Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rehearing
U
جلسه دادرسی مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
summings up
U
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summing up
U
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks
U
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement
U
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
trial
U
دادرسی
trials
U
دادرسی
justiceship
U
دادرسی
litigation
U
دادرسی
hearing
U
دادرسی
justicing
U
دادرسی
legal procedure
U
دادرسی
hearings
U
دادرسی
costs of proceedings
U
هزینه دادرسی
ex parte trial
U
دادرسی غیابی
re hearing
U
اعاده دادرسی
procedure
U
ایین دادرسی
costs
U
خسارت دادرسی
costs
U
هزینه دادرسی
criminal proceedings
U
دادرسی جزائی
with costs
U
با هزینه دادرسی
venue
U
محل دادرسی
public trial
U
دادرسی علنی
venues
U
محل دادرسی
hearing
U
استماع دادرسی
judgments
U
دادرسی فتوی
re trial
U
اعاده دادرسی
trial in presence of the parties
U
دادرسی حضوری
military justice
U
دادرسی نظامی
judgement
U
دادرسی داوری
judgement
U
دادرسی فتوی
civil litigation
U
دادرسی مدنی
stay of proceedings
U
تعلیق دادرسی
hearings
U
استماع دادرسی
new trial
U
اعاده دادرسی
summery proceedings
U
دادرسی اختصاری
prosecution team
U
تیم دادرسی
stay of proceedings
U
توقیف دادرسی
speedy trial
U
دادرسی فوری
judgment
U
داوری دادرسی
judgments
U
دادرسی داوری
justiciable
U
قابل دادرسی
judgements
U
دادرسی داوری
judgements
U
دادرسی فتوی
security for cost
U
تامین هزینه دادرسی
with costs
U
بعلاوه هزینه دادرسی
taxation of costs
U
مالیات هزینه دادرسی
bill of costs
U
صورت هزینه دادرسی
civil procedure
U
ایین دادرسی مدنی
law of civil procedure
U
ائین دادرسی مدنی
law of criminal procedure
U
ائین دادرسی کیفری
law of procedure
U
قانون ائین دادرسی
oyer
U
تقاضای استماع یا دادرسی
principle of civil litigation
U
ایین دادرسی مدنی
principle of criminal procedure
U
ایین دادرسی کیفری
to delay the proceedings
U
به تأخیر انداختن دادرسی
in camera proceedings
U
دادرسی غیر علنی
hearing incamera
U
دادرسی غیر علنی
code of procedure
U
قانون ایین دادرسی
inquisitorial procedure
U
دادرسی با شکنجه و سخت گیری
mistrial
U
دادرسی پوچ وبی نتیجه
criminal proceedure code
U
قانون ایین دادرسی کیفری
civil procedure code
U
قانون ایین دادرسی مدنی
meets
U
: جلسه
seance
U
جلسه
sitting
U
جلسه
meet
U
: جلسه
meetings
U
جلسه
meeting
U
جلسه
sittings
U
جلسه
sessions
U
جلسه
session
U
جلسه
oyez
U
اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
judged
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judging
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judge
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judges
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
taxing master
U
مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
public session
U
جلسه علنی
agendas
U
دستور جلسه
in the meeting of d may
U
در جلسه سوم می
meeting
U
انجمن جلسه
reunions
U
تجدید جلسه
order of the day
U
دستور جلسه
court session
U
جلسه دادگاه
nonresident
U
غیرحاضر در جلسه
minute
U
صورت جلسه
meetings
U
انجمن جلسه
reunion
U
تجدید جلسه
agenda
U
دستور جلسه
special session
U
جلسه مخصوص
minutes
U
صورت جلسه
chairperson
U
رئیس جلسه
chairpersons
U
رئیس جلسه
chairmen
U
رئیس جلسه
chairman
U
رئیس جلسه
general meeting
U
جلسه عمومی
legal aid
U
معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
protocol
U
صورت جلسه کنفرانس
protocols
U
صورت جلسه ازمایش
walkouts
U
اعتصاب ,ترک جلسه
The meeting was postponed.
U
جلسه را عقب انداختند
protocol
U
صورت جلسه ازمایش
special session
U
جلسه فوق العاده
convening
U
تشکیل جلسه دادن
convenes
U
تشکیل جلسه دادن
convened
U
تشکیل جلسه دادن
protocols
U
صورت جلسه کنفرانس
work out
U
برنامه یک جلسه تمرین
bull session
U
جلسه محاوره ومرور
the house went into secret session
U
مجلس جلسه سری
to hold a session
U
جلسه منعقد کردن
to hold a meeting
U
جلسه منعقد کردن
cabinet council
U
جلسه هیات وزیران
convene
U
تشکیل جلسه دادن
walkout
U
اعتصاب ,ترک جلسه
private session
U
جلسه غیر علنی
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
record
U
صورت جلسه سابقه
convocations
U
جلسه عمومی دانشجویان
seance
U
جلسه احضارارواح وغیره
convocation
U
جلسه عمومی دانشجویان
seance
U
جلسه احضار روح
stags
U
جلسه یا مهمانی مردانه
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
stag
U
جلسه یا مهمانی مردانه
sitting in camera
U
جلسه غیر علنی
spectators
U
مستمعین جلسه دادگاه
critic report
U
گزارش نتیجه جلسه انتقاد
adjournments
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
proces verbal
U
صورت جلسه نشست نامه
adjournment
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
presides
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
to sit
U
درباره موضوعی جلسه کردن
preside
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
critiques
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
critique
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
presided
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
open the meeting
U
رسمیت جلسه را اعلام کردن
presiding
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
Those who attended the meeting.
U
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
lyuch law
U
مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
seminars
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminar
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
call a metting
U
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
minute
U
خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
The date of the meeting has been advanced.
U
تاریخ جلسه جلو افتاده است
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
the inquisition
U
دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
quorum
U
حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
briefings
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefing
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
U
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
convoke
U
برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
hansardize
U
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
agenda
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
agendas
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
procedendo
U
حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
To conduct a meeting in an orderly manner.
U
جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
to call a meeting of the board of directors
U
برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
peremptory undertaking
U
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
refresher
U
حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
summing up evidence
U
نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
walkthrough
U
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
lord high stew of england
U
رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
to hear a case
U
دعوایی راگوش کردن درامری دادرسی کردن
furthers
U
مجدد
further
U
مجدد
furthered
U
مجدد
seconds
U
مجدد
renewed
U
مجدد
seconding
U
مجدد
reflorescence
U
مجدد
furthering
U
مجدد
second
U
مجدد
seconded
U
مجدد
further on
U
مجدد
furthermore
U
مجدد
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
reproductions
U
تولید مجدد
retaken
U
گرفتن مجدد
re-run
U
نمایش مجدد
reproduction
U
تولید مجدد
retake
U
گرفتن مجدد
re-runs
U
نمایش مجدد
re-running
U
نمایش مجدد
retakes
U
گرفتن مجدد
retaking
U
گرفتن مجدد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com