Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tray
U
جعبه دو خانه
trays
U
جعبه دو خانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
Other Matches
containers
U
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container
U
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
magazine
U
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines
U
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest
U
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass
U
جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit
U
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
oil gear
U
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
kit
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
U
خانه خانه کردن
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
drawers
U
جعبه
air box
U
جعبه دم
hutches
U
جعبه
cist
U
جعبه
incasement
U
جعبه
box pass
U
جعبه رخ ده
hutch
U
جعبه
drawer
U
جعبه
chest set
U
جعبه
chest
U
جعبه
boxes
U
جعبه
box
U
جعبه
case
U
جعبه
hot bus bar
U
جعبه
kits
U
جعبه
cages
U
جعبه
chests
U
جعبه
kit
U
جعبه
cage
U
جعبه
cases
U
جعبه
phantom target
U
جعبه بازاوا
box suitmeats
U
جعبه شیرینی
echo box
U
جعبه بازاوا
carter
U
جعبه کارتر
boxy
U
جعبه مانند
busbar
U
جعبه تقسیم
crates
U
جعبه بندی
crate
U
جعبه بندی
breakout box
U
جعبه قطع
tool box
U
جعبه ابزار
tool kits
U
جعبه ابزار
tool kit
U
جعبه ابزار
conduit box
U
جعبه انشعاب
connection box
U
جعبه اتصال
cotainer
U
جعبه باطری
decision box
U
جعبه تصمیم
demolition kit
U
جعبه تخریب
discrimination box
U
جعبه افتراق
distributing box
U
جعبه تقسیم
splice box
U
جعبه تقسیم
completed case
U
جعبه پر شده
colour box
U
جعبه رنگ
coil box
U
جعبه پیچک
tool boxes
U
جعبه ابزار
crankcase
U
جعبه کارتر
cartridge box
U
جعبه فشنگ
drive mechanism
U
جعبه دنده
chain case
U
جعبه زنجیر
case
U
صندوق جعبه
distribution box
U
جعبه تقسیم
cases
U
صندوق جعبه
distribution box
U
جعبه انشعاب
box stall
U
جعبه اخور
holdall
U
جعبه هزارپیشه
showcasing
U
جعبه اینه
showcases
U
جعبه اینه
showcased
U
جعبه اینه
showcase
U
جعبه اینه
black boxes
U
جعبه سیاه
black box
U
جعبه سیاه
holdalls
U
جعبه هزارپیشه
transmission
U
جعبه دنده
transmissions
U
جعبه دنده
soapbox
U
جعبه صابون
soapboxes
U
جعبه صابون
box
U
جعبه مقوایی
boxes
U
جعبه مقوایی
carton
U
جعبه مقوایی
cartons
U
جعبه مقوایی
gear
U
جعبه دنده
geared
U
جعبه دنده
gears
U
جعبه دنده
junction boxes
U
جعبه تقسیم
junction boxes
U
جعبه اتصال
junction box
U
جعبه ترمینال
junction box
U
جعبه تقسیم
junction box
U
جعبه اتصال
battery case
U
جعبه باتری
bernoulli box
U
جعبه برنولی
box connector
U
رابط جعبه
junction boxes
U
جعبه ترمینال
battery bus
U
جعبه تقسیم
battery box
U
جعبه باطری
gearbox
U
جعبه دنده
gearboxes
U
جعبه دنده
gearing
U
جعبه دنده
hatbox
U
جعبه کلاه
hatboxes
U
جعبه کلاه
ab power pack
U
جعبه تغذیه ا.ب
air box
U
جعبه هوا
alarm box
U
جعبه الارم
ammunition chest
U
جعبه مهمات
battery box
U
جعبه باتری
box maker
U
جعبه ساز
jack box
U
جعبه اتصال
toolbox
U
جعبه ابزار
terminal box
U
جعبه ترمینال
terminal box
U
جعبه کلم
outlet box
U
جعبه دیواری
outlet box
U
جعبه خروجی
output box
U
جعبه فیوز
panel box
U
جعبه تابلو
switching kit
U
جعبه اتصال
jardiniere
U
جعبه گلدان
jewel box
U
جعبه جواهر
mail box
U
جعبه پستی
sandboxes
U
جعبه یا گودال شن
zoom box
U
جعبه درشتنمایی
workbox
U
جعبه ابزار
transmission case
U
جعبه دنده
mirror frame
U
جعبه اینه
pouch kit
U
جعبه دارو
power pack
U
جعبه تغذیه
problem box
U
جعبه مساله
casket
U
جعبه جواهرات
sandtable
U
جعبه شنی
casket
U
جعبه کوچک
cabinets
U
جعبه کشودار
cabinet
U
جعبه کشودار
musical boxes
U
جعبه ساز
caskets
U
جعبه کوچک
repair kit
U
جعبه تعمیر
puzzle box
U
جعبه معما
steering gear
U
جعبه فرمان
panels
U
جعبه کلیدبرق
smoke pot
U
جعبه دودانگیز
panel
U
جعبه کلیدبرق
skinner box
U
جعبه اسکینر
caskets
U
جعبه جواهرات
shuttle box
U
جعبه دو سره
musical box
U
جعبه ساز
socket box
U
جعبه پریز
receivers
U
جعبه خزانه
receiver
U
جعبه خزانه
blocked
U
جعبه قرقره
block
U
جعبه قرقره
goal box
U
جعبه هدف
watchcase
U
جعبه ساعت
gear case
U
جعبه دنده
blocks
U
جعبه قرقره
incase
U
در جعبه گذاردن
gear box
U
جعبه دنده
incase etc
U
در جعبه گذاشتن
inductance box
U
جعبه اندوکتانس
fuse box
U
جعبه فیوز
gun bag
U
جعبه توپ
fuse boxes
U
جعبه فیوز
reliquaries
U
جعبه اشیاء متبرکه
reliquary
U
جعبه اشیاء متبرکه
shells
U
جعبه حاوی باروت
holdall
U
جعبه اسبابهای مختلف
cold spell or cold snap
<idiom>
U
یک جعبه هوای سرد
show case
U
ویترین جعبه اینه
kettle
U
جعبه قطب نما
accessory box
جعبه لوازم یدکی
shell
U
جعبه حاوی باروت
ratchet box
U
جعبه آچار جغجغه ای
accessory gear box
جعبه چرخدنده فرعی
palette
U
جعبه رنگ نقاشی
cameras
U
دوربین یا جعبه عکاسی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
boxed
U
قرار دادن در یک جعبه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com