English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
death's head U جمجمه مرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
keb U میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
dog cheap U مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
dead wool U پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
cranium U جمجمه
crania U جمجمه
brainpan U جمجمه
scalps U جمجمه
skull U جمجمه
skulls U جمجمه
acranial U بی جمجمه
scalp U جمجمه
craniums U جمجمه
pans U کفه جمجمه
phrenologist U جمجمه خوان
cranioscopy U جمجمه نگاری
phrenologist U جمجمه شناس
craniate U جمجمه دار
cranial nerve U عصب جمجمه
cranial capacity U گنجایش جمجمه
pan- U کفه جمجمه
cranial index U شاخص جمجمه
craniologist U جمجمه شناس
skulls U جمجمه فرق سر
craniometer U جمجمه پیما
skull and crossbones U جمجمه و دو استخوان
craniometry U جمجمه سنجی
pan U کفه جمجمه
sconce U جمجمه استعداد
phrenology U جمجمه خوانی
skull U جمجمه فرق سر
craniology U جمجمه شناسی
pericranium U قسمت خارجی جمجمه
phrenology U علم براهین جمجمه
endocrane U سطح درونی جمجمه
phrenology U جمجمه شناسی روانی
craniological U وابسته به جمجمه شناسی
microcephalia U سر کوچکی جمجمه کوچک
phrenological U وابسته به جمجمه خوانی
osteocranium U قسمت استخوانی جمجمه
sagittal U وابسته به درز سهمی جمجمه
cranial index U صد برابر نسبت بین طول جمجمه وارتفاع ان
pithecanthropus U انسان اولیه میمون نمای دورهء پلیوسن که جمجمه اش در جاوه کشف شده
crossbones U تصویر دو استخوان متقاطع درزیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریایی است
phrenologically U ازروی علم براهین جمجمه موافق قواعد این علم
one-man U یک مرده
at rest U مرده
in the dust U مرده
dead U مرده
his heart sank U دل مرده شد
deceased U مرده
defunct U مرده
exanimate U مرده
one man U یک مرده
vapid U مرده
extinct U مرده
hearse U مرده کش
low spirited U دل مرده
low-spirited U دل مرده
hearses U مرده کش
six feet under <idiom> U مرده
lifeless U مرده
dead as a d. U بکلی مرده
dead volume U حجم مرده
deadball U توپ مرده
dead storage U حجم مرده
dead load U بار مرده
dead space U فضای مرده
dead time U زمان مرده
dead storage U گنجایش مرده
dead ball U توپ مرده
dead band U نوار مرده
dead rise U فاصله مرده
dead soils U خاکهای مرده
out of play U توپ مرده
deadness U حالت مرده
necrophagous U مرده خوار
necrophilia U مرده گرایی
necrophobia U مرده هراسی
necropsy U مرده نگری
still born U مرده بدنیاامده
non productive time U زمان مرده
pah U مرده شور
reliquiae U مرده ریگ
resurrection man U مرده دزد
resurrectionist U مرده دزد
saprophage U مرده خوار
slaked lime U اهک مرده اهک مرده
dead as a doornail <idiom> U کاملا مرده
living corpse U مرده متحرک
necrophagous U مرده خور
necromania U مرده پرستی
death day U سال مرده
death feigning U مرده نمایی
playing dead U مرده نمایی
death watch U پاسبان مرده
down with him U مرده باد
dull finish U کالیبر مرده
dull finish U رخده مرده
ground swell U موج مرده
idle turn U کلاف مرده
idle wire U سیم مرده
inhumationist U مرده خاک کن
lyke wake U پاسبانی مرده در شب
murrain U گوشت مرده
necrolatry U مرده پرستی
swell U موج مرده
death mask U قیافه مرده
defunct U مرده درگذشته
autopsy U تشریح مرده
morgue U مرده خانه
autopsies U تشریح مرده
cremations U مرده سوزانی
morgues U مرده خانه
cremation U مرده سوزانی
time lags U زمان مرده
time lag U زمان مرده
swells U موج مرده
swelled U موج مرده
death masks U قیافه مرده
stillbirths U مرده زاد
widower U مرد زن مرده
air slaked lime U اهک مرده
exanimate U دل مرده وبیروح
widowers U مرد زن مرده
blate U روح مرده
stillbirth U مرده زاد
parted U درگذشته مرده
cirerar yurn U فرف خاکستر مرده
mortuary U مرده شوی خانه
sequestrum U قسمت بافت مرده
sloughy U شبیه پوست مرده
balefire U اتش مرده سوزانی
departed U مرده درگذشته مرحوم
still born U مرده زاییده شده
time lag U فاصله زمانی مرده
mortuaries U مرده شوی خانه
necromimesis U خود مرده انگاری
inheritances U مرده ریگ وراثت
inheritance U مرده ریگ وراثت
blast it U مرده شورش را ببرد
protoxlead U سنگ مرده مرتک
d. paleness U رنگ ارام مرده
cadaveric U دارای رنگ مرده
back lash eliminator U تعادل در مسیر مرده
time lags U فاصله زمانی مرده
Speak well of the dead . <proverb> U پشت سر مرده بد نگو.
dead-house U مرده شوی خانه
autopsies U تشریح نسج مرده
eloge U ستایش شخص مرده
autopsy U تشریح نسج مرده
plague on it U مرده شورش ببرد
death mask U ماسک صورت مرده
death masks U ماسک صورت مرده
funeral home U مرده شوی خانه
aeropause U منطقه جوی مرده
he seems to have died U ازقرارمعلوم مرده است
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
gralloch U احشای گوزن مرده
prosector U تشریح کننده بدن مرده
pall U تابوت محتوی مرده حائل
palling U تابوت محتوی مرده حائل
To be crazy about agirl . U کشته مرده دختری بودن
deathy U مرگ نما مرده وار
palls U تابوت محتوی مرده حائل
heritage U مرده ریگ سهم موروثی
palled U تابوت محتوی مرده حائل
sciomantic U غیبگو از روی سایه مرده
cadaverous U دارای رنگ پریده و مرده
natimortality U امار مرده زاییده شدگان
necrotic U دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
wraiths U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
sciomacy U غیب گویی از روی سایه مرده
wraith U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
postmortem U مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
under hatches U زیر عرشه دوراز نظر مرده
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
f. pile or pyre U توده هیزم که مرده راروی ان میسوزانند
funeral pyre U توده هیزم که مرده را روی ان میسوزانند
it is not true that he is dead U اینکه میگویند مرده است حق ندارد
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
ossuary U محل امانت گذاری استخوان مرده
ossuary U فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
incinerators U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
obsequial U وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
incinerator U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
lich gate U سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
pyres U توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
twicer U حروف چینی که خودش هم چاپ کننده است دو مرده
clavus U میخچه [پزشکی] [ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
pyre U توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
corn U میخچه [پزشکی] [ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
give someone an inch and they will take a mile <idiom> U اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com