Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chemical weapon
U
جنگ افزار شیمیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
MSX
U
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
chemical survey
U
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
vendor
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
systems
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
target market
U
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
configurations
U
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
system
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configuration
U
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
benchmark problem
U
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
benchmarks
U
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
tests
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnose
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
tested
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
link
U
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
compatibility
U
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
features
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
benchmark
U
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
diagnosing
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
featuring
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnosed
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
pseudo random
U
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
test
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
featured
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
feature
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
fine tune
U
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
canonical schema
U
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
station
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stationed
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility
U
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
stations
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
disaster recovery plan
U
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
man machine interface
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
portability
U
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
documentation
U
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
ergonomics
U
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
usability
U
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
hack
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
special interest group
U
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
off the shelf
U
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
hacks
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacked
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
trap
U
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
customises
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
desktop
U
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customizes
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
conventions
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
convention
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
problem
U
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
funware
U
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
problems
U
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
database
U
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
U
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
technical
U
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
DirectSound
U
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
databases
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
MMI
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
database
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
dependent
U
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
fault
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faulted
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
hardwired logic
U
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
expandable
U
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
microcomputer
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
twain
U
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
teleprinter
U
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters
U
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
patch
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patches
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
arms control measures
U
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
sited
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sites
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
CD I
U
استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
IBM
U
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
firewall
U
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
chemical sense
U
حس شیمیایی
chemical biological and radiological
U
شیمیایی
chemic
U
شیمیایی
chemical
U
شیمیایی
chemicals
U
شیمیایی
decomposition
U
هوازدگی شیمیایی
chemiluminescence
U
نورتابی شیمیایی
narcosis
U
خواب شیمیایی
chemical weathering
U
هوازدگی شیمیایی
chemical agent
U
عامل شیمیایی
biochemical
U
زیستی- شیمیایی
chemical survey
U
تجسس شیمیایی
chemical species
U
گونههای شیمیایی
chemical shift
U
جابجایی شیمیایی
chemical security
U
تامین شیمیایی
chemical agent
U
ماده شیمیایی
chemical research
U
پژوهش شیمیایی
chemical reactor
U
واکنشگاه شیمیایی
fertilizers
U
کود شیمیایی
chemism
U
خاصیت شیمیایی
chemisorption
U
جذب شیمیایی
galvanic cell
U
پیل شیمیایی
organic compound
U
مواد شیمیایی
man-made fiber
U
الیاف شیمیایی
compound
U
ترکیب شیمیایی
electrochemical
U
برقی- شیمیایی
compounded
U
ترکیب شیمیایی
compounds
U
ترکیب شیمیایی
cloud attack
U
تک با ابر شیمیایی
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
chemotropism
U
گرایش شیمیایی
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
homolysis
U
تجزیه شیمیایی
fertilizer
U
کود شیمیایی
chemical deposits
U
نهشتهای شیمیایی
precipitate
U
رسوب شیمیایی
precipitated
U
رسوب شیمیایی
precipitates
U
رسوب شیمیایی
chemical combination
U
ترکیب شیمیایی
chemical kinetics
U
سینتیک شیمیایی
chemical munition
U
سلاح شیمیایی
proportioner
U
مخلوط کن شیمیایی
chemical bond
U
پیوند شیمیایی
chemical element
U
عنصر شیمیایی
chemical equilibrium
U
تعادل شیمیایی
quasichemical
U
شبه شیمیایی
chemical equivalent
U
هم ارز شیمیایی
chemical exchange
U
تبادل شیمیایی
chemical fuel
U
سوخت شیمیایی
chemical herbicide
U
علف کش شیمیایی
chemical industries
U
صنایع شیمیایی
chemical energy
U
انرژی شیمیایی
precipitating
U
رسوب شیمیایی
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
mulch
U
ماده شیمیایی
mulches
U
ماده شیمیایی
chemical pollution
U
الودگی شیمیایی
chemical analyse
U
تجزیه شیمیایی
chemical ammunition
U
مهمات شیمیایی
chemical properties
U
خواص شیمیایی
chemical reaction
U
واکنش شیمیایی
chemical physics
U
فیزیک شیمیایی
chemical consolidation
U
تزریق شیمیایی
chemical defense
U
پدافند شیمیایی
chemical analysis
U
تجزیه شیمیایی
chemical compound
U
ترکیب شیمیایی
chemical grouting
U
تزریق شیمیایی
fertilisers
U
کود شیمیایی
chemical
U
ماده شیمیایی دارویی
chemical bonding
U
تشکیل پیوند شیمیایی
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
chemicals
U
ماده شیمیایی دارویی
urinalysis
U
تجزیه شیمیایی ادرار
acid equivalent
U
معادل شیمیایی اسید
chemical affinity
U
میل ترکیبی شیمیایی
oxides
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxide
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
c.o.d
U
نیاز شیمیایی به اکسیژن
biochemical catalyst
U
کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical oxygen demand
U
نیاز شیمیایی اکسیژن
chemosynthesis
U
سنتز باکتری شیمیایی
petrochemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
petrolum chemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
chemical alarm
U
اعلام خطر شیمیایی
nerve agent
U
عامل شیمیایی عصبی
toxic agent
U
عامل شیمیایی سمی
thermolysis
U
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
immunochemistry
U
علم ایمنی شیمیایی
vesicant agent
U
عامل شیمیایی تاول زا
smoke agent
U
عامل شیمیایی دودانگیز
photochemical smog
U
دود مه نور شیمیایی
photochemical smog
U
دود مه فتو شیمیایی
chemical feedstock
U
مواد اولیه شیمیایی
nuclear biological chemical
U
شیمیایی میکربی هستهای
neutralizes
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
agent
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
tetrahydrate
U
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
agents
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
stabilizer
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
neutralize
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
chemical security
U
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
chemical shift equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
corrosion
U
زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
chemotrophic treatment
U
تسویه خوراک ساخت شیمیایی
chemical shift non equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
oxime
U
ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
neutralised
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralises
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralising
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
stabilisers
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com