Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rewarder
U
جایزه یا پاداش دهنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
testimonial
U
پاداش جایزه
testimonials
U
پاداش جایزه
yielder
U
پاداش دهنده
compensative
U
پاداش دهنده
self rewarding
U
پاداش دهنده بخود
Bounty hunter
U
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
award
U
جایزه دادن جایزه
awarding
U
جایزه دادن جایزه
awards
U
جایزه دادن جایزه
reward and rewarded
U
جایزه.جایزه داده شده
awarded
U
جایزه دادن جایزه
trimmer
U
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
exhibiter
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor
U
امانت دهنده کفیل دهنده
conglutinative
U
التیام دهنده جوش دهنده
extender
U
توسعه دهنده ادامه دهنده
catalyst
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
bailer
U
امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitor
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
catalysts
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
bonuses
U
جایزه
prise
U
جایزه
rewarded
U
جایزه
rewards
U
جایزه
bounty
U
جایزه
prising
U
جایزه
rewardable
U
جایزه
trophies
U
جایزه
trophy
U
جایزه
prised
U
جایزه
prises
U
جایزه
meed
U
جایزه
prize man
U
جایزه بر
premiums
U
جایزه
reward
U
جایزه
premium
U
جایزه
guerdon
U
جایزه
awards
U
جایزه
prizing
U
جایزه
awarded
U
جایزه
prizes
U
جایزه
bonus
U
جایزه
prized
U
جایزه
awarding
U
جایزه
priase
U
جایزه
award
U
جایزه
prize
U
جایزه
oscar
U
جایزه اسکار
nobel prize
U
جایزه نوبل
Nobel Prize
U
جایزه نوبل
prizing
U
انعام جایزه
prizes
U
انعام جایزه
prizer
U
برنده جایزه
prizewinner
U
برنده جایزه
money
U
جایزه نقدی
prize
U
انعام جایزه
to win laurels
U
جایزه گرفتن
considerations
U
جایزه قیمت
purse
U
جایزه نقدی
consideration
U
جایزه قیمت
premium for excellence
U
جایزه فضیلت
prized
U
انعام جایزه
testimonialize
U
جایزه دادن
laureate
U
جایزه دار
pursing
U
جایزه نقدی
export bounty
U
جایزه صدور
purses
U
جایزه نقدی
head money
U
جایزه اوردن سر
pursed
U
جایزه نقدی
bonuses
U
پاداش
bonus
U
پاداش
incentive
U
پاداش
back
U
پاداش
backs
U
پاداش
rewardless
U
بی پاداش
incentives
U
پاداش
solatium
U
پاداش
remuneration
U
پاداش
rewards
U
پاداش
incentive pay
U
پاداش
guerdon
U
پاداش
gratuities
U
پاداش
gratuity
U
پاداش
recompense
U
پاداش
recompensed
U
پاداش
recompenses
U
پاداش
recompensing
U
پاداش
consideration
U
پاداش
considerations
U
پاداش
remunerations
U
پاداش
rewardable
U
پاداش
quittance
U
پاداش
nonreward
U
بی پاداش
mense
U
پاداش
fee
U
پاداش
reward
U
پاداش
rewarded
U
پاداش
reinforcement
U
پاداش
premiums
U
پاداش
compensation
U
پاداش
compensations
U
پاداش
allowances
U
پاداش
allowance
U
پاداش
unvalued
U
بی پاداش
rewarding
U
پر پاداش
premium
U
پاداش
coronate
U
جایزه یا انعام دادن
brilliancy prize
U
جایزه درخشندگی شطرنج
pewter
U
جام پیروزی جایزه
outland trophy
U
جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
booby prize
U
جایزه تسلی بخش
booby prizes
U
جایزه تسلی بخش
Ig Nobel Prize
U
جایزه ایگ نوبل
the export of ... is granted the premium.
U
صدور ... جایزه دارد.
cups
U
گلدان جایزه مسابقات
cupped
U
گلدان جایزه مسابقات
cup
U
گلدان جایزه مسابقات
Nobel laureate
U
برنده جایزه نوبل
Nobel Prize winner
U
برنده جایزه نوبل
rewardable
U
پاداش دادن
rewardable
U
پاداش دادنی
meed
U
پاداش ارزش
awarding
U
پاداش تقدیر
negative reward
U
پاداش منفی
secondary reward
U
پاداش ثانوی
premium
U
پاداش عمل
premium
U
پاداش نیکو
reward training
U
اموزش با پاداش
awarded
U
پاداش تقدیر
awards
U
پاداش تقدیر
awarded
U
پاداش دادن
feoff
U
پول پاداش
requite
U
پاداش دادن
requited
U
پاداش دادن
award
U
پاداش تقدیر
compensable
U
قابل پاداش
requites
U
پاداش دادن
requiting
U
پاداش دادن
award
U
پاداش دادن
awarding
U
پاداش دادن
awards
U
پاداش دادن
rewarded
U
پاداش دادن
external reward
U
پاداش برونی
reward
U
پاداش دادن
hay
U
تختخواب پاداش
incentive pay
U
پاداش کار
valuable consideration
U
پاداش پربها
extra premium
U
پاداش اضافی
rewards
U
پاداش دادن
extrinsic reward
U
پاداش برونی
bonus
U
پاداش قرضه
bonuses
U
پاداش قرضه
premiums
U
پاداش عمل
come-uppance
U
پاداش عمل بد
premiums
U
پاداش عوض
premium
U
پاداش عوض
smart money
U
پاداش زیان
premiums
U
پاداش نیکو
despatch money
U
جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
eclipse award
U
جایزه سوارکار ممتاز سال
edward j. neil award
U
جایزه بوکسور ممتاز سال
prize poem
U
شعری که جایزه برده است
salvage money
U
جایزه نجات کشتی یا محموله
warison
U
پاداش شیپور حمله
point fund
U
پاداش پایان فصل
incentive bonus scheme
U
طرح پاداش تشویقی
primage
U
پاداش ناخدای کشتی
to merit reward
U
سزاوار پاداش بودن
dispatch money
U
پاداش سرعت کار
cupholder
U
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
prizefight
U
مسابقه مشت زنی جایزه دار
dispatch money
U
جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
golden shoe
U
بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
hand-out
<idiom>
U
پاداش ،معمولا از طرف دولت
underemployed
U
دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
ashes
U
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
prize fight
U
جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
grey cup
U
مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
despatch money
U
پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
sullivan award
U
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
lostlabour
U
کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
saving
U
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
free-for-all
U
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-alls
U
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
lap money
U
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
reward is an iduce to toil
U
چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
prize fellow
U
شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
prize fighting
U
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
one plus one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
compensated
U
پاداش دادن عوض دادن
compensate
U
پاداش دادن عوض دادن
compensates
U
پاداش دادن عوض دادن
donor
U
دهنده
irriguous
U
اب دهنده
giver
U
دهنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com