا
Vietnam
U
کشور ویتنام
Zambia
U
کشور زامبیا
Zimbabwe
U
کشور زیمبابوه
Tunisia
U
کشور تونس
Togo
U
کشور توگو
Thailand
U
کشور تایلند
Somalia
U
کشور سومالی
Sri Lanka
U
کشور سریلانکا
Sudan
U
کشور سودان
Suriname
U
کشور سورینام
Swaziland
U
کشور سوازیلند
Sweden
U
کشور سوئد
Tanzania
U
کشور تانزانیا
Gabon
U
کشور گابن
Egypt
U
کشور مصر
nationwide
U
در سرتاسر کشور
expulsions
U
اخراج از کشور
expulsion
U
اخراج از کشور
fisc
U
خزانه کشور
turkeys
U
کشور ترکیه
department of the enterior
U
وزارت کشور
dependencies
U
کشور غیرمستقل
dependency
U
کشور غیرمستقل
forwarding country
U
کشور فرستنده
turkey
U
کشور ترکیه
treason
U
خیانت به کشور
inland
U
درون کشور
fairyland
U
کشور پریان
mother countries
U
کشور اصلی
mother country
U
کشور اصلی
Home Office
U
وزارت کشور
ministry of the interior
U
وزارت کشور
traitors
U
خائن به کشور
traitor
U
خائن به کشور
Czechoslovakia
U
کشور چکوسلواکی
abroad
خارج از کشور
friendly state
U
کشور دوست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com