Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to seek somebody out
U
جستجو برای پیدا کردن کسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
searchingly
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
to prospect
[for]
U
جستجو کردن
[برای]
to grub
U
جستجو کردن
[برای]
to grub about
U
جستجو کردن
[برای]
backwards
U
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
to seek a remedy for something
U
چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
to get a meat for a bird
U
برای مرغی جفت پیدا کردن
head-hunting
<idiom>
U
جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
service
U
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced
U
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
to make friends
[to make connections]
U
رابطه پیدا کردن
[با مردم برای هدفی]
to always find something to gripe about
U
همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
grapnel
U
لنگر قلابدار برای پیدا کردن اشیای گم شده در اب
grapnels
U
لنگر قلابدار برای پیدا کردن اشیای گم شده در اب
to pick up somebody
U
کسی را پیدا کردن
[دوست دختر یا پسر یا یک نفر برای سکس]
curve fitting
U
روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
seeks
U
جستجو برای یافتن
seeking
U
جستجو برای یافتن
seek
U
جستجو برای یافتن
documenting
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
searched
U
جستجو برای یک موضوع داده
searchingly
U
جستجو برای یک موضوع داده
searches
U
جستجو برای یک موضوع داده
search
U
جستجو برای یک موضوع داده
match
U
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
matches
U
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
areas
U
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area
U
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
dichotomizing search
U
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
case sensitive search
U
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
seeking
U
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks
U
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seek
U
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
Can you find me a porter?
U
آیا میتوانید برای من یک باربر پیدا کنید؟
trapdoor
U
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoors
U
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
these room let well
U
نمیتوانیم برای اطاقهایم اجاره نشین پیدا کنم
Can you find me a babysitter?
U
آیا میتوانید برای من یک پرستار بچه پیدا کنید؟
linear
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
to frisk
[a person]
U
دست روی بدن کسی کشیدن
[در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
disjunctive search
U
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
They have come out with a new gimmick to attract customers .
U
کلک جدیدی برای جلب مشتری پیدا کرده اند
browser
U
برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
distributes
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
backward
U
جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
step through
U
عمل برنامه رفع خطا که برای را خط به خط اجرا میکند تا خطا را در هر لحظه پیدا کند
to search
U
جستجو کردن
snook
U
جستجو کردن
ransacking
U
جستجو کردن
ransacks
U
جستجو کردن
to feel after any thing
جستجو کردن
ransacked
U
جستجو کردن
seed
U
جستجو کردن
searchingly
U
جستجو کردن
seeds
U
جستجو کردن
track down
<idiom>
U
جستجو کردن
surveillance
U
جستجو کردن
to smell about
U
جستجو کردن
ransack
U
جستجو کردن
seach
U
جستجو کردن
to scratch about
U
جستجو کردن
hunt for
U
جستجو کردن
seeks
U
جستجو کردن
to browse through
U
جستجو کردن
seek
U
جستجو کردن
mouse
U
جستجو کردن
seeking
U
جستجو کردن
search
U
جستجو کردن
hunt up
U
جستجو کردن
hunt after
U
جستجو کردن
to hunt up
U
جستجو کردن
searched
U
جستجو کردن
searches
U
جستجو کردن
to rummage
U
جستجو کردن
mouses
U
جستجو کردن
to search after
U
جستجو کردن
scours
U
جستجو کردن
scoured
U
جستجو کردن
scour
U
جستجو کردن
searchingly
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searched
