English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mufti U جامه معمولی برتن کسی که حق داردجامه رسمی بپوشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
complimentary mourning U جامه ماتم که کسی برای احترام بمردهای که بااوخویشی ندارد بپوشد
to clothe oneself U جامه برتن کردن
to wear a crape U جامه سوگواری برتن کردن
undressing U جامه معمولی
undress U جامه معمولی
undresses U جامه معمولی
finery [formal] U جامه رسمی جشن
ephod U جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
to be groomed in all finery U با جامه رسمی جشن کاملا آراستن
pontificalia U جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
rational dress U نیم شلواری که زن بجای دامن بپوشد
dress guard U اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
proudest U برتن
on U برتن
prideful U برتن
proud U برتن
prouder U برتن
dons U برتن کردن
donned U برتن کردن
don U برتن کردن
donning U برتن کردن
bretton woods agreement U موافقت نامه برتن وودز
hair raiser U موی برتن سیخ کننده
she wears a shirt U پیراهن پوشیده است برتن دارد
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
officiary U مامور رسمی مقام رسمی
review U بازدید رسمی یاسان رسمی
officious U نیمه رسمی شبهه رسمی
reviewed U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews U بازدید رسمی یاسان رسمی
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
exchange devaluation U تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
faceless U معمولی
standard U معمولی
longhand U خط معمولی
routines U معمولی
standards U معمولی
routine U معمولی
ordinary U معمولی
light water U اب معمولی
open cheque U چک معمولی
conventional U معمولی
routinely U معمولی
wonted U معمولی
copybook U معمولی
received U معمولی
run-of-the-mill <idiom> U معمولی
usu U معمولی
ferial U معمولی
normal U معمولی
meaner U پست معمولی
mean U پست معمولی
standard trench U سنگر معمولی
street virus U ویروس معمولی
single precision U با دقت معمولی
nonstandard U غیر معمولی
hepatica U غافث معمولی
meanest U پست معمولی
civil time U ساعت معمولی
plain concrete U بتن معمولی
medium lampholder U سرپیچ معمولی
ethanol U الکل معمولی
piper nigrum U فلفل معمولی
irregular U غیر معمولی
charge hand U کارگر معمولی
white mulatto U توت معمولی
the a merchant U سوداگر معمولی
onery U عادی معمولی
typical <adj.> U بافت معمولی
normal permeability U نفوذپذیری معمولی
commonplace U معمولی مبتذل
standard U طبیعی یا معمولی
rudas U پست معمولی
banal U مبتذل معمولی
ranko U سرباز معمولی
rock brake U بسفایج معمولی
standards U طبیعی یا معمولی
normal interval U فاصله معمولی صف
normal good U کالای معمولی
workaday U معمولی عادی
procedure message U پیام معمولی
ambient U پس زمینه معمولی
wrought iron U اهن معمولی
ap seogi U ایستادن معمولی
complement U تعارفات معمولی
complemented U تعارفات معمولی
standard brick U اجر معمولی
general U معمولی و نه مخصوص
general U کلی معمولی
mulberry U توت معمولی
commonest U معمولی متعارفی
common whipping U بست معمولی
commoners U معمولی متعارفی
ornary U عادی معمولی
common U معمولی متعارفی
ornery U عادی معمولی
standard gauge U اندازه معمولی
American bond U آجرچینی معمولی
general cargo U کالای معمولی
ethyl alcohol U الکل معمولی
mulberries U توت معمولی
generals U کلی معمولی
generals U معمولی و نه مخصوص
common link U حلقه معمولی
ordinal type U نوع معمولی
standard bar U میله معمولی
complements U تعارفات معمولی
complementing U تعارفات معمولی
standard motor U موتور معمولی
normal U عادی معمولی
ordinary clay U خاک رس معمولی
everyday U معمولی مبتذل
unselected clay U خاک رس معمولی
mass concrete U بتن معمولی
ordinary share U سهام معمولی
man in the street U فرد معمولی
liveries U جامه
livery U جامه
rigged U جامه
overclothes U جامه رو
outwall U جامه
swallow tail coat U جامه شب
rig U جامه
rigs U جامه
raiment U جامه
suited U جامه
habits U جامه
weeds U جامه
habit U جامه
garments U جامه
garment U جامه
costume U جامه
costumes U جامه ها
costume U جامه
costumes U جامه
suits U جامه
suit U جامه
transvestites U زن جامه
toggery U جامه
apparel U جامه
tog U جامه
transvestite U زن جامه
thing U جامه
vesture U جامه
monkhood dress U جامه
togs U جامه
admedium lampholder U سرپیچ بزرگتر از معمولی
normal charge U خرج معمولی توپ
route U راه جریان معمولی
ordinary grasp U گرفتن میله معمولی
head cold U سرماخوردگی معمولی زکام
normal magnetization curve U خم مغناطیس پذیری معمولی
well worn U پیش پا افتاده معمولی
well-worn U پیش پا افتاده معمولی
undersized U کوچکتر ازاندازه معمولی
conventional U جنگ افزارهای معمولی
combination grasp U گرفتن معمولی و برعکس
martlet U پرستوی معمولی اروپایی
light hydrogen U هیدروژن سبک یا معمولی
joiner door U درب معمولی ناو
outre U خارج از حدود معمولی
l antenna U انتن معمولی رادیو
inverted l antenna U انتن معمولی رادیو
normal sulphation of battery U سولفاتی شدن معمولی
milkwort U پلی گالای معمولی
fencing measure U فاصله معمولی دو شمشیرباز
conventional milling machine U دستگاه فرز معمولی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
common stock U سهام معمولی شرکت
routes U راه جریان معمولی
walked U گام معمولی اسب
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
chamomile U بابونه معمولی یامعطر
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
standard rain gage باران سنج معمولی
standard lamp holder U سرپیچ معمولی لامپ
stake driver U بوتیمار معمولی امریکایی
stand U سطح معمولی اب دریا
week day U روز معمولی هفته
in normal situations on public roads U در ترافیک معمولی خیابان
meadow mushroom U قارچ خوراکی معمولی
walk U گام معمولی اسب
bracket U حالت معمولی کروشه
walks U گام معمولی اسب
evite U زن کم جامه پوش
women's dres U جامه زنان
wooled U جامه پشمی
the outward man U جامه یا تن ادمی
night suit U جامه خواب
purple U جامه ارغوانی
to wear mourning U جامه ماتم
hosiery U جامه کش باف
undies U زیر جامه
portmanteaux U جامه دان
portmanteaus U جامه دان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com