English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
there is no mistaking U جای اشتباه نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
fumbles U اشتباه
jeofail U اشتباه
mistakenness U اشتباه
floundering U اشتباه
mix-ups U اشتباه
inerrant U بی اشتباه
mix-up U اشتباه
mix up U اشتباه
mistaking U اشتباه
in error <adj.> U اشتباه
lap sus U اشتباه
fumble U اشتباه
snafu U اشتباه
discrepancy U اشتباه
barratry U اشتباه
to put one in the wrong U اشتباه
goofed U اشتباه
error U اشتباه
faux pas U اشتباه
clanger U اشتباه
incorrectness U اشتباه
flounders U اشتباه
floundered U اشتباه
errancy U اشتباه
flounder U اشتباه
goof U اشتباه
goofs U اشتباه
goofing U اشتباه
wrongs U اشتباه
wrong U اشتباه
fallacy U اشتباه
false <adj.> U اشتباه
faulted U اشتباه
faults U اشتباه
fault U اشتباه
fallacies U اشتباه
fumbled U اشتباه
mistakes U اشتباه
trips U اشتباه
mistake U اشتباه
overseen U در اشتباه
errors U اشتباه
tripped U اشتباه
wronging U اشتباه
trip U اشتباه
blunder U اشتباه بزرگ
blundering U اشتباه کردن
blundering U اشتباه بزرگ
faults U تقصیر اشتباه
blundered U اشتباه کردن
blundered U اشتباه لپی
blundered U اشتباه بزرگ
goofed U اشتباه کردن
blunder U اشتباه لپی
blundering U اشتباه لپی
goof U اشتباه کردن
blunders U اشتباه بزرگ
misguidely U از روی اشتباه
miscue U اشتباه کردن
mils trip U اشتباه میلیمی
malentendu U اشتباه فهمیدن
lapsus memoriac U اشتباه یا لغزش
misconstrue U اشتباه کردن
faulted U تقصیر اشتباه
fault U تقصیر اشتباه
flub U اشتباه احمقانه
metachronism U اشتباه تاریخی
blunders U اشتباه کردن
dispersion error U اشتباه پراکندگی
lapsus linguac U اشتباه لپی
blunders U اشتباه لپی
mistakes U اشتباه کردن
erroneous U غلط اشتباه
goofing U اشتباه کردن
mistaking U اشتباه کردن
misconstrues U اشتباه کردن
misconstrued U اشتباه کردن
blunder U اشتباه کردن
absolute error U اشتباه مطلق
miscalculation U محاسبه اشتباه
miscalculations U محاسبه اشتباه
misprints U اشتباه چاپی
misprint U اشتباه چاپی
misconstruing U اشتباه کردن
mistaken U اشتباه کرده
disabusing U از اشتباه دراوردن
disabuses U از اشتباه دراوردن
disabused U از اشتباه دراوردن
disabuse U از اشتباه دراوردن
bloomer U اشتباه احمقانه
blooper U اشتباه احمقانه
blunderingly U ازروی اشتباه
boo boo U اشتباه کاری
inaccuracies U خطا یا اشتباه
mistook U اشتباه کردن
slip-ups U اشتباه کردن
inaccuracies U اشتباه غلط
slip-up U اشتباه کردن
slip up U اشتباه کردن
miscarriages of justice U اشتباه قضایی
goofs U اشتباه کردن
inaccuracy U اشتباه غلط
inaccuracy U خطا یا اشتباه
computational U اشتباه در محاسبه
dead shot U تیر اشتباه
deflection error U اشتباه سمتی
deflection error U اشتباه انحراف
deflection error U اشتباه سمت
delivery error U اشتباه در تیراندازی
oversight U اشتباه نظری
boner U اشتباه مضحک
miscarriage of justice U اشتباه قضایی
misplay U بازی اشتباه
falsely <adv.> U بطور اشتباه
faultily <adv.> U بطور اشتباه
incorrectly <adv.> U بطور اشتباه
phonily <adv.> U بطور اشتباه
wrongly <adv.> U بطور اشتباه
falsely <adv.> U بصورت اشتباه
faultily <adv.> U بصورت اشتباه
incorrectly <adv.> U بصورت اشتباه
phonily <adv.> U بصورت اشتباه
wrongly <adv.> U بصورت اشتباه
fumbles U اشتباه کردن
fumbled U اشتباه کردن
to read wrong U اشتباه [ی] خواندن
fumble U اشتباه کردن
slip of the tongue <idiom> U اشتباه لپی
to goof up [American E] U اشتباه کردن
typing error U اشتباه تایپی
typo U اشتباه تایپی
unmistakable U خالی از اشتباه
by mistake <adv.> U بطور اشتباه
by a mistake <adv.> U بطور اشتباه
inadvertently <adv.> U بصورت اشتباه
unintentionally <adv.> U بصورت اشتباه
spuriously <adv.> U بصورت اشتباه
fallible U اشتباه کننده
slip U اشتباه لیزی
slip U اشتباه کردن
slipped U اشتباه لیزی
as a result of a mistake <adv.> U بطور اشتباه
by accident <adv.> U بطور اشتباه
inadvertently <adv.> U بطور اشتباه
unintentionally <adv.> U بطور اشتباه
spuriously <adv.> U بطور اشتباه
by mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
as a result of a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by accident <adv.> U بصورت اشتباه
slips U اشتباه کردن
slips U اشتباه لیزی
slipped U اشتباه کردن
make a mistake <idiom> U اشتباه کردن
misstep U اشتباه درقضاوت
syntax error U اشتباه ترکیبی
systematic error U اشتباه سیستماتیک
blaming U اشتباه گناه
blamed U اشتباه گناه
blame U اشتباه گناه
to make a mistake U اشتباه کردن
bedlam U اشتباه شدید
to make an error U اشتباه کردن
unerring U اشتباه نشدنی
to put wise U از اشتباه دراوردن
to set U از اشتباه دراوردن
professional misconduct U اشتباه حرفهای
bungler U اشتباه کار
bunglers U اشتباه کار
mistake U اشتباه کردن
mistakable U قابل اشتباه
peccadillos U اشتباه کوچک
peccadilloes U اشتباه کوچک
peccadillo U اشتباه کوچک
mistake of fact U اشتباه موضوعی
mistaken party U اشتباه کننده
mistakenness U در اشتباه بودن
miswrite U اشتباه نوشتن
parachronism U اشتباه تاریخی
peccant U اشتباه کار
blames U اشتباه گناه
probable error U اشتباه احتمالی
oversights U اشتباه نظری
you are mistaken U در اشتباه هستید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com