Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supersede
U
جانشین شدن جایگزین چیز دیگری شدن
superseded
U
جانشین شدن جایگزین چیز دیگری شدن
supersedes
U
جانشین شدن جایگزین چیز دیگری شدن
superseding
U
جانشین شدن جایگزین چیز دیگری شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subrogate
U
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
literal
U
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode
U
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another
U
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
take over
U
مسلط شدن غلبه کردن جانشین کردن جانشین شدن
situated
U
واقع در جایگزین
variants
U
رمزهای جایگزین
locator
U
جایگزین شونده
alternate track
U
شیار جایگزین
seat
U
جایگزین ساختن
seated
U
جایگزین ساختن
seats
U
جایگزین ساختن
replace
U
جایگزین کردن
alternative cost
U
هزینه جایگزین
subs
U
جایگزین کردن
sub
U
جایگزین کردن
replaced
U
جایگزین کردن
replaces
U
جایگزین کردن
replacing
U
جایگزین کردن
tabernacle
U
مرقد جایگزین شدن
substituting
U
قائم مقام جایگزین کردن
replacement cost
U
هزینه جایگزین کردن چیزی
find and replace
U
پیدا کردن و جایگزین نمودن
substituted
U
قائم مقام جایگزین کردن
substitute
U
قائم مقام جایگزین کردن
substitution
U
جایگزین کردن چیزی با چیز دیگر
referral order
U
درخواست برای اماد غیرموجود یا جایگزین در انبار
replacement service
U
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
replacement bus service
U
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
vga
U
مین کند و با SVGA جایگزین شده است
macro
U
فرآیندی که فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جایگزین میشود
refan
U
جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
mos
U
نیمههای اکسید آهن جایگزین . طرح و سافت مدار مجتماع
demonetization
U
سکه خارج از گردش جایگزین کردن مسکوکات جدیدبه جای سکههای رایج
binding time
U
زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
countersignature
U
امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
successor
U
جانشین
imam or imaum
U
جانشین
substituted
U
جانشین
locumtenens
U
جانشین
substitute
U
جانشین
surrogate
U
جانشین
substituting
U
جانشین
surrogates
U
جانشین
heir
U
جانشین
standby
U
جانشین
replacements
U
جانشین
replacement
U
جانشین
subsitute
U
جانشین
succedaneum
U
جانشین
succedent
U
جانشین
succeeder
U
جانشین
deputy
U
جانشین
deputies
U
جانشین
standbys
U
جانشین
relief
U
جانشین
locum
U
جانشین
locums
U
جانشین
vicar
U
جانشین
absence indicator
U
جانشین
vicars
U
جانشین
superseder
U
جانشین
thesaurus
U
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
thesauruses
U
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
Pentium Pro
U
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
kludge
U
جانشین کردن
displace
U
جانشین شدن
standby application
U
کاربرد جانشین
displace
U
جابجاکردن جانشین
substituted
U
جانشین کردن
wlldcard
U
علامت جانشین
incomer
U
جانشین مهاجر
to take over
U
جانشین شدن
vicar of christ
U
جانشین یا خلیفه
displacement
U
جانشین سازی
mother substitute
U
جانشین مادر
mother surrogate
U
جانشین مادر
surreptitiously
U
محرمانه جانشین
replacements
U
جانشین سازی
displaced
U
جابجاکردن جانشین
replacement
U
جانشین سازی
displacing
U
جانشین شدن
repeater
U
پرچم جانشین
displacing
U
جابجاکردن جانشین
displaces
U
جانشین شدن
succedaneous
U
متعاقب جانشین
heir
U
جانشین شدن
substitute goods
U
کالاهای جانشین
substitute goals
U
هدفهای جانشین
expromissor
U
جانشین بدهکار
displaces
U
جابجاکردن جانشین
displaced
U
جانشین شدن
substituting
U
جانشین کردن
vacant succession
U
بدون جانشین
substitution
U
جانشین سازی
complete substitution
U
جانشین کامل
fill in
U
جانشین شونده
father surrogate
U
جانشین پدر
fill in
U
جانشین کردن
pinches
U
اندک جانشین
pinch
U
اندک جانشین
surrogates
U
جانشین شدن
surrogate
U
جانشین شدن
backup
U
جانشین بازیگر
b. eliminator
U
جانشین باتری ب
he succeeded his father
U
جانشین پدرش شد
aliases
U
نام جانشین
swopped
U
جانشین کردن
swaps
U
جانشین کردن
swapped
U
جانشین کردن
alternate forms
U
شکلهای جانشین
swap
U
جانشین کردن
alias
U
نام جانشین
swops
U
جانشین کردن
substitute
U
جانشین کردن
swopping
U
جانشین کردن
substitution test
U
ازمون جانشین سازی
to take the place of something
U
جانشین چیزی شدن
deputies
U
قائم مقام جانشین
vicegerent
U
جانشین قائم مقام
vice chief of staff
U
جانشین رئیس ستاد
stand in
U
جانشین هنرپیشه شدن
stand-in
U
جانشین هنرپیشه شدن
subrogation
U
نیابت جانشین سازی
deputy
U
قائم مقام جانشین
stand-ins
U
جانشین هنرپیشه شدن
substituted
U
تعویض جانشین کردن
alternate command authority
U
مقام جانشین فرماندهی
standard
U
کالای جانشین رزمی
substitute
U
تعویض جانشین کردن
substituting
U
تعویض جانشین کردن
alternate command authority
U
افسر جانشین فرمانده
stand in for someone
<idiom>
U
جانشین کسی بودن
locumtenens
U
کفیل جانشین موقت
standards
U
کالای جانشین رزمی
ingraft
U
در ذهن جانشین کردن
symbol substitution test
U
ازمون جانشین سازی نمادها
succession of the presidency
U
سیستم تعیین جانشین درریاست
vicarious
U
به نیابت قبول کردن جانشین
succee
U
جانشین شدن میراث بردن
deputy chief of naval operation
U
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
make do with something
<idiom>
U
جانشین چیزی به جای چیزدیگر
acceptable product
U
فراورده جانشین قابل قبول
NiCad
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
standard
U
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standards
U
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
expansion
U
فرآیندی که در آن فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جانشین میشود
installable device driver
U
درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
overlap
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlaps
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlapped
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
lexical analysis
U
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
fuzzy logic
U
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
fuzzy theory
U
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
potential substitution
U
حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
degauss
U
پاک کردن داده از روی نوارمغناطیسی و جایگزین کردن داده جدید
SDRAM
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
replace
U
عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced
U
عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing
U
عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
Overdrive
U
قطعه پردازنده که به عنوان جانشین قدرتمند برای پردازنده Intelاست
replaces
U
عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
modes
U
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode
U
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
take over from
U
کار را از کسی تحویل گرفتن جانشین کسی شدن
token
U
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
tokens
U
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
two way alternate operation
U
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
algebra
U
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
united nations organization
U
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
craft reimbursable supply
U
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
synchronised
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronize
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
t' other
U
دیگری
another
U
دیگری
thirds
U
به دیگری
tother
U
دیگری
third
U
به دیگری
end
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
modula
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
consecutively
U
یکی پس از دیگری
onother's money
U
پول دیگری
at another time
U
در زمان دیگری
common of pasturage
U
حق چرادرزمین دیگری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com