English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to seek a position U جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to prospect for gold U جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
herborize U جستجوی گیاه کردن
canvasses U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
to rummage out U با جستجوی زیاد پیدا کردن
to search U گشتن [جستجو کردن]
goggle U چپ نگاه کردن گشتن
goggled U چپ نگاه کردن گشتن
goggling U چپ نگاه کردن گشتن
foraging U پی علف گشتن کاوش کردن
forage U پی علف گشتن کاوش کردن
forages U پی علف گشتن کاوش کردن
foraged U پی علف گشتن کاوش کردن
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
circuit U دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
circuits U دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
job to job transition U فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
to outflank an army U گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
surf U جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
in search of U در جستجوی
after U در جستجوی
sequential search U جستجوی ترتیبی
table look up U جستجوی جدول
binary chop U جستجوی دودویی
the search of U جستجوی چیزی
area search U جستجوی ناحیه
dichotomizing search U جستجوی دوقسمتی
fibonacci search U جستجوی فیبوناچی
dichotomizing search U جستجوی دو حالته
linear search U جستجوی خطی
dichotomizing search U جستجوی دورستهای
chaining search U جستجوی زنجیرهای
area search U جستجوی دامنهای
pervestigation U جستجوی کامل
perquisition U جستجوی کامل
area search U جستجوی ناحیهای
global search U جستجوی سراسری
binary search U جستجوی دودوئی
backward search U جستجوی پسرو
head seek time U زمان جستجوی هد
binary search U جستجوی دوتایی
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
multifile search U جستجوی چند پروندهای
full text searching U جستجوی تمام متن
optimum tree search U جستجوی بهینه درخت
rummage up U با جستجوی زیاد در اوردن
rummage out U با جستجوی زیاد در اوردن
calk U بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
see about (something) <idiom> U دنبال چیزی گشتن ،چیزی را چک کردن
hits U جستجوی موفق در پایگاه داده
hitting U جستجوی موفق در پایگاه داده
hit U جستجوی موفق در پایگاه داده
hunting U فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
free WAIS U گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
searches U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
search U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searched U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searchingly U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
primming U بتونه کاری کردن راه انداختن موتور یا گرم کردن ان
tempering (metallurgy) U بازپخت [سخت گردانی] [دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن] [فلز کاری]
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
overpersuade U کسی را بر خلاف میلش به کردن کاری وادار کردن
searches U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
searched U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searchingly U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
bumble U اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumbled U اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumbles U اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
whitewash U سفید کاری کردن ماست مالی کردن
To do something slapdash. U کاری را سرهم بندی کردن ( سمبل کردن )
chaining U جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
binary look up U روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
reforest U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforested U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforests U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforesting U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
fullest U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
full U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
list U لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
stucco U گچ کاری کردن
habitual way of doing anything U کردن کاری
recondition U نو کاری کردن
reconditioned U نو کاری کردن
reconditions U نو کاری کردن
strangle U ول گشتن
searchingly U گشتن
seeking U گشتن
to muck a bout U ول گشتن
hang around U ول گشتن
putters U ول گشتن
To loaf about . To loiter . U ول گشتن
searched U گشتن
puttered U ول گشتن
search U گشتن
swivel U گشتن
searches U گشتن
putter U ول گشتن
swivels U گشتن
to poke a bout U ول گشتن
swivelled U گشتن
slosh U ول گشتن
puttering U ول گشتن
go about U گشتن
seach U گشتن
sloshing U ول گشتن
to knock about U ول گشتن
seek U گشتن
roaming U گشتن
to fool about U ول گشتن
roamed U گشتن
to go about U گشتن
roams U گشتن
sloshes U ول گشتن
seeks U گشتن
roam U گشتن
garden U درخت کاری کردن باغبانی کردن
enforce U مجبور کردن وادار کردن به کاری
prime U تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
gardens U درخت کاری کردن باغبانی کردن
engrave U کنده کاری کردن در حکاکی کردن
primed U تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
enforced U مجبور کردن وادار کردن به کاری
primes U تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
engraved U کنده کاری کردن در حکاکی کردن
engraves U کنده کاری کردن در حکاکی کردن
gardened U درخت کاری کردن باغبانی کردن
enforces U مجبور کردن وادار کردن به کاری
mess U :شلوغ کاری کردن الوده کردن
messes U :شلوغ کاری کردن الوده کردن
enforcing U مجبور کردن وادار کردن به کاری
viewed U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
view U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
views U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewing U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
flourish U زینت کاری کردن
flourished U زینت کاری کردن
flourishes U زینت کاری کردن
plasters U گچ کاری کردن اندود
to intervene in an affair U در کاری مداخله کردن
manipulation U دست کاری کردن
stunting U شیرین کاری کردن
stunts U شیرین کاری کردن
mind to do a thing U متمایل کردن به کاری
to start out to do something U قصد کاری را کردن
plaster U گچ کاری کردن اندود
lubrication U روغن کاری کردن
carve U کنده کاری کردن
stunt U شیرین کاری کردن
shyster U دغل کاری کردن
inlays U خاتم کاری کردن
rodeo U سوار کاری کردن
carvings U کنده کاری کردن
the proper time to do a thing U برای کردن کاری
inlay U خاتم کاری کردن
keen set for doing anything U ارزومند کردن کاری
carves U کنده کاری کردن
carved U کنده کاری کردن
rodeos U سوار کاری کردن
purfle U منبت کاری کردن
To perform a feat. U شیرین کاری کردن
keen set for doing anything U مشتاق کردن کاری
splay U منبت کاری کردن
hammered U چکش کاری کردن
calker U بتونه کاری کردن
to brush over U دست کاری کردن
spackle U بتونه کاری کردن
blackjack U مجبوربانجام کاری کردن
adventurism U اقدام به کاری کردن
hammer U چکش کاری کردن
To do something on purpose ( deliberately ). U از قصد کاری را کردن
go near to do something U تقریبا کاری را کردن
enamel U مینا کاری کردن
splaying U منبت کاری کردن
splays U منبت کاری کردن
To make assurance doubly sure . To leave nothing to chance. To take every precaution . U محکم کاری کردن
refashion U دست کاری کردن
contract U مقاطعه کاری کردن
granulate U چکش کاری کردن
inlaying U خاتم کاری کردن
splayed U منبت کاری کردن
stick with <idiom> U دنبال کردن کاری
to touch up U دست کاری کردن
hammers U چکش کاری کردن
To look for a pretext ( an excuse ). U پی بهانه گشتن
to draw blank U گشتن وچیزی
to fish in troubled waters U پی بازاراشفته گشتن
fossick U خوب گشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com