English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
barburetor heater U جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
branch pipe U پنجه اگزوز
heat muff U پوشش اطراف پنجه اگزوز
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
anent U دراطراف
circa U دراطراف
he looked about U دراطراف
epistyle U گچ بری دراطراف در
around U پیرامون دراطراف
circumlunar U دراطراف ماه
kick around <idiom> U دراطراف دراز کشیدن
circumfluent U جاری شونده دراطراف
fallopian tubes U لولههای رحم
malpighian tubes or vessels U لولههای ملپیگی
bronchial tubes U لولههای نایژ
voice tube U لولههای صدارسان
flying lines U لولههای متحرک
guide pipes U لولههای راهنما
ducts U لولههای هوا
vapor trail U لولههای بخار
drop message U لولههای خبر
blow tubes U لولههای دمنده
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
helminthology U مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
ambient water U ابی که در عمق معین دراطراف غواص است
periodontal U واقع دراطراف دندان یا دندانها ضریع دندانی
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
boulevards U خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
boulevard U خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
casing pipe U لولههای غیرمشبک چاه
stuffing tube U لولههای کانال کشی ناو
quick coupler U بست سریع در لولههای ابرسانی
carburetor tickler U پاک کننده لولههای کاربراتور
exhaust U اگزوز
exhausts U اگزوز
pipe cutter U اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
canning U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
utilidor U لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
can U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
wreckage locator U دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
exhausts U لوله اگزوز
exhaust cone U مخروطی اگزوز
exhaust manifold U چندراهی اگزوز
exhaust U لوله اگزوز
exhaust stroke U مرحله اگزوز
exhaust system U سیستم اگزوز
combustion/exhaust U اگزوز-خروجبخار
tail pipe U لوله اگزوز
stacks U لوله اگزوز
stacked U لوله اگزوز
stack U لوله اگزوز
turbocharger U انبار اگزوز
exhaust pipe لوله اگزوز
tailpipe U لوله انتهایی اگزوز
exhaust gas admission اگزوز ورود گاز
retention area U قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
back-firing [detonating] exhaust U لوله اگزوز آتش گیر
back pressure U فشاراگزوز فشار عقب نشینی اگزوز
bayonet exhaust pipe U قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
braids U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
vectored attacks U تک غیر مستقیم هواپیما به هدف با استفاده از هدایت یک یکان زمینی مستقر دراطراف هدف
fistula U پنجه
griff U پنجه
cross arm U پنجه
digitation U پنجه
toe U پنجه
digitigrade U پنجه رو
downstream toe U پنجه سد
toes U پنجه
talons U پنجه
talon U پنجه
paws U پنجه
paw U پنجه
claws U پنجه
claw U پنجه
pitchforks U پنجه
clawed U پنجه
clawing U پنجه
adactylous U بی پنجه
pitchfork U پنجه
fives U پنجه
pawed U پنجه
fork U پنجه
pawing U پنجه
forking U پنجه
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
gas fitter U فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
pentadactylic U پنجه دار
lycopod U پنجه گرگی
pawed U پنجه زدن
palmate U شبیه پنجه
lycopodium U پنجه گرگی
pedatifid U پنجه وار
pentadactylous U پنجه دار
paw U پنجه زدن
cyclamens U پنجه مریم
toe U با پنجه پا زدن
knuckle duster U پنجه بوکس
knuckle-duster U پنجه بوکس
knuckle-dusters U پنجه بوکس
brass knuckles U پنجه بوکس
wild bryony U پنجه کلاغ
cyclamen U پنجه مریم
sowbread U پنجه مریم
toeless U بدون پنجه
toe cap U پنجه کفش
the mailed fist U زور سر پنجه
swine bread U پنجه مریم
toe U با پنجه پا راندن
paws U پنجه زدن
pawing U پنجه زدن
fissidactyl U پنجه شکافته
cat's paws U پنجه گربه
tiptoe U نوک پنجه
cat's paw U پنجه گربه
tiptoeing U نوک پنجه
tiptoes U نوک پنجه
fissiped U پنجه شکافته
tiptoed U نوک پنجه
heel and toe با پنجه و پاشنه
intoed U پنجه برگشته
hellweed U پنجه کلاغ
hand post U پنجه راهنما
lobster claw U پنجه خرچنگی
leptodactyl U باریک پنجه
intoed U پنجه بتو
kick up U زدن پنجه
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
toeplate U نعل پنجه کفش
crow foot zinc U پیل پنجه کلاغی
square toed U دارای پنجه مربع
digitation U انشعاب بشکل پنجه
pounce U درحال حمله با پنجه
pouncing U درحال حمله با پنجه
pounces U درحال حمله با پنجه
ball of toe U گوشت زیر پنجه پا
brass knuckles U پنجه مشت زنی
winnowwing fan U جام پنجه شانه
pounced U درحال حمله با پنجه
devil's claw U خفت پنجه دیوی
pigeon toed U دارای پنجه برگشته
monkey fist U گره پنجه میمون
pedate U پنجه دار شبیه پا
lumbrical U ماهیچه انگشت یا پنجه
ground fir U پنجه گرگ سلاژین
forepaw U پنجه دست حیوانات
forepaw U پنجه پای جلو
hunker U روی پنجه پاایستادن
clevis U اتصال پنجه مفصلی
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
base thickness of buttress U عرض پنجه پشت بند
cross swords U دست و پنجه نرم کردن
fingering U پنجه گذاری انگشت کاری
scoop U پنجه ماشین خاک برداری
scooped U پنجه ماشین خاک برداری
scooping U پنجه ماشین خاک برداری
scoops U پنجه ماشین خاک برداری
He has a delightful touch on the guitar . U گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
pigeon toed U دارای پنجه خمیده بداخل
hand-to-hand U دسته و پنجه نرم کردن
syndactylism U پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
toe off U جدا شدن پنجه پا از زمین
hand to hand U دسته و پنجه نرم کردن
pentadactylate U دارای پنج زائده شبیه پنجه
palmipede U پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
Ravishingly beautiful. U مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
Foxglove U گل پنجه علی [در تهیه رنگ زرد]
cats paw U الت دست دیگران گره پنجه گربهای
jacana U پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
tap dance U نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
to beg [of a dog holding up front paws] U التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to sit up and beg U التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
longspur U انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
an fitting U رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
bear's foot نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
musub duchi U موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
parmakli U لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
pentadactylate U پنج انگشتی دارای پنج پنجه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com