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searches
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
to hunt out
U
جستجو کردن ویافتن
go through
<idiom>
U
جستجو وکنکاش کردن
to search
U
گشتن
[جستجو کردن]
to make r. after something
U
چیزی را جستجو کردن
wild goose chase
<idiom>
U
ناامیدانه جستجو کردن
to sift through something
U
با زیر و رو جستجو کردن
damp
U
دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
dampers
U
دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
dampest
U
دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
grubs
U
زمین کندن جستجو کردن
grub
U
زمین کندن جستجو کردن
search and clear
U
جستجو و پاک کردن دشمن
grubbed
U
زمین کندن جستجو کردن
pin point
U
پیدا کردن
acquire
پیدا کردن
gain
U
پیدا کردن
gained
U
پیدا کردن
gains
U
پیدا کردن
tracks
U
پیدا کردن
averaging
U
پیدا کردن
track
U
پیدا کردن
averages
U
پیدا کردن
averaged
U
پیدا کردن
tracked
U
پیدا کردن
to look up
U
پیدا کردن
average
U
پیدا کردن
to pick up
U
پیدا کردن
to pluck up one's heart
U
دل پیدا کردن
detects
U
پیدا کردن
detecting
U
پیدا کردن
detected
U
پیدا کردن
find
U
پیدا کردن
smell out
U
با بو پیدا کردن
finds
U
پیدا کردن
to search out
U
پیدا کردن
to figure up
پیدا کردن
detect
U
پیدا کردن
inspect
U
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting
U
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects
U
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected
U
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
to dig up
U
با به هم زدن
[جستجو کردن]
از خاک در آوردن
give tongue
U
عوعو کردن در پیدا کردن بوی شکار
touted
U
خریدار پیدا کردن
tout
U
خریدار پیدا کردن
touting
U
خریدار پیدا کردن
preempt
U
حق تقدم پیدا کردن
touts
U
خریدار پیدا کردن
to spring a leaguer
U
رخنه پیدا کردن
to work out something
U
حل چیزی را پیدا کردن
liaises
U
ارتباط پیدا کردن
equation of payments
U
قاعده پیدا کردن
declining
U
شیب پیدا کردن
demonetize
U
تنزل پیدا کردن
shield
U
حفاظ پیدا کردن
decline
U
شیب پیدا کردن
shields
U
حفاظ پیدا کردن
liaising
U
ارتباط پیدا کردن
converges
U
تقارت پیدا کردن
prove opplicable
U
مصداق پیدا کردن
declines
U
شیب پیدا کردن
take to
U
تمایل پیدا کردن
To find a way out. To find a remedy.
U
چاره پیدا کردن
qualifies
U
شایستگی پیدا کردن
stammered
U
لکنت پیدا کردن
stammers
U
لکنت پیدا کردن
declined
U
شیب پیدا کردن
hade
U
تمایل پیدا کردن
dampened
U
رطوبت پیدا کردن
luff
U
لنگر پیدا کردن
in the doghouse
<idiom>
U
مشکل پیدا کردن با
to think out
U
با فکر پیدا کردن
liaised
U
ارتباط پیدا کردن
to take umbra at
U
رنجش پیدا کردن از
liaise
U
ارتباط پیدا کردن
converging
U
تقارت پیدا کردن
dampens
U
رطوبت پیدا کردن
come to an agreement
U
موافقت پیدا کردن
qualify
U
شایستگی پیدا کردن
converge
U
تقارت پیدا کردن
to win fame
U
شهرت پیدا کردن
converged
U
تقارت پیدا کردن
to take a ply
U
تمایل پیدا کردن
take to
U
تمایل پیدا کردن به
dampening
U
رطوبت پیدا کردن
dampen
U
رطوبت پیدا کردن
stammer
U
لکنت پیدا کردن
to become a necessity
U
لزوم پیدا کردن
LRU
U
الگوریتمی که صفحه حافظه که آخرین بار پیش از همه دستیابی شده است را پیدا میکند و پاک میکند تا فضای برای صفحات دیگر باز کند
pay dirt
<idiom>
U
زیر خاکی پیدا کردن
wavering
U
فتور پیدا کردن دو دل بودن
read between the lines
<idiom>
U
پیدا کردن مفهوم ضمنی
radar trapping
U
اختلال پیدا کردن رادار
wavers
U
فتور پیدا کردن دو دل بودن
hit on/upon
<idiom>
U
پیدا کردن چیزی که میخواهی
overmaster
U
مهارت کامل پیدا کردن در
to come to an understanding
U
پیدا کردن سازش پیداکردن
to make the pot boi;
U
معاش خود را پیدا کردن
to pick out
U
باگوش پیدا کردن دریافتن
to pick up
U
فراگرفتن دوباره پیدا کردن
respired
U
امید تازه پیدا کردن
respires
U
امید تازه پیدا کردن
respiring
U
امید تازه پیدا کردن
respire
U
امید تازه پیدا کردن
to rummage out
U
با جستجوی زیاد پیدا کردن
cabbages
U
کش رفتن رشد پیدا کردن
cabbage
U
کش رفتن رشد پیدا کردن
to nerve oneself
U
قوت قلب پیدا کردن
genealogize
U
شجره کسی را پیدا کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com