English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
buff U جلا پوست انسان
buffs U جلا پوست انسان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bleb U برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
Other Matches
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peels U پوست انداختن پوست
peel U پوست انداختن پوست
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
in human shape U انسان
homo U انسان
homosapiens U انسان
man U انسان
mans U انسان
loard of creation U انسان
mortal U انسان
human beings U انسان
mortals U انسان
human being U انسان
anthropoids U شبه انسان
humankind U نوع انسان
superhuman U برتر از انسان
anthropomorphic U شبیه انسان
subhuman U مادون انسان
rumps U کفل انسان
rump U کفل انسان
The human body U بدن انسان
cannibalism U ادمخواری انسان
dewlaps U غبغب انسان
misanthrope U انسان گریز
anthropoid U انسان نما
anthropoid U شبه انسان
humanitarian U انسان گرایانه
egalitarian U طرفدارتساوی انسان
bod U بدن انسان
humanoid U شبیه انسان
the outward man U انسان فاهر
anthropoids U انسان نما
bods U بدن انسان
anthropologist U انسان شناس
misanthropes U انسان گریز
dewlap U غبغب انسان
humanoids U شبیه انسان
homo faber U انسان ابزارساز
homo economicus U انسان اقتصادی
hominid U جنس انسان
anthropology U انسان شناسی
heidelberg man U انسان هایدلبرگ
godman U انسان خداوار
humanly U مثل انسان
humanist U انسان گرا
eudemonology U گفتاردرسعادت انسان
economic man U انسان اقتصادی
anthropocentrism U انسان محوری
anthropophobia U انسان هراسی
atomy U اسکلت انسان
homo politicus U انسان اجتماعی
homosapiens U نوع انسان
mankind U نوع انسان
pithecanthrope U انسان میمونی
marginal man U انسان حاشیهای
manward U بطرف انسان
primitive U انسان اولیه
kindlity U انسان وار
infrahuman U پایین تر از انسان
infrahuman U مادون انسان
palm U کف دست انسان
palms U کف دست انسان
anthropomorphism U انسان انگاری
misanthropy U انسان بیزاری
humansit U انسان دوست
human movement U حرکت انسان
brisket U سینه انسان
voice U صدای انسان
human nature U طبیعت انسان
voicing U صدای انسان
voices U صدای انسان
theophany U فهور خدابه انسان
prehuman U پیش از پیدایش انسان
theophany U تجلی خدا به انسان
homosapiens U نام علمی انسان
voicing U صدای سخنرانی انسان
pre adamite U انسان پیش از ادم
anthropology U علم انسان شناسی
humanism U مکتب اصالت انسان
voices U صدای سخنرانی انسان
hu man U وابسته ب ه انسان بشری
hypomorph U انسان سرگرد وپاکوتاه
misanthropic U مربوط به انسان گریزی
physical anthropology U انسان شناسی جسمانی
man of mould U انسان خاکی یا فانی
man trap U دام برای انسان
manxman U اهل جزیره انسان
varmint U انسان یاحیوان مزاحم
varment U انسان یاحیوان مزاحم
trunk U خرطوم بینی انسان
trunks U خرطوم بینی انسان
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
neoanthropic U شبیه انسان جدید
kindlily U بطورملایم انسان وار
ape U میمون انسان نما
man-made U ساخته دست انسان
cultural anthropology U انسان شناسی فرهنگی
man-made U مصنوع انسان انسانی
supermen U موجود مافوق انسان
superman U موجود مافوق انسان
man made U ساخته دست انسان
man made U مصنوع انسان انسانی
foliate mask U صورت مجسمه انسان
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
aping U میمون انسان نما
apes U میمون انسان نما
aped U میمون انسان نما
humankind U بشریت نژاد انسان
ethos U صفات وشخصیت انسان
feces U مدفوع انسان وحیوان
voice U صدای سخنرانی انسان
anthropomorphic U دارای شکل انسان
equalitarian U طرفدار تساوی انسان
homo sapiens U انسان اندیشه ورز
ash U بقایای جسد انسان پس از مرگ
humanization U انسان پروری متمدن سازی
gorilla U بزرگترین میمون شبیه انسان
self born U پیدا شده در نفس انسان
subhuman U دارای صفاتی شبیه انسان
man is a risible creature U انسان مخلوقی است خنده کن
crutch U محل انشعاب بدن انسان
superhuman U ابر انسان فوق بشری
preadolescence U دوره قبل از بلوغ انسان
crutches U محل انشعاب بدن انسان
pithecanthrope U برزخ میان انسان و میمون
polygenesis U پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
gorillas U بزرگترین میمون شبیه انسان
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
trichotomy U تقسیم وجود انسان به سه قسمت
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
truncal U وابسته به تنه انسان یا درخت
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
theophanic U وابسته به تجلی خدا به انسان
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
zombies U انسان زنده شد ادم احمق
zombie U انسان زنده شد ادم احمق
hu man U دارای خوی انسانی انسان
anthropology U مبحث روابط انسان با خدا
glanders U بیماری مسری اسب و انسان
floruit U دوره رشد وپیشرفت انسان
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
macaque U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
anthropic U مربوط به دوران پیدایش انسان
anthropogenic U مربوط به پیدایش و تکامل انسان
zombi U انسان زنده شد ادم احمق
droid U یک ادم ماشینی شبیه انسان
macaca U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
psilanthropy U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
psilanthropism U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
inhabitiveness U میل طبیعی انسان به بود باش
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
fruitarianism U اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
theanthropic U مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
prehominidae U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
mensch U [انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
The human brain is a complex organ . U مغز انسان عضو پیچیده یی است
pick up a trail/scent <idiom> U تشخیص جای پای انسان یا حیوان
machover draw a person test U ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
prehominid U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
crumpled rose leaf U چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
memento mori U کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
zooplasty U فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
anthropometry U مبحث سنجش و اندازه گیری بدن انسان
anthropometric U وابسته به مبحث اندازه گیری بدن انسان
metempsychosis U حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
man handle U با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
animalist U مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
voice U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
life cycle U مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
acanthocephala U انواع کرمهای قلاب دار رودهء انسان
voicing U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voices U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com