Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cover search
U
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
sortie plot
U
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
covertrace
U
منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
advisory area
U
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
imagery sortie
U
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
imagery
U
عکاسی هوایی
bombardment photography
U
عکاسی از بمباران هوایی
exposure station
U
ایستگاه عکاسی هوایی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
coverage index
U
کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
continuous strip photography
U
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
tipping
U
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip
U
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
coverage diagram
U
دیاگرام منطقه پوشش
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
coverage diagram
U
نمای منطقه زیر پوشش
air cover
U
پوشش هوایی
air curtain
U
پوشش هوایی
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
body of a map
U
منطقه زیر پوشش نقشه یانمودار
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
close aboard
U
پوشش هوایی نزدیک
side overlap
U
پوشش جانبی عکس هوایی
carpet bombing
U
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
lateral gain
U
پوشش جانبی زمین درعکاسی هوایی
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
air area operations
U
عملیات منطقه هوایی
control area
U
منطقه کنترل هوایی
airspace
U
منطقه عمل هوایی
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
air defense sector
U
منطقه ماموریت پدافند هوایی
airspace warning area
U
منطقه اعلام خطر هوایی
vital area
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی
area air defense commander
U
فرمانده منطقه پدافند هوایی
smoke blanket
U
پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
sweep
U
تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
reflight
U
پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
zipper
U
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
imagery pack
U
بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص
zippers
U
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
target cap
U
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
brand leader
U
بهترین علامت تجاری بهترین مارک
spectrozonal photography
U
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery
U
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
to prospect for gold
U
جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
screening, screenings
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
bezel
U
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
U
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
screen
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
in search of
U
در جستجوی
after
U
در جستجوی
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
pervestigation
U
جستجوی کامل
dichotomizing search
U
جستجوی دو حالته
dichotomizing search
U
جستجوی دوقسمتی
perquisition
U
جستجوی کامل
chaining search
U
جستجوی زنجیرهای
table look up
U
جستجوی جدول
head seek time
U
زمان جستجوی هد
area search
U
جستجوی ناحیهای
sequential search
U
جستجوی ترتیبی
global search
U
جستجوی سراسری
area search
U
جستجوی دامنهای
area search
U
جستجوی ناحیه
fibonacci search
U
جستجوی فیبوناچی
linear search
U
جستجوی خطی
dichotomizing search
U
جستجوی دورستهای
binary search
U
جستجوی دودوئی
binary chop
U
جستجوی دودویی
backward search
U
جستجوی پسرو
the search of
U
جستجوی چیزی
binary search
U
جستجوی دوتایی
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
first class
U
بهترین
pride
U
بهترین
the best of all
U
بهترین
prided
U
بهترین
gilt edged
U
بهترین
prides
U
بهترین
of the first water
U
بهترین
foremost
U
بهترین
gilt-edged
U
بهترین
gilt edge
U
بهترین
priding
U
بهترین
best
U
بهترین
tiptop
U
بهترین
cuticle
U
پوشش مو پوشش شاخی
optimum tree search
U
جستجوی بهینه درخت
rummage out
U
با جستجوی زیاد در اوردن
rummage up
U
با جستجوی زیاد در اوردن
full text searching
U
جستجوی تمام متن
multifile search
U
جستجوی چند پروندهای
herborize
U
جستجوی گیاه کردن
parallel search storage
U
انباره جستجوی موازی
In the best possible manner.
U
به بهترین وجه
top-notch
<idiom>
U
عالی ،بهترین
best
U
بهترین کار
quality
U
بهترین کیفیت
best efforts
U
بهترین مساعی
best
U
به بهترین وجه
qualities
U
بهترین کیفیت
optimum
U
بهترین امکان
hitting
U
جستجوی موفق در پایگاه داده
hit
U
جستجوی موفق در پایگاه داده
hits
U
جستجوی موفق در پایگاه داده
to rummage out
U
با جستجوی زیاد پیدا کردن
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
napped
U
بهترین شرکت کننده
classics
U
مطابق بهترین نمونه
skimeister
U
بهترین اسکی باز
tip top
U
بهترین اعلی درجه
first-class
U
درخورمردم طبقه یک بهترین
lion share
U
بزرگترین یا بهترین بخش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com