English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ignition current U جریان احتراق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
critical grid current U جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
maximum gate trigger current U جریان احتراق حداکثر
Other Matches
crossfiring U اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition U احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
explosion U احتراق
combustion U احتراق
explosions U احتراق
oxidization U احتراق
lighting U احتراق
ignition U احتراق
deflagration U احتراق
seeting on fire U احتراق
burning U احتراق
firing U احتراق
arson U احتراق
inflammation U احتراق
combustible U احتراق پذیر
combustible U قابل احتراق
inexplosive U غیرقابل احتراق
ignition voltage U ولتاژ احتراق
triple ignition U احتراق سه برقی
sulphur U اصل احتراق
ignition switch U کلید احتراق
external combustion U احتراق خارجی
ignition spark U جرقه احتراق
ignition pulse U ایمپولز احتراق
firing accessories U لوازم احتراق
misfiring U احتراق ناقص
firing order U ترتیب احتراق
ignitable U قابل احتراق
single ignition U احتراق تک برقی
dual ignition U احتراق دو برقی
timing U زمان احتراق
combustion U اشتعال احتراق
duplex ignition U احتراق دوگانه
internal combustion U احتراق داخلی
two spark ignition U احتراق دو جرقهای
ignition U اشتعال احتراق
sulfur U اصل احتراق
surface burning U احتراق سطحی
flash point U نقطه احتراق
flame out U قطع احتراق
firing position U موقعیت احتراق
ignition pulse U ضربه احتراق
ignitability U قابلیت احتراق
igniting agent U عامل احتراق
igniting point U نقطه احتراق
igniting spark U جرقه احتراق
ignition by contact U احتراق تماسی
ignition by incandescence U احتراق التهابی
ignition cable U کابل احتراق
ignition charge U خرج احتراق
ignition choke U پیچک احتراق
heating value U گرمای احتراق
ignitible U قابل احتراق
ignitibility U قابلیت احتراق
hot bulb ignition U احتراق سرسرخ
burning brand U نوع احتراق
combustibility U قابلت احتراق
combustiblity U قابلیت احتراق
combustion area U محفظه احتراق
combustion chamber U محفظه احتراق
igniter switch U سوئیچ احتراق
combustion efficiency U راندمان احتراق
combustion efficiency U بازده احتراق
base ignition U احتراق تحتانی
combustor U محفظه احتراق
igniter switch U کلید احتراق
ignition circuit U مدار احتراق
ignition condition U حالت احتراق
ignition device U وسیله احتراق
magneto ignition U احتراق با مگنت
pre ignition U زود احتراق
ignition control U کنترل احتراق
premature ignition U احتراق زودرس
heat of combustion U گرمای احتراق
ignition pulse U پالس احتراق
ignition lag U تاخیر احتراق
heat value U گرمای احتراق
advanced ignition U اوانس احتراق
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
explosively U بطور قابل احتراق
compression ingition U احتراق توسط فشار
delay zction firing U عمل احتراق با تاخیر
jump spark ignition U احتراق با جرقه جهنده
combustor U سیستم احتراق توربین
dual ignition system U سیستم احتراق دوتایی
molar heat of combusion U گرمای مولی احتراق
internal combustion engine U موتور احتراق داخلی
internal combustion engines U موتور احتراق داخلی
molar enthalpy of combusion U انتالپی مولی احتراق
ignition temperature U درجه حرارت احتراق
ignition system U سیستم احتراق موتور
burning brand U علامت احتراق نیمسوزی
maximum gate trigger voltage U ولتاژ احتراق حداکثر
preignition U احتراق قبل از وقت
ignition voltage U فشار الکتریکی احتراق
incombustibility U عدم امکان احتراق
constant pressure combustion U احتراق در فشار ثابت
ignition analyzer U اسیلوگراف کنترل احتراق
incombustible U غیر قابل احتراق
order of fire U ترتیب احتراق موتور
ignition by contact breaking U احتراق با قطع کنتاکت
combustible U جسم قابل احتراق
make and break ignition U احتراق با قطع و وصل
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
firedamp U گاز قابل احتراق معدن
can annular U محفظه احتراق حلقوی شکل
cannular U محفظه احتراق حلقوی شکل
capacitor discharge ignition U سیستم احتراق با انرژی زیاد
vaporizing combustor U سیستم احتراق توربین گاز
timing U تنظیم زمان احتراق موتور
afterburning U عملیات بعد از احتراق سوخت
burner cans U محفظه احتراق موتورهای توربینی
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
ignition U احتراق اتش زدن مشتعل کردن
explosive U قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
canning U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
precombustion chamber engine U موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
can U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
backfire U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle U نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfiring U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
igniter U ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
charactristic lenght U نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
residence time U مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
multi chamber U نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
combustion starter U مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
diesel ramjet U موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
engine U موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine U موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
ignition anode U اند کمکی اند احتراق
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
proceeding U جریان
streams U جریان
gushes U جریان
gushed U جریان
gush U جریان
streamed U جریان اب
flow limit U حد جریان
action U جریان
afflux U جریان
affluxion U جریان
flow line U خط جریان
stream U جریان اب
against the stream U بر ضد جریان اب
stream U جریان
streamed U جریان
actions U جریان
processes U جریان
going U جریان
flows U جریان
rede U جریان
fluor U جریان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com