English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
maximum direction finding U جهت یابی حداکثر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
involution U توان یابی قوه یابی
max min system U سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
debugger U اشکال یابی
cost finding U ارزش یابی
obstacle sense U حس مانع یابی
positioning U موقع یابی
achievement U دست یابی
achievements U دست یابی
localization U موضع یابی
marketing U بازار یابی
sourcing U منابع یابی
signal detection U علامت یابی
addressing U نشانی یابی
direction finding U جهت یابی
error detection U خطا یابی
position finding U موقعیت یابی
quadricycle U چهارچرخه یابی
mark sensing U نشان یابی
calibration U خصلت یابی
ranging U مسافت یابی
termination U پایان یابی
orientate U جهت یابی
orientates U جهت یابی
orientating U جهت یابی
patterning U طرح یابی
levelling U ارتفاع یابی
trapping U غلط یابی
extrapolation U برون یابی
interpolations U میان یابی
interpolations U درون یابی
castaways U عمق یابی
castaway U عمق یابی
edgings U حاشیه یابی
edging U حاشیه یابی
extrapolations U برون یابی
interpolation U درون یابی
interpolation U میان یابی
accesses U دست یابی
accessing U دست یابی
location U مکان یابی
fault finding U عیب یابی
fault diagnosis U عیب یابی
accessed U دست یابی
access U دست یابی
acquisition U هدف یابی
acquisitions U هدف یابی
orientation U جهت یابی
survey U زمینه یابی
surveyed U زمینه یابی
surveys U زمینه یابی
matchmaking U زوج یابی
insinuation U رخنه یابی
i. and evdevolution U توان یابی
locations U مکان یابی
knowledge acquisition آگاهی یابی
range finding U مسافت یابی
factoring U عامل یابی
attainment U دست یابی
attainments U دست یابی
summation U مجموع یابی
goniometry U زاویه یابی
fault detection U عیب یابی
fringing U ریشه یابی
troubleshooting U اشکال یابی
troubleshooting U عیب یابی
uttermost U حداکثر
peaking U حداکثر
maximum U حداکثر
outsides U حداکثر
endurance U حداکثر
peak U حداکثر
peaks U حداکثر
maximal U حداکثر
outside U حداکثر
extrapolating U برون یابی کردن
marginal costing U هزینه یابی نهائی
flash ranging U مسافت یابی نوری
frigid manners U اطوارخنک یابی مزه
plumb U ژرف یابی کردن
direction finding U سمت یابی کردن
direction finding U جهت یابی کردن
excitor U عصب یابی محرک
direction finding aerial U انتن جهت یابی
direction finding station U پست جهت یابی
job costing U هزینه یابی کار
marginal costing U هزینه یابی نهایی
locate mode U باب مکان یابی
extender board U وسیله عیب یابی
cost unit U واحد هزینه یابی
ranging U مسافت یابی کردن
absurdities test U ازمون مهمل یابی
acoustic minehunting U مین یابی صوتی
aerial target aquisition U هدف یابی هوایی
attitude survey U زمینه یابی نگرش
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
item scaling U مقیاس یابی پرسشها
cost centre U مرکز هزینه یابی
localization of function U موضع یابی کارکرد
performance evaluation U ارز یابی کارایی
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
interpolate U درون یابی کردن
target aquisition U سیستم هدف یابی
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
interpolated U درون یابی کردن
interpolates U درون یابی کردن
space orientation U موقعیت یابی فضایی
detailing U یات و مسیر یابی
sound ranging U مسافت یابی صوتی
spots U مسافت یابی کردن
spot U مسافت یابی کردن
quick access U با دست یابی تند
radio direction finding U جهت یابی بی سیم
random processing U با دست یابی تصادفی
ranging pole U شاخصهای مسافت یابی
parallel access U با دست یابی موازی
detail U یات و مسیر یابی
interpolating U درون یابی کردن
sounded U عمق یابی کردن
sound U عمق یابی کردن
trace U رد یابی کردن نشان
traced U رد یابی کردن نشان
traces U رد یابی کردن نشان
extrapolates U برون یابی کردن
sounds U عمق یابی کردن
soundest U عمق یابی کردن
extrapolated U برون یابی کردن
extrapolate U برون یابی کردن
peak voltage U ولتاژ حداکثر
price ceilings U حداکثر قیمت
peak speed U حداکثر سرعت
maximum value U مقدار حداکثر
maximum frequency U فرکانس حداکثر
submaximal U زیر حداکثر
maximal U وابسته به حداکثر
wage ceiling U حداکثر دستمزد
intensity maximum U حداکثر شدت
relative maximum U حداکثر نسبی
supercharge U خرج حداکثر
global maximum U حداکثر مطلق
peak output U حداکثر تولید
peak load U بار حداکثر
maximum gain U تقویت حداکثر
maximum limited stress U تنش حداکثر
maximum load U بار حداکثر
maximum moment U حداکثر لنگر
maximum of intensity U حداکثر شدت
maximum output U خروجی حداکثر
maximum performance U عملکرد حداکثر
maximum performance U کارایی حداکثر
maximum power demand U مصرف حداکثر
maximum price U حداکثر بها
maximum profit U حداکثر سود
maximum prr ermissible U مجاز حداکثر
maximum ratings U مقدار حداکثر
maximum thermometer U گرماسنج حداکثر
maximum speed U حداکثر سرعت
maximum work U کار حداکثر
maximum energy U انرژی حداکثر
maximum efficiency U راندمان حداکثر
maximization U به حداکثر رسانیدن
maximum amplitude U دامنه حداکثر
maximum available powere U توان حداکثر
maximum capacity U فرفیت حداکثر
maximum current U جریان حداکثر
peak load U حداکثر بار
peak current U جریان حداکثر
maximum deflection U انحراف حداکثر
maximum deviation U انحراف حداکثر
maximum demand U بار حداکثر
maximum detector U اشکارساز حداکثر
peak demand U حداکثر تقاضا
optimum height U حداکثر ارتفاع
maximum duration U زمان حداکثر
maximum efficiency U حداکثر کارائی
maximum slope U حداکثر شیب
full speed U حداکثر سرعت
high tide U حداکثر مد دریا
flank speed U حداکثر سرعت
flat out U حداکثر سرعت
maximum density U حداکثر تراکم
payloads U حداکثر بار
payload U حداکثر بار
high tides U حداکثر مد دریا
peak U حداکثر کاکل
peaking U حداکثر کاکل
peaks U حداکثر کاکل
full bore U حداکثر تلاش
stramline flow U جریان موازی یابی ممانعت
paramorphous U دارای خاصیت تغییر یابی
snipped U ادم کوچک یابی اهمیت
echo sounding U عمق یابی انعکاس صوت
dumb barge U کرجی بی بادبان یابی موتور
disinterestedly U ازروی بی طرفی یابی علاقگی
costing and pricing U هزینه یابی و قیمت گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com