English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clock code position U سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
radar tracking U تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
fuselage U دماغه هواپیما
fuselages U دماغه هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
prows U دماغه کشتی
foreship U دماغه کشتی
cutwater U دماغه کشتی
prow U دماغه کشتی
pitot U انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
noses U دماغه جلو کشتی
nose U دماغه جلو کشتی
aircraft gun laying U رادار هواپیما
agl U رادار هواپیما
hawse hole U سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
adverse yaw U شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
homing U روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
plan position indicator U صفحه رادار ناو یا هواپیما
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
beacon double U اسم رمز برای انتخاب روش تعقیب هدف با استفاده از دونوع موج رادار
track mode U روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
fixer network U شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
ship U کشتی هوایی هواپیما
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
ships U کشتی هوایی هواپیما
caravel U نوعی کشتی یا هواپیما
caravelle U نوعی کشتی یا هواپیما
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
cruising range U شعاع عمل هواپیما یا کشتی
portholes U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
cruising speed U سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
debarkation U پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
porthole U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
snake mode U روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
headings U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
heading U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
electronic navigation U هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
freight U کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
compass acceleration error U اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadgets U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
debriefing U پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
neutralize track U هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
witch hunt U محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunts U محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunt U محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
radar prediction U بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction U تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar comouflage U استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
manspace U جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
azimuth circle U قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
dog-wheel U دماغه
capes U دماغه
headland U دماغه
head land U دماغه
headlands U دماغه
promontory U دماغه
spits U دماغه
spit U دماغه
fuselage U دماغه
fuselages U دماغه
noses U دماغه
nose U دماغه
promontories U دماغه
naze U دماغه
ness U دماغه
head U دماغه
foreland U دماغه
port U دماغه
cape U دماغه
downstream pier nosing U پس دماغه
mull U دماغه
point U دماغه
nosing U دماغه
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
snouty U دماغه وار
snoutish U دماغه وار
head U انتها دماغه
upstream nosing U پیش دماغه
cut water U پیش دماغه
beak U توک یا دماغه
beaks U توک یا دماغه
prow U دماغه ناو
promontory U دماغه بلند
nose cone U مخروط دماغه
cut-water U پیش دماغه
prows U دماغه ناو
promontories U دماغه بلند
beakiron U دماغه سندان
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
drip-cap U [ابزار بند دماغه آب]
nose down <idiom> U پایین آوردن دماغه
nose U دماغه کلاهک موشک
noses U دماغه کلاهک موشک
fiddle headed U دارای دماغه طوماری
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
pursuits U تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
pursuit U تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
fillet under the nose of a step U مغزی لبه یا دماغه پله
beakiron U سندان دو کوه یادو دماغه
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
noses U دماغه جلویی تخته موج سواری
foreland U زمین جلوی موضع دماغه سنگر
nose U دماغه جلویی تخته موج سواری
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
flat pallet U پالت کف هواپیما یا کشتی پالت صاف پالت کف صاف
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
nose cone U دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
nose gear U قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com