English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
treadle U جاپایی رکاب ساختن
treadles U جاپایی رکاب ساختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pedal U جاپایی
pedaled U جاپایی
pedals U جاپایی
pedalling U جاپایی
pedaling U جاپایی
pedalled U جاپایی
stepping U رکاب
step U رکاب
stirrups U رکاب
straps U رکاب
strap U رکاب
pole climber U رکاب
pedal U رکاب
pedalling U رکاب
climber U رکاب
pedaled U رکاب
pedaling U رکاب
pedals U رکاب
pedalled U رکاب
runing board U رکاب
running bourd U رکاب
etrier U رکاب
climbers U رکاب
stirrup U رکاب
scareup U فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
strap U : بند رکاب
pedal U رکاب زدن
stirrups U رکاب اسب
pedalled U رکاب زدن
treadle U رکاب ماشین
pedaled U رکاب زدن
pedalling U رکاب زدن
pedals U رکاب زدن
the strap of a stirrup U بند رکاب
treadles U رکاب ماشین
strapped U رکاب دار
trouser strap U رکاب شلوار
fifi hook U رکاب کوهنوردی
safety belts U کمربند رکاب
straps U : بند رکاب
stirrup U رکاب اسب
safety belt U کمربند رکاب
suspension bow U رکاب اویزان
pedaling U رکاب زدن
running board U تخته رکاب اتومبیل
shifting pedal U رکاب صدا خفه کن
gearwheel U چرخ رکاب دوچرخه
pedals U وابسته به رکاب پازدن
footstall U رکاب زین زنانه
pedalling U وابسته به رکاب پازدن
pedalled U وابسته به رکاب پازدن
stirrup U رکاب سیم کشی
stirrups U رکاب سیم کشی
climbers U رکاب سیم کشی
unaccompanied U بدون ملتزمین رکاب
pedaled U وابسته به رکاب پازدن
pedal U وابسته به رکاب پازدن
pedaling U وابسته به رکاب پازدن
equipage U بنه سفر ملتزمین رکاب
free wheel U حرکت بدون رکاب زدن
stirrup U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrups U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
acey deucy U کوتاهتر کردن رکاب راست ازرکاب چپ
suck wheels U رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
standstill U در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
shed U خون جاری ساختن جاری ساختن
sheds U خون جاری ساختن جاری ساختن
shedding U خون جاری ساختن جاری ساختن
strap U تسمه رکاب تسمه
straps U تسمه رکاب تسمه
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
miscreate U بد ساختن
manufactured U ساختن
constructs U ساختن
creating U ساختن
create U ساختن
pills U حب ساختن
indite U ساختن
put up U ساختن
manufacture U ساختن
manufactures U ساختن
make U ساختن
fashions U مد ساختن
fashioning U مد ساختن
fashioned U مد ساختن
fashion U مد ساختن
invent U ساختن
builds U ساختن
buildings U ساختن
build U ساختن
invented U ساختن
inventing U ساختن
invents U ساختن
put-up U ساختن
compose U ساختن
makes U ساختن
fabrication U ساختن
pill U حب ساختن
dree U ساختن با
upgrading U ساختن
upgrades U ساختن
upgraded U ساختن
upgrade U ساختن
confect U ساختن
carbonize U کک ساختن
pellet U حب ساختن
bulid U ساختن
composes U ساختن
unify U تک ساختن
remakes U از نو ساختن
minted U ساختن
mint U ساختن
unifying U تک ساختن
remake U از نو ساختن
minting U ساختن
to get along U ساختن
to go in with U ساختن با
to make a shift U ساختن
to make away U ساختن
to t. up U ساختن
upbuild U ساختن
mints U ساختن
produces U ساختن
produced U ساختن
produce U ساختن
forborne U ساختن با
bridges U پل ساختن
bridged U پل ساختن
idolised U بت ساختن
idolises U بت ساختن
idolising U بت ساختن
idolizing U بت ساختن
idolizes U بت ساختن
idolized U بت ساختن
idolize U بت ساختن
bridge U پل ساختن
generate U ساختن
generated U ساختن
fabricating U ساختن
generating U ساختن
constructed U ساختن
fabricates U ساختن
fabricated U ساختن
fabricate U ساختن
creates U ساختن
generates U ساختن
constructing U ساختن
unifies U تک ساختن
set up U ساختن
construct U ساختن
discourages U بی جرات ساختن
notified U اگاه ساختن
accustoming U معتاد ساختن
relieving U بر جسته ساختن
accustom U معتاد ساختن
insuring U مطمئن ساختن
rescinding U باطل ساختن
ensuring U مطمئن ساختن
disables U ناتوان ساختن
rescind U باطل ساختن
ensures U مطمئن ساختن
substantiating U مستند ساختن
ensured U مطمئن ساختن
ensure U مطمئن ساختن
humidify U مرطوب ساختن
disabling U ناتوان ساختن
notifies U اگاه ساختن
notify U اگاه ساختن
discovered U مکشوف ساختن
sepulchres U قبر ساختن
subvert U واژگون ساختن
subverted U واژگون ساختن
subverting U واژگون ساختن
relieve U بر جسته ساختن
discover U مکشوف ساختن
delimitation U محدود ساختن
subverts U واژگون ساختن
improvise U بالبداهه ساختن
improvises U بالبداهه ساختن
improvising U بالبداهه ساختن
relieves U بر جسته ساختن
discovering U مکشوف ساختن
notifying U اگاه ساختن
gaunt U زننده ساختن
sepulchers U قبر ساختن
sepulchre U قبر ساختن
disable U ناتوان ساختن
humidifies U مرطوب ساختن
humidified U مرطوب ساختن
produces U ساختن محصول
rescinds U باطل ساختن
produced U ساختن محصول
produce U ساختن محصول
discovers U مکشوف ساختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com