English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marathon U جلسه گروهی طولانی
marathons U جلسه گروهی طولانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sederunt U جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
batches U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
for two weeks U جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
sittings U جلسه
meet U : جلسه
meeting U جلسه
sitting U جلسه
meetings U جلسه
session U جلسه
seance U جلسه
sessions U جلسه
meets U : جلسه
chairpersons U رئیس جلسه
chairperson U رئیس جلسه
minute U صورت جلسه
special session U جلسه مخصوص
order of the day U دستور جلسه
meetings U انجمن جلسه
agenda U دستور جلسه
meeting U انجمن جلسه
agendas U دستور جلسه
minutes U صورت جلسه
reunion U تجدید جلسه
court session U جلسه دادگاه
nonresident U غیرحاضر در جلسه
chairmen U رئیس جلسه
chairman U رئیس جلسه
public session U جلسه علنی
general meeting U جلسه عمومی
in the meeting of d may U در جلسه سوم می
reunions U تجدید جلسه
shortest U طولانی نه
great U طولانی
prolong U طولانی
protracted U طولانی
longsome U طولانی
prolonging U طولانی
shorter U طولانی نه
prolix U طولانی
short U طولانی نه
great- U طولانی
longs U طولانی
prolongs U طولانی
agelong U طولانی
long- U طولانی
long U طولانی
of long standing U طولانی
greatest U طولانی
longest U طولانی
longer U طولانی
longed U طولانی
sitting in camera U جلسه غیر علنی
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
stag U جلسه یا مهمانی مردانه
seance U جلسه احضار روح
stags U جلسه یا مهمانی مردانه
record U صورت جلسه سابقه
convene U تشکیل جلسه دادن
special session U جلسه فوق العاده
convocations U جلسه عمومی دانشجویان
rehearing U جلسه دادرسی مجدد
convocation U جلسه عمومی دانشجویان
private session U جلسه غیر علنی
convening U تشکیل جلسه دادن
convenes U تشکیل جلسه دادن
the house went into secret session U مجلس جلسه سری
convened U تشکیل جلسه دادن
to hold a meeting U جلسه منعقد کردن
to hold a session U جلسه منعقد کردن
seance U جلسه احضارارواح وغیره
protocol U صورت جلسه ازمایش
cabinet council U جلسه هیات وزیران
work out U برنامه یک جلسه تمرین
protocols U صورت جلسه ازمایش
bull session U جلسه محاوره ومرور
protocol U صورت جلسه کنفرانس
protocols U صورت جلسه کنفرانس
The meeting was postponed. U جلسه را عقب انداختند
walkouts U اعتصاب ,ترک جلسه
walkout U اعتصاب ,ترک جلسه
spectators U مستمعین جلسه دادگاه
long- U طولانی طویل
long U طولانی طویل
as long as U بمدت طولانی
blue moon U مدت طولانی
extends U طولانی تر کردن
extend U طولانی تر کردن
extending U طولانی تر کردن
longed U طولانی طویل
longer U طولانی طویل
longest U طولانی طویل
prolongs U طولانی کردن
gangling U طولانی و دراز
telephone U در یک مسافت طولانی
telephoned U در یک مسافت طولانی
periphrastically U بطور طولانی
long play U صفحه طولانی
prolonging U طولانی کردن
telephones U در یک مسافت طولانی
telephoning U در یک مسافت طولانی
hold over <idiom> U طولانی نگهداشتن
elongation U طولانی کردن
longs U طولانی طویل
prolong U طولانی کردن
adjournment U احاله رسیدگی به جلسه بعد
critic report U گزارش نتیجه جلسه انتقاد
preside U ریاست جلسه را بعهده داشتن
presided U ریاست جلسه را بعهده داشتن
to sit U درباره موضوعی جلسه کردن
adjournments U احاله رسیدگی به جلسه بعد
Those who attended the meeting. U کسانیکه در جلسه حاضر بودند
proces verbal U صورت جلسه نشست نامه
open the meeting U رسمیت جلسه را اعلام کردن
presides U ریاست جلسه را بعهده داشتن
presiding U ریاست جلسه را بعهده داشتن
critique U جلسه انتقاد بعد ازعملیات
critiques U جلسه انتقاد بعد ازعملیات
congregational U گروهی
communal U گروهی
communally U گروهی
group atmosphere U جو گروهی
gregarious U گروهی
tripling U سه گروهی
triples U سه گروهی
tripled U سه گروهی
triple U سه گروهی
trimerous U سه گروهی
prolongation U طولانی کردن تطویل
slotting U سوراخ طولانی و باریک
protracted war U استراتژی نبرد طولانی
symphony U قطعه طولانی موسیقی
degressive burning U سوختن طولانی خرج
prolegomenous U دارای مقدمه طولانی
long-drawn-out U بیش از اندازهی طولانی
heatwaves U هوای گرم طولانی
heatwave U هوای گرم طولانی
slot U سوراخ طولانی و باریک
slots U سوراخ طولانی و باریک
livelong U طولانی وخسته کننده
long thrust U تک نفوذی طولانی یادوردست
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
long recoil U عقب نشینی طولانی
lengthen U طولانی کردن کشیدن
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
long tail liability U تعهد طولانی مدت
scroll U نوشته یافهرست طولانی
scrolls U نوشته یافهرست طولانی
strip U ماده طولانی نازک
lengthened U طولانی کردن کشیدن
lengthening U طولانی کردن کشیدن
lengthens U طولانی کردن کشیدن
seminar U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminars U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
The date of the meeting has been advanced. U تاریخ جلسه جلو افتاده است
call a metting U تعیین وقت و دعوت برای جلسه
the rules of protocol U قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
minute U خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
masters of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
master of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
committee U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
one shot lubrication U روغنکاری گروهی
esprit de corps U روح گروهی
clustered devices U دستگاههای گروهی
Republican U جمهوری گروهی
collective protection U حفافت گروهی
gang punch U منگنه گروهی
intergroup U میان گروهی
Republicans U جمهوری گروهی
batch quantity U کمیت گروهی
espirit de corps U روحیه گروهی
mameluke U عضو گروهی
bulk properties U خواص گروهی
deck switch U کلید گروهی
media U رسانههای گروهی
corporation U گروهی از مردم
group theory U نظریه گروهی
team game U بازی گروهی
group norms U هنجارهای گروهی
group pressure U فشار گروهی
group printing U چاپ گروهی
group velocity U سرعت گروهی
syntality U شخصیت گروهی
group selector U سلکتور گروهی
group structure U ساخت گروهی
group drive U محرکه گروهی
group test U ازمون گروهی
groupware U ابزار گروهی
proximate analysis U تجزیه گروهی
sociogram U نگاره گروهی
quadrilles U رقص گروهی
quadrille U رقص گروهی
group membership U عضویت گروهی
group interview U مصاحبه گروهی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com