English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flake U جرقه پوسته پوسته شدن
flaked U جرقه پوسته پوسته شدن
flaking U جرقه پوسته پوسته شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
banjo axle U پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation U پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
pelliculate U پوسته پوسته شامه دار
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
scab U پوسته پوسته شدن
desquamate U پوسته پوسته شدن
scabs U پوسته پوسته شدن
scabrous U زبر پوسته پوسته
exfoliate U پوسته پوسته شدن
shelling U پوسته
film U پوسته
filmed U پوسته
mantle U پوسته
mantles U پوسته
shell U پوسته
sludge U پوسته یخ
shells U پوسته
crust U پوسته
cryosphere U یخ پوسته
earth crust U پوسته
putamen U پوسته
single skinned U یک پوسته
shuck U پوسته
shelly U پوسته پوسته
scurf U پوسته
incrustation U پوسته
incrustment U پوسته
leprose U پوسته پوسته
patagium U پوسته
bushing U پوسته
stator U پوسته
crusts U پوسته
testa U پوسته
skin U پوسته
skinned U پوسته
skinning U پوسته
skins U پوسته
flaky U پوسته پوسته
chaff U پوسته
membrance U پوسته
flaked U پوسته
cortex U پوسته
wythe U پوسته
dishes U پوسته
dish U پوسته
flake U پوسته
cases U پوسته
case U پوسته
upper crust U پوسته
encrustations U پوسته
encrustation U پوسته
cortices U پوسته
cod U پوسته
membranes U پوسته
sleeves U پوسته
membrane U پوسته
layer U پوسته
flaking U پوسته
sleeve U پوسته
esquillage U پوسته
layers U پوسته
skin U پوسته ریخته گی
soft shell U نرم پوسته
soft skin U پوسته نرم
erratic scab U پوسته جوش
subsell U زیر پوسته
energy shell U پوسته انرژی
endocarp U پوسته هسته
skinned U پوسته ریخته گی
skinning U پوسته ریخته گی
electron shell U پوسته الکترون
corrugated skin U پوسته موجدار
crankcase U پوسته موتور
pods U پوسته محافظ
cupola shell U پوسته کوپل
curing membrane U پوسته نگهبان
damp proof membrane U پوسته نمبند
pod U پوسته محافظ
sublevel U زیر پوسته
earth's crust U پوسته زمین
acetate film U پوسته استاتی
descaling U پوسته زدایی
electron sheath U پوسته الکترونی
skins U پوسته ریخته گی
cooling shell U پوسته سردکننده
crusts U پوسته زمین
crust U پوسته زمین
earth crust U پوسته زمین
oxide skin U پوسته اکسید
rinded U پوسته دار
encrustations U پوسته بندی
outer shell U پوسته والانس
encrustation U پوسته بندی
pelliculate U دارای پوسته
pellicular U پوسته دار
snail حلزون با پوسته
crusty U پوسته مانند
pellicle U پوسته نازک
scutum U پوسته استخوانی
bush U پوسته داخلی
rawhides U پوسته خام
slough U پوسته خارجی
wing skin U پوسته بال
ion sheath U پوسته یونی
bushes U پوسته داخلی
skin friction U مقاومت پوسته
valence shell U پوسته والانس
soft shelled U نرم پوسته
membran U پوسته دار
rawhide U پوسته خام
crust of the earth U پوسته یا قشر زمین
loricate U دارای پوسته محافظ
drop worm housing U پوسته حلزونی سقوطی
drum barrel U پوسته یا روکش استوانهای
slug حلزون بدون پوسته
gear case U پوسته جعبه دنده
furnace shell U قشر یا پوسته کوره
soft shelled U دارای پوسته تردوشکننده
rear axle casing U پوسته محور عقب
film evaporator U تبخیر کننده پوسته
half shell mold U قالب نیم پوسته
encrust U بشکل پوسته در اوردن
encrust U با پوسته یاقشری پوشاندن
front axle housing U پوسته اکسل جلو
ectoclast U پوسته خارجی سلول
graben U فرورفتگی در پوسته زمین
encrustation U پوسته دار سازی
adapter sleeve U پوسته تطبیق دهنده
rinds U پوسته بیرونی هرچیزی
rind U پوسته بیرونی هرچیزی
body fit sleeve U پوسته یا غلاف مناسب
tegmen U پوسته داخلی تخم
encrustations U پوسته دار سازی
helicoid U بشکل پوسته حلزون مارپیچ
soft shell U دارای پوسته ترد وشکننده
gas case hardening U سخت گردانی پوسته گازی
insulated bearing housing U پوسته یاطاقان عایق شده
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
interchangeable bearing shells U پوسته قابل تعویض یاطاقان
spaced armor U دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
to crust [snow] U تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
epicarp U پوسته خارجی قسمت نرم میوه
crankcase U محفظه کارتر پوسته میل لنگ
proctodaeum U قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
andesite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
syenite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
diabase U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
crusts U پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
splinter screen U پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
clinker U تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
crust U پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
geotectonic U مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
buzzing U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
plutonism U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
buzzes U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
plutonic theory U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
neptunist U کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
cyaniding U عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
cam ring U رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
lobster thermidor U مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
scintilla U جرقه
cough U جرقه
sparkler U جرقه زن
coughed U جرقه
nonsparking U ضد جرقه
coughing U جرقه
coughs U جرقه
ignition spark U جرقه
sparks U جرقه
sparked U جرقه
twinkler U جرقه زن
sparker U جرقه زن
sparking U جرقه
sparklers U جرقه زن
spark U جرقه
ignescent U جرقه زن
spark arrester U جرقه خاموش کن
spark setting U تنظیم جرقه
spark condenser U خازن ضد جرقه
spark intensifier U جرقه افزا
spark control U نافم جرقه
sparkish U جرقه وار
sparklet U جرقه کوچک
wipe spark U جرقه لغزشی
spunkie U جرقه اتش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com