English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
instantaneous current U جریان لحظهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
instantaneous short circuit current U جریان اتصال کوتاه لحظهای
Other Matches
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
instantaneous U لحظهای
wees U لحظهای
weeing U لحظهای
wee U لحظهای
lapses U فراموشی لحظهای
lapsing U فراموشی لحظهای
snapshots U نمایش لحظهای
snapshots U تصویر لحظهای
snapshot U نمایش لحظهای
snapshot U تصویر لحظهای
quick make and break switch U کلید لحظهای
lapse U فراموشی لحظهای
instantaneous voltage U ولتاژ لحظهای
snapshot dump U روبرداری لحظهای
snapshot dump U روگرفت لحظهای
momentary equilibrium U تعادل لحظهای
transient voltage U ولتاژ لحظهای
instantaneous speed U تندی لحظهای
instantaneous velocity U سرعت لحظهای
instantaneous value U مقدار لحظهای
instantaneous power U توان لحظهای
instantaneous acoustic intensity U شدت صوت لحظهای
instantaneous luminous intensity U شدت نور لحظهای
instantaneous center of rotation U مرکز دوران لحظهای
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
instantaneous elastic deformation U تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
instantaneous voltage U مقدار لحظهای فشار الکتریکی
zero hour <idiom> U لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
bobbles U برای لحظهای توازن رااز دست دادن
bobble U برای لحظهای توازن رااز دست دادن
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
line of flow U خط جریان
process U جریان
insets U جریان
going U جریان
processes U جریان
against the stream U بر ضد جریان اب
affluxion U جریان
effluvium U جریان
twayblade U جریان
proceeding U جریان
afflux U جریان
total current U جریان کل
inset U جریان
rede U جریان
conducted U جریان
action U جریان
conducts U جریان
conducting U جریان
flush U جریان
flushes U جریان
flushing U جریان
gush U جریان
gushed U جریان
courses U جریان
rheostome U جریان بر
actions U جریان
runoff U جریان
tide U جریان
gushes U جریان
income U جریان
course U جریان
coursed U جریان
conduct U جریان
flow limit U حد جریان
streamed U جریان
flow U جریان
in the air <idiom> U جریان
stream U جریان اب
in hand U در جریان
stream U جریان
currents U جریان
flowed U جریان
flow line U خط جریان
fluor U جریان
streamed U جریان اب
afoot U در جریان
flowline U خط جریان
streams U جریان اب
streams U جریان
circulation U جریان
circulations U جریان
flows U جریان
current U جریان
free stream U جریان ازاد
flow of income U جریان درامد
luminous flux U جریان نور
idle current U جریان بی باری
conductor current U جریان هادی
free flow U جریان ازاد
fusing current U جریان ذوب
conduction current U جریان رسانایی
lightning discharge current U جریان تخلیه
line bar U شمش جریان
lightning current U جریان برق
conciliatory proceedings U جریان مصالحه
flow of expenditure U جریان هزینه
cromwell current U جریان اب کرامول
consistent flow U جریان دائمی
constant current U جریان دائم
flow net U شبکه جریان
line bar U شینه جریان
weak current U جریان ضعیف
load current U جریان بار
line charging current U جریان بارگیری خط
line circuit U جریان شبکه
fluidmeter U جریان سنج
counter current U جریان متقابل
convectional current U جریان قراردادی
d.c U جریان مستقیم
conventional current U جریان قراردادی
cooling water circulation U جریان اب سرد
flowmeter U جریان سنج
low current U جریان ضعیف
crest value U جریان بیشینه
imaginary current U جریان راکتیو
critical flow U جریان بحرانی
idle current U جریان کور
ignition current U جریان احتراق
flow of production U جریان تولید
continuity of flow U پیوستگی جریان
flow sheet U نمودار جریان
cretical flow U جریان بحرانی
convection current U جریان همرفتی
peak value U جریان بیشینه
continuous current U جریان یکنواخت
flowlines U خطوط جریان
magnetic current U جریان مغناطیسی
base flow U جریان پایه
ground water runoff U جریان زیرزمینی
average flow U جریان متوسط
measuring current U جریان سنجش
axial flow U جریان محوری
axial flow U جریان خطی
microphone current U جریان میکروفن
maximum value U جریان بیشینه
background current U جریان زمینه
bidirectional flow U جریان دو جهتی
peak current U جریان حداکثر
au courant U در جریان روز
armature current U جریان ارمیچر
aperiodic current U جریان نامتناوب
no load current U جریان بی باری
nerve current U جریان عصبی
stream of money U جریان پول
money flow U جریان پول
ground ball U توپ در جریان
alternative current U جریان متناوب
molecular flow U جریان مولکولی
live ball U توپ در جریان
an eletriccurret U جریان برق
mixed flow U جریان مرکب
mewtonian flow U جریان نیوتنی
bleeder current U جریان فراری
bleeder current U جریان پرکردن
blennorhaea U جریان مخاط
circulation of electrolyte U جریان الکترولیت
main current U جریان اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com