Perdic | جنون فرانسوی مابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 152 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gallomania U	جنون فرانسوی مابی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	gallicism U	فرانسوی مابی
	gallomaniac U	دیوانه فرانسوی مابی
	germanomania U	جنون المان مابی
	schizothymia U	جنون همراه با خیال پرستی ومالیخولیا شبیه جنون جوانی
	afcet U	la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
	sacerdotalism U	کشیش مابی
	anglicization U	انگلیسی مابی
	priestliness U	کاهن مابی
	italianism U	ایتالیایی مابی
	englishism U	انگلیس مابی
	europeanism U	فرنگی مابی
	priestliness U	کشیش مابی
	bossy U	متمایل به ریاست مابی
	bossiness U	متمایل به ریاست مابی
	sacerdotage U	کشیش مابی جماعت کشیشان
	westernization U	فرنگی مابی پیروی از تمدن مغرب زمین
	the french U	فرانسوی ها
	French U	: فرانسوی
	french chalk U	گچ فرانسوی
	frenchwoman U	زن فرانسوی
	gallican U	فرانسوی
	Gallic U	فرانسوی
	frenchy U	فرانسوی ماب
	hotel-Dieu U	بیمارستان فرانسوی
	French U	فرانسوی کردن
	huguenot U	پروتستان فرانسوی
	frenchification U	فرانسوی شدن
	Frenchman U	مرد فرانسوی
	lycee U	دبیرستان فرانسوی
	huguenot U	فرانسوی پروتستان
	Frenchmen U	مرد فرانسوی
	gallicize U	فرانسوی ماب کردن
	normal opening U	گشایش نرمال یا فرانسوی
	frenchify U	فرانسوی ماب شدن
	grisette U	دختر کارگر فرانسوی
	french defence U	دفاع فرانسوی شطرنج
	french pastry U	شیرینی اردینه فرانسوی
	houdan U	مرغ کاکلی فرانسوی
	French dressing U	چاشنی سالاد فرانسوی
	French Order U	سبک معماری فرانسوی
	balking billiard U	بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
	gallicize U	فرانسوی ماب شدن
	french onion soup U	سوپ پیاز فرانسوی
	madness U	جنون
	mental a U	جنون
	dementia U	جنون
	insanity U	جنون
	psychosis U	جنون
	lunacy U	جنون
	hydromania U	جنون اب
	split U	وزنه برداری یکضرب فرانسوی
	gaul U	اهل کشور باستانی گل فرانسوی
	gavotte U	نوعی رقص سریع فرانسوی
	gavote U	نوعی رقص سریع فرانسوی
	gallicism U	اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
	chateau U	شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
	blancmange U	یک نوع کیک سفید فرانسوی
	She is French on her fathers on her fathers side. U	از طرف پدر فرانسوی است
	burn variation U	واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
	maniaphobia U	جنون هراسی
	to d. U	تاسر حد جنون
	tarantism U	جنون رقص
	latah U	جنون لاتا
	dementia praecox U	جنون زودرس
	jimjams U	جنون خمری
	run mad U	به جنون مبتلاشدن
	permanent insanity U	جنون دائم
	lunes U	حمله جنون
	peregrinomany U	جنون سفر
	perdiodical insanity U	جنون ادواری
	oniomania U	جنون خرید
	oenomania U	جنون خمری
	nymphomania U	جنون شهوانی زن
	lyssophobia U	جنون هراسی
	lattah U	جنون لاتا
	dt's U	جنون خمری
	folie a deux U	جنون دو نفری
	kleptomania U	جنون دزدی
	f. of love U	جنون عشق
	schizophrenia U	جنون جوانی
	erotomania U	جنون جنسی
	catatonia U	نوعی جنون
	dementia praecox U	جنون جوانی
	dromomania U	جنون مسافرت
	dipsomania U	جنون الکلی
	kleptomania U	جنون سرقت
	amok U	درحال جنون
	hypomania U	جنون خفیف
	delirium tremens U	جنون الکلی
	foolishly U	جنون امیز
	hebephrenia U	جنون جوانی
	insanely U	از روی جنون
	anglicism U	اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
	puff paste U	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
	He was every inch a frenchman. U	اویک فرانسوی تمام عیار بود
	anderssen attack U	حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
	advance variation U	واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
	puff pastry U	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
	phyllo (pastry) U	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
	flaky pastry U	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
	winawer variation U	واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
	entac U	موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
	Joyedevivre U	لذت فراوان زندگی [ریشه فرانسوی]
	satyriasis U	جنون شهوانی مرد
	lunes U	حرکات جنون امیز
	frenzied rage U	خشم جنون امیز
	hypomanic U	دارای جنون خفیف
	bibliomania U	جنون کتاب دوستی
	pyromania U	جنون ایجاد حریق
	zouave U	یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
	anglo-chinois U	[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
	franco baenoni defence U	دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
	milner bary gambit U	گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
	franco indian defence U	دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
	alekhine chatard attack U	حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
	mythomania U	جنون دروغ یا اغراق گویی
	amok U	جنون آنی [روان شناسی]
	gone amok U	جنون آنی [روان شناسی]
	running amok U	جنون آنی [روان شناسی]
	kleptamaniac U	کسی که جنون دزدی دارد
	amuck U	جنون آنی [روان شناسی]
	balletomania U	عشق یا جنون نسبت به بالت
	frenzy U	جنون انی دیوانه کردن
	hypochondriacal U	دچار جنون افسردگی- تهیگاهی
	Liberty U	[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
	By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. U	در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
	amuck U	جنون آدم کشی [روان شناسی]
	running amok U	جنون آدم کشی [روان شناسی]
	amok U	جنون آدم کشی [روان شناسی]
	gone amok U	جنون آدم کشی [روان شناسی]
	schizo U	شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
	monomaia U	جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
	Lous quatorze U	[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
	hellenism U	یونانی مابی اداب یونانی
	general paresis U	جنون و فلج حاصل در اثرضایعات سیفلیسی مغز
	psychokinesis U	عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
	manic-depressives U	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
	manic depressive U	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
	manic-depressive U	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
	Lous quinze U	[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
	Aioli U	[سسی فرانسوی تشکیل شده از روغن زیتون، تخم مرغ و سیر]
	frenzied attacker U	فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
	amuck U	یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
	person running amok U	فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
	three cushion billiards U	بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
	nympholepsy U	جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
	paranoia U	جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
	nymphomanic U	دچار جنون خوابیدن با مرد دیوانه برای بغل خوابی بامرد
	physiocrats U	اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
	rubinstein variation U	واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
	megalomania U	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