English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
dispersion hardening U سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
charts U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charting U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis U همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network U سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
frequencies U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous U مختلف الجنس و مختلف النوع
profile U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
remaining velocity U سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
colours U احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colour U احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
vortex U جریان حلقوی یا گردابی
vortices U جریان حلقوی یا گردابی
vortexes U جریان حلقوی یا گردابی
trampoline U مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
trampolines U مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
shares U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
computer animation U ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
halftones U توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
halftone U توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
cursors U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursor U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
languages U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
language U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
aerodynamics U شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
databases U مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
database U مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
animations U ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
animation U ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
colour U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
real time U با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
whirled U حرکت گردابی
vortex motion U حرکت گردابی
whirling U حرکت گردابی
whirls U حرکت گردابی
whirl U حرکت گردابی
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
mists U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
mist U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
sundry U مختلف
various U مختلف
variegated U مختلف
disparate U مختلف
miscellaneous U مختلف
discrepant U مختلف
off U مختلف
varying U مختلف
dissimilar U مختلف
divergent U مختلف
diverse U مختلف
viscosity valve U شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
half caste U ازنژاد مختلف
polyphyletic U از نژادهای مختلف
polyphyletic U مختلف الاجداد
miscellaneous works U کارهای مختلف
variate U مختلف کردن
diversely U به اشکال مختلف
heterochromatic U مختلف اللون
asynchronous U مختلف الزمان
half breed U از نژاد مختلف
two discrepant stories U دو حکایت مختلف
variant U گوناگون مختلف
variously U بطور مختلف
several U جدا مختلف
diverse U مختلف مخالف
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
intercollegiate U بین کالجهای مختلف
rank and file U شئون مختلف نظامی
stages U مراحل مختلف یک موشک
syntax U هم اهنگی قسمتهای مختلف
stage U مراحل مختلف یک موشک
diversiform U دارای اشکال مختلف
process U مراحل مختلف چیزی
plug U ورودی که به وسایل مختلف
interrace U بین نژادهای مختلف
plugs U ورودی که به وسایل مختلف
disjunctive U دارای دو شق مختلف فصلی
eccentric U مختلف المرکز بودن
varisized U دارای اندازههای مختلف
various books U کتابهای گوناگون یا مختلف
variform U گوناگون مختلف الشکل
eccentrics U مختلف المرکز بودن
plugging U ورودی که به وسایل مختلف
run around <idiom> U گردش درمناطق مختلف
interracial U بین نژادهای مختلف
team tennis U بازیهای مختلف تنیس
miscellanist U نویسنده مطالب مختلف
international U مربوط به کشورهای مختلف
internationals U مربوط به کشورهای مختلف
holdall U جعبه اسبابهای مختلف
multifarious U دارای انواع مختلف
holdalls U جعبه اسبابهای مختلف
heterochromatic U دارای رنگهای مختلف
stock market U بورس کالاهای مختلف
play off <idiom> U رفتار مختلف با اشخاص
multi tone horn U بوق با اصوات مختلف
The various strata of society. U طبقات مختلف اجتماع
processes U مراحل مختلف چیزی
stock markets U بورس کالاهای مختلف
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
stochastic U دارای تغییردر مواقع مختلف
homonymous U دارای دویاچند معنی مختلف
interstate U بین ایالتها وکشورهای مختلف
bipolar U تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
outcross U امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
bytes U کامپیوتر با طول کلمه مختلف
gathered U دریافت داده از منابع مختلف
blocky U پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
gather U دریافت داده از منابع مختلف
syncretic U تلفیق کننده عقاید مختلف
byte U کامپیوتر با طول کلمه مختلف
castes U طبقات مختلف مردم هند
caste U طبقات مختلف مردم هند
interstates U بین ایالتها وکشورهای مختلف
interbreed U نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
middling U اجناس مختلف از درجه متوسط
FTAM U بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
fun house U محل سرگرمی وتفریحات مختلف
general purpose machine U دستگاه برای اهداف مختلف
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
polygenesis U پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
polytechnic U وابسته به علوم عملی مختلف
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
scatter around <idiom> U غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
polytechnics U وابسته به علوم عملی مختلف
multi rate meter U کنتور با چند نرخ مختلف
walleye U انواع مختلف اردک ماهی
adapter U دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
polytechnical U وابسته به علوم عملی مختلف
walleyed U انواع مختلف اردک ماهی
cat's cradle U ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
allomorph U تصاریف مختلف کلمه یا فعل
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
variance U اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
polytechnical U وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnic U وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
masking U عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
polytechnics U وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
pages U با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
integration U یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
inequilateral U دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
families U محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
collection U عمل دریافت داده از منابع مختلف
collections U عمل دریافت داده از منابع مختلف
family U محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
halftone U عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
halftones U عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
proteus U خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
intermarriage U ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
eurybathic U قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com