Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
surviver
U
جاوید بازمانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
remanent
U
بازمانده
surviving dependent
U
فرد بازمانده
survivor
U
باقیمانده بازمانده
amaranth
U
جاوید
eterne
U
جاوید
sustainable energy
U
انرژی جاوید
immortalization
U
جاوید سازی
immortal
U
جاویدان جاوید
immortalised
U
جاوید کردن
immortalises
U
جاوید کردن
immortalising
U
جاوید کردن
immortalize
U
جاوید کردن
immortalized
U
جاوید کردن
immortalizes
U
جاوید کردن
immortalizing
U
جاوید کردن
eternal
U
لایزال جاوید
snow bound
U
بازمانده از زفتن بواسطه برف
hinder
U
بازمانده کردن مانع شدن
hindered
U
بازمانده کردن مانع شدن
hindering
U
بازمانده کردن مانع شدن
hinders
U
بازمانده کردن مانع شدن
self perpetuation
U
خود جاوید سازی
benefits payable to surviving dependents
U
مزایای قابل پرداخت به وابستگان بازمانده
downtime
U
پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
ambrosia
U
خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده مائدهء بهشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com