Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
arrest
U
جلوگیری از سقوط
arrested
U
جلوگیری از سقوط
arrests
U
جلوگیری از سقوط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paradrag drop
U
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
crashing
U
سقوط
crashes
U
سقوط
drop
U
سقوط
crashed
U
سقوط
crack-up
U
سقوط
chutes
U
سقوط
crash
U
سقوط
dropping
U
سقوط
crashingly
U
سقوط
falling
U
سقوط
prolapsus
U
سقوط
chute
U
سقوط
elapse
U
سقوط
tailspin
U
سقوط
elapses
U
سقوط
elapsing
U
سقوط
prolapse
U
سقوط
crack up
U
سقوط
fall
U
سقوط
drops
U
سقوط
dropped
U
سقوط
low dwon
U
سقوط
collapse
U
سقوط
collapsed
U
سقوط
collapses
U
سقوط
collapsing
U
سقوط
come down
U
سقوط
downfall
U
سقوط
nosedives
U
سقوط
nosedive
U
سقوط
nosediving
U
سقوط
nosedived
U
سقوط
downcome
U
سقوط
stumbling blocks
U
سبب سقوط
termination of obligations
U
سقوط تعهدات
tailspin
U
سقوط کردن
lapse inconduct
U
سقوط در رفتاروکردار
loss
U
گریز سقوط
nosedive
U
سقوط کردن
drops
U
چکه سقوط
prolapse of the uterus
U
سقوط رحم
nosediving
U
سقوط کردن
dropping
U
چکه سقوط
dropped
U
افت سقوط
dropped
U
چکه سقوط
nosedived
U
سقوط کردن
drop
U
افت سقوط
drop
U
چکه سقوط
wipe out
U
سقوط کردن
nosedives
U
سقوط کردن
free fall
U
سقوط ازاد
velocity of fall
U
سرعت سقوط
stumbling block
U
سبب سقوط
dropping
U
افت سقوط
falling
U
سقوط کننده
drops
U
افت سقوط
crashingly
U
سقوط کردن
fall
U
سقوط کردن
discharge of an obligation
U
سقوط تعهد
fall
U
افت سقوط
crashes
U
سقوط کردن
break down
U
سقوط ناگهانی
lapse vi
U
سقوط کردن
abort
U
سقوط کردن
crashed
U
سقوط کردن
aborting
U
سقوط کردن
crash
U
سقوط کردن
aborted
U
سقوط کردن
aborts
U
سقوط کردن
crashing
U
سقوط کردن
chute
U
سقوط انحطاط
fall velocity
U
سرعت سقوط
chutes
U
سقوط انحطاط
gastroptosis
U
سقوط معده
chute
U
ریزش با سقوط
chutes
U
ریزش با سقوط
crash-lands
U
سقوط کردن هواپیما
crash-landed
U
سقوط کردن هواپیما
free type parachute
U
چتر سقوط ازاد
crash land
U
سقوط کردن هواپیما
crash-land
U
سقوط کردن هواپیما
drop hammer
U
چکش سقوط ازاد
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
crashed
U
سقوط کردن هواپیما
plumper
U
دروغ صرف سقوط
crashingly
U
سقوط کردن هواپیما
proctoptosis
U
سقوط روده راست
crash
U
سقوط کردن هواپیما
crashing
U
سقوط کردن هواپیما
crashes
U
سقوط کردن هواپیما
pash
U
سقوط برف سنگین
skid
U
راه شکست مسیر سقوط
prolapse of the uterus
U
درامدگی سیبک سقوط زهدان
meteoric shower
U
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
skidded
U
راه شکست مسیر سقوط
skidding
U
راه شکست مسیر سقوط
skids
U
راه شکست مسیر سقوط
plunge
U
سقوط سنگین فرو بردن
dTbGcles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
falling of the womb
U
سقوط کردن پائین افتادگی
debacle
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
plunges
U
سقوط سنگین فرو بردن
dropping
U
قطره سقوط کردن کم کنید
aborting
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
drops
U
قطره سقوط کردن کم کنید
aborted
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
dropped
U
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
U
قطره سقوط کردن کم کنید
aborts
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
meteor shower
U
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
lysis
U
سقوط وزوال تدریجی مرض
high velocity drop
U
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
plunged
U
سقوط سنگین فرو بردن
dropping ball viscosimeter
U
گرانروی سنج با سقوط گلوله
slump
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumping
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumps
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumped
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
crashing
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashingly
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashed
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
precipitating
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitated
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitate
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
crash
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
late time
U
زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
stumps
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
gravity drop
U
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
stump
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumped
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
red out
U
از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
stumping
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
gravity extraction
U
بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
raker
U
تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
countercheck
U
جلوگیری
interdiction
U
جلوگیری
obstructions
U
جلوگیری
suppression
U
جلوگیری
interception
U
جلوگیری
prevention
U
جلوگیری
contraception
U
جلوگیری
obstruction
U
جلوگیری
arrests
U
سد جلوگیری
stoppages
U
جلوگیری
arrest
U
سد جلوگیری
arrested
U
سد جلوگیری
forbiddance
U
جلوگیری
stoppage
U
جلوگیری
restraints
U
جلوگیری
debarment
U
جلوگیری
premunition
U
جلوگیری
restraint
U
جلوگیری
pull up
U
جلوگیری کردن
premune
U
ناشی از جلوگیری
hinders
U
جلوگیری کردن
prohibits
U
جلوگیری کردن
restrain
U
جلوگیری کردن از
hindering
U
جلوگیری کردن
prevenience
U
منع جلوگیری
quenchless
U
غیرقابل جلوگیری
abatement
U
فروکش جلوگیری
preventable
U
قابل جلوگیری
hindered
U
جلوگیری کردن
hinder
U
جلوگیری کردن
preclusive
U
جلوگیری کننده
restraining
U
جلوگیری کردن از
prohibiting
U
جلوگیری کردن
restrains
U
جلوگیری کردن از
preservatives
U
ماده جلوگیری
preventible
U
قابل جلوگیری
prevents
U
جلوگیری کردن از
preventing
U
جلوگیری کردن از
preventing
U
جلوگیری کردن
prevented
U
جلوگیری کردن از
prevented
U
جلوگیری کردن
preventive
U
جلوگیری کننده
noise suppression
U
جلوگیری ازپارازیت
prevent
U
جلوگیری کردن
inhibition
U
جلوگیری از بروزاحساسات
inhibitions
U
جلوگیری از بروزاحساسات
accident prevention
U
جلوگیری از سانحه
repressed
U
جلوگیری شده
uncontrollably
U
غیرقابل جلوگیری
preventability
U
قابلیت جلوگیری
uncontrollable
U
غیرقابل جلوگیری
preservative
U
ماده جلوگیری
preventive
U
عامل جلوگیری
letted
U
منع جلوگیری
prevent
U
جلوگیری کردن از
birth control
U
جلوگیری از ابستنی
stopping
U
جلوگیری منع
hold
U
جلوگیری کردن
stops
U
جلوگیری منع
holds
U
جلوگیری کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com